Dictiornary-Farsi | انتگرال سطحی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
surface integral	انتگرال سطحی [ریاضی]


Other Matches

integrating	انتگرال گرفتن انتگرال گیری
integrates	انتگرال گرفتن انتگرال گیری
integrate	انتگرال گرفتن انتگرال گیری
surficial swellings	بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
integral	انتگرال
integration	انتگرال گیری
integrate	انتگرال گرفتن
integrates	انتگرال گرفتن
integrating	انتگرال گرفتن
phase integal	انتگرال فاز
double integral	انتگرال دوبل
finite integral	انتگرال محدود
limited integrator	انتگرال محدود
integral action factor	ضریب انتگرال
integrator	انتگرال گیر
integral	انتگرال [ریاضی]
line integral	انتگرال خطی
topsoil	خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
integral calculus	محاسبه انتگرال [ریاضی]
digital integrator	انتگرال گیر رقمی
double integration method	روش انتگرال دوبل
integrable	قابل گرفتن انتگرال
line integral	انتگرال خطی [ریاضی]
curvilinear integral	انتگرال خطی [ریاضی]
variable of integration	متغیر انتگرال [ریاضی]
Stieltjes integral	انتگرال استیلتیس [ریاضی]
integration by parts	انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
integration by parts	انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
multiple integral	انتگرال چندگانه [ریاضی]
upper limit [of the integral]	کرانه بالا [انتگرال] [ریاضی]
integrated intensity	شدت انتگرال گرفته شده
lower limit [of the integral]	کرانه پائین [انتگرال] [ریاضی]
calculus	حساب دیفرانسیل و انتگرال جبر
calculus	حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
the integral from a to b of f-of-x with respect to x	انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
infinitesimal calculus	حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
calculus [infinitesimal calculus]	حساب دیفرانسیل و انتگرال [ریاضی]
differential	نماد متغیر انتگرال گیری [ریاضی]
wet wing	بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
skin-deep <idiom>	سطحی
low level	سطحی
sketchier	سطحی
planar	سطحی
shallow foundation	پی سطحی
surface water	اب سطحی
decahedral	ده سطحی
superficial	سطحی
superficiality	سطحی
skin deep	سطحی
surface	سطحی
surfaces	سطحی
shallow	کم اب سطحی
shallower	کم اب سطحی
acrotic	سطحی
shallowest	کم اب سطحی
sketchily	سطحی
sketchy	سطحی
surfaced	سطحی
shallows	کم اب سطحی
sketchiest	سطحی
two level store	انباره دو سطحی
statical moment	لنگر سطحی
trihedral	سه روی سه سطحی
sorption	جذب سطحی
skin effect	اثر سطحی
sheet washing	فرسایش سطحی
topdress	سطحی ریختن
surfaced	سطحی جلادادن
split-level	چند سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
superficially	بطور سطحی
polyhedral	چند سطحی
smattering	دانش سطحی
n level logic	منطق N سطحی
pentahedral	پنج سطحی
surfaces	سطحی جلادادن
one level memory	حافظه یک سطحی
suface wind	باد سطحی
surface burning	احتراق سطحی
surface burst	ترکش سطحی
surface moisture	رطوبت سطحی
surface ornament	تزیینات سطحی
surface outflow	اب سطحی خروجی
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface soil	خاک سطحی
surface targets	هدفهای سطحی
surface tension	کشش سطحی
surface treatment	روکش سطحی
surface treatment	اندود سطحی
surface width	عرض سطحی
surface leakage	نشت سطحی
surface charge	بار سطحی
top soil	خاک سطحی
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface creep	خزیدن سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
surface drains	زهکشهای سطحی
surface dressing	پوشش سطحی
surface erosion	فرسایش سطحی
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface inflow	اب سطحی ورودی
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface treatment	عملیات سطحی
flesh wound	زخم سطحی
floating mine	مین سطحی
formal logic	قضاوت سطحی
free moisture	رطوبت سطحی
surface contact rectifier	یکسوکننده سطحی
ground swell	موج سطحی
singe	سوختگی سطحی
singed	سوختگی سطحی
extensive cultivation	زراعت سطحی
extensive agriculture	کشاورزی سطحی
bounding mine	مین سطحی
pier	پایه و سطحی
piers	پایه و سطحی
evaporation	تبخیر سطحی
blanket grouting	تزریق سطحی
adhesion	جاذبه سطحی
dodecahedral	دوازده سطحی
dodecahedron	دوازده سطحی
area load	بار سطحی
epilimnion	اب لایه سطحی
heptahedral	هفت سطحی
singeing	سوختگی سطحی
hexahedral	مکعب شش سطحی
interfacial force	کشش سطحی
interfacial tension	کشش سطحی
surface tensity	کشش سطحی
adsorption	جذب سطحی
adsorbent	جاذب سطحی
multilevel	چند سطحی
low level winds	بادهای سطحی
multi level	چند سطحی
surface	سطحی جلادادن
adsorption	کشش سطحی
hexahedron	جسم شش سطحی
impact burst	ترکش سطحی
horizontal curve	پیچ سطحی
singes	سوختگی سطحی
singes	بطور سطحی سوختن
Band-Aid	چارهی سطحی و موقتی
adhesion	کشش سطحی دوسیدگی
singeing	بطور سطحی سوختن
singed	بطور سطحی سوختن
topdress	بطور سطحی پاشیدن
skims	بطور سطحی خواندن
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
to skim ones the news	به اخبارنگاهی سطحی کردن
adhesion	کشش سطحی پیوستگی
scorch	بطور سطحی سوختن
scorches	بطور سطحی سوختن
puppy love	عشق سطحی و زودرس
skimmed	بطور سطحی خواندن
skim	بطور سطحی خواندن
singe	بطور سطحی سوختن
subsurface navigation	ناوبری زیر سطحی
hokum	نمایش سطحی وبد
hydrology	بررسی ابهای سطحی
in a perfunctory manner	بطور سرسری یا سطحی
sciolistic	دارای اطلاعات سطحی
adsorb	جذب سطحی کردن
magnetic surface charge	بار سطحی مغناطیسی
adhesion force	نیروی کشش سطحی
runoff coefficient	ضریب جریان سطحی
multilevel sort	ترتیب چند سطحی
superficiality	دانش سطحی بیمایگی
heptahedron	جسم هفت سطحی
hard surface	سخت کردن سطحی
octahedron	جسم هشت سطحی
hard surfacing	سخت گردانی سطحی
case harden	سخت گردانی سطحی
carburize	سخت گرداندن سطحی
surface decarburization	کربن گیری سطحی
case hardening	سخت گردانی سطحی
crazing	ترک برداری سطحی
density of surface charge	چگالی بار سطحی
antisurface	ضد عناصر سطحی شناوردشمن
capital widening	افزایش سطحی سرمایه
hard face	سخت کردن سطحی
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
multi level planning	برنامه ریزی چند سطحی
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
carboard architecture	[مدل طراحی با سطحی صاف]
hard facing alloy	الیاژ سخت گردانی سطحی
subaerial	واقع در قسمت سطحی خاک
street inlet	دریچه ورود فاضلاب سطحی
surface reverbration	امواج برگشتی سطحی رادار
skim sweeping	پاک کردن سطحی مینها
once-over <idiom>	یک نگاه سطحی به کسی انداختن
skimmer	الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
salt bath case hardening	سخت گردانی سطحی حمام نمک
chireugi	ضربه زدن با دست تماسی-سطحی
base surge	ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kitsch	پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی
sciolism	اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
kopfring	حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
sciolist	دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان