Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
integrate
انتگرال گرفتن انتگرال گیری
integrates
انتگرال گرفتن انتگرال گیری
integrating
انتگرال گرفتن انتگرال گیری
Other Matches
integration
انتگرال گیری
integration by parts
انتگرال گیری جز به جز
[فیزیک]
integration by parts
انتگرال گیری جز به جز
[ریاضی]
Constant of integration
ثابت انتگرال گیری
[ریاضی]
integrates
انتگرال گرفتن
integrate
انتگرال گرفتن
integrating
انتگرال گرفتن
differential
نماد متغیر انتگرال گیری
[ریاضی]
integrable
قابل گرفتن انتگرال
integral
انتگرال
integral action factor
ضریب انتگرال
integrator
انتگرال گیر
integral
انتگرال
[ریاضی]
limited integrator
انتگرال محدود
line integral
انتگرال خطی
finite integral
انتگرال محدود
double integral
انتگرال دوبل
phase integal
انتگرال فاز
line integral
انتگرال خطی
[ریاضی]
curvilinear integral
انتگرال خطی
[ریاضی]
surface integral
انتگرال سطحی
[ریاضی]
integral calculus
محاسبه انتگرال
[ریاضی]
Stieltjes integral
انتگرال استیلتیس
[ریاضی]
multiple integral
انتگرال چندگانه
[ریاضی]
double integration method
روش انتگرال دوبل
variable of integration
متغیر انتگرال
[ریاضی]
digital integrator
انتگرال گیر رقمی
calculus
حساب دیفرانسیل و انتگرال جبر
calculus
حساب دیفرانسیل و انتگرال
[ریاضی]
integrated intensity
شدت انتگرال گرفته شده
calculus
[infinitesimal calculus]
حساب دیفرانسیل و انتگرال
[ریاضی]
the integral from a to b of f-of-x with respect to x
انتگرال اف ایکس بین آ و ب
[ریاضی]
infinitesimal calculus
حساب دیفرانسیل و انتگرال
[ریاضی]
upper limit
[of the integral]
کرانه بالا
[انتگرال]
[ریاضی]
lower limit
[of the integral]
کرانه پائین
[انتگرال]
[ریاضی]
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
pass a resolution
با رای گیری تصمیم گرفتن
plaster cast
گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
plaster casts
گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
fuss
ایراد گرفتن خرده گیری کردن
fosterage
گرفتن مادر رضاعی دایه گیری
tip the balance
<idiom>
تصمیم گرفتن ،نفوذ درتصمیم گیری
fussed
ایراد گرفتن خرده گیری کردن
fusses
ایراد گرفتن خرده گیری کردن
fussing
ایراد گرفتن خرده گیری کردن
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
to take medical advice
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
gripping
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip
طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in
<idiom>
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clam
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grips
طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up
درز گرفتن کاغذ گرفتن
slag
کفه گرفتن تفاله گرفتن
calebrate
جشن گرفتن عید گرفتن
gripped
طرز گرفتن وسیله گرفتن
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
exorcism
جن گیری
recaptured
پس گیری
bias
سو گیری
exorcisms
جن گیری
retractaion
پس گیری
monogyny
یک زن گیری
recature
پس گیری
skim
کف گیری
luting
گل گیری
catch
بل گیری
recapturing
پس گیری
dewatering
اب گیری
resumption
از سر گیری
recapture
پس گیری
biases
سو گیری
lutation
گل گیری
scorification
کف گیری
recaptures
پس گیری
skims
کف گیری
skimmed
کف گیری
coppering
مس گیری لوله
ensues
پی گیری کردن
censoriousness
خرده گیری
ensued
پی گیری کردن
corf
سبدماهی گیری
catch trial
کوشش مچ گیری
recruitment
سرباز گیری
recruitment
توان گیری
subsumption
نتیجه گیری
commensurateness
اندازه گیری
decoppering
مس گیری کردن
standardization
معیار گیری
resignation
کناره گیری
resignations
کناره گیری
chronicity
دامن گیری
complementation
متمم گیری
coring
نمونه گیری
coring
مغزه گیری
collier
ذغال گیری
declipping
لکه گیری
refuels
سوخت گیری
stamping
قالب گیری
moulding
قالب گیری
decoction
عصاره گیری
dephosphorization
فسفر گیری
silting up
لای گیری
deoxidation
اکسیژن گیری
demission
کناره گیری
refuelled
سوخت گیری
refuelling
سوخت گیری
crackdown
سخت گیری
crackdowns
سخت گیری
crabber
خرچنگ گیری
spile
سوراخ گیری
conscription
سرباز گیری
ensue
پی گیری کردن
fueling
سوخت گیری
metering
اندازه گیری
decision making
تصمیم گیری
decarburization
کربن گیری
decalcification
کلسیم گیری
damage control
اسیب گیری
criticalness
خرده گیری
sound absorbing
صدا گیری
sampling
نمونه گیری
cased
قالب گیری
module
اندازه گیری
churning
کره گیری
scratches
کناره گیری
scratching
کناره گیری
formation
شکل گیری
isolation
کناره گیری
nagging
خرده گیری
to hug oneŠs chains
بغل گیری
abdication
کناره گیری
scratched
کناره گیری
gauging
اندازه گیری
creel
تورماهی گیری
modeling
سرمشق گیری
measurement
اندازه گیری
dialing
شماره گیری
scratch
کناره گیری
extrapolation
قیاس گیری
extrapolations
قیاس گیری
caviling
خرده گیری
caviled
خرده گیری
attrition
کناره گیری
cavil
خرده گیری
calk
درز گیری
strictures
سخت گیری
stricture
سخت گیری
cavils
خرده گیری
wrestling
کشتی گیری
measurements
اندازه گیری
cavilled
خرده گیری
renunciation
کناره گیری
palsy
زمین گیری
modules
اندازه گیری
venality
رشوه گیری
conclusion
نتیجه گیری
conclusions
نتیجه گیری
vendettas
انتقام گیری
amphimixis
جفت گیری
permissiveness
اسان گیری
threctia
کناره گیری
backing up
پشتیبان گیری
calk
درز گیری
toothing plane
رنده خط گیری
striking
جرقه گیری
forming
شکل گیری
vendetta
انتقام گیری
bailment
امانت گیری
stain removed
لکه گیری
sternly
با سخت گیری
creels
تورماهی گیری
paralysis
زمین گیری
voting
رای گیری
derivation
مشتق گیری
derivations
مشتق گیری
timming
زمان گیری
against time
تایم گیری
strikingly
جرقه گیری
stripping
رنگ گیری
acceleration lane
خط سرعت گیری
ablactation
از شیر گیری
interpolation
درون گیری
interpolations
درون گیری
cupping
خون گیری
levying
باج گیری
limit of inflammability
حد اتش گیری
knoit
تغ تغ خرده گیری
invalidism
زمین گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com