English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
hart wort انجدان رومی
lovage انجدان رومی
Search result with all words
lavage انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
Other Matches
romanesque رومی وابسته به تمدن رومی
laserpitium انجدان
Romans رومی
ogive رومی
Roman رومی
oilstone سنگ رومی
romanic زبان رومی
lyra چنگ رومی
lyrae چنگ رومی
mastic کندر رومی
mountian spinach اسفناج رومی
romanesque vault طاق رومی
romanesque بسبک رومی
romanesque ازنژاد رومی
ogive طاق رومی
Roman numerals ارقام رومی
excubitorium خوابگاه رومی
legion سپاه رومی
legions سپاه رومی
carcer آماجگاه رومی ها
celtic nard سنبل رومی
Roman numeral اعداد رومی
acrus طاق رومی
pimpernel بادیان رومی
arm roll and grapevine بغل رومی
cavy ارنب رومی
domus سرای رومی
steelyard قپان رومی
romish رومی وار
Latin cross صلیب رومی
castrum [کمپ نیروهای رومی]
colonica خانه های رومی
Roman numeral عدد رومی [ریاضی]
colonia خانه های رومی
leg ride and far leg hook بغل رومی بااستفاده از پا
false ogive سپر رومی گلوله
caldarium گرمخانه در حمام رومی
anise بادیان رومی انیسون
greek catholic عضوکلیسای کاتولیک رومی
romanic متکلم بزبان رومی
neo romanesque رومی وار نوین
neronian وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
Romans لاتین حروف رومی
Roman لاتین حروف رومی
popish وابسته بکاتولیک رومی
ogive arch طاق رومی قوس جناغی
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
romih variation واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
hypaethrum [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
knotted shaft [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
Frigi darium [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
praetorian وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
papalize پاپ ماب کردن رومی کردن
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com