English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (6 milliseconds)
English Persian
gospeller انجیل خوان
Other Matches
evangelization تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
bibles انجیل
gospel انجیل
gospels انجیل
evangel انجیل
bible انجیل
evangelist انجیل نویس
evangelists انجیل نویس
evangelically برطبق انجیل
gospel oath سوگندبه انجیل
gospel of matter انجیل متی
matthew نویسنده انجیل متی
matthean وابسته به انجیل متی
matthaean وابسته به انجیل متی
gospeller خودراتنهاصاحب انجیل میداند
evangelists صاحب انجیل مژده رسان
evangelist صاحب انجیل مژده رسان
luke نام طبیب پولس رسول که انجیل لوقا بدومنسوب است
tabling خوان
recitalist تک خوان
an omnivorous reader <idiom> خر خوان
tables خوان
tabled خوان
table خوان
soloist تک خوان
soloists تک خوان
lip reader لب خوان
mark sense reader نشان خوان
night raven مرغ شب خوان
lamenter مرثیه خوان
cantatrice زن اوازه خوان
film reader فیلم خوان
gleeman حماسه خوان
songstress زن اواز خوان
optical character reader کاراکترنوری خوان
threnodist مرثیه خوان
psalmist مزمور خوان
tape reader نوار خوان
sopranist ششدانگ خوان
yodeler اواز خوان
sopranist زیر خوان
songster غزل خوان
songster اواز خوان
scrimmager رجز خوان
prelector خطابه خوان
prayerful نماز خوان
phrenologist جمجمه خوان
peayer دعا خوان
page reader صفحه خوان
optical reader نور خوان
weeper نوحه خوان
studious کتاب خوان
ballad singer تصنیف خوان
badge reader نشانه خوان
singers اواز خوان
mourners نوحه خوان
mourner نوحه خوان
braggarts رجز خوان
braggart رجز خوان
crooners اواز خوان
singer اواز خوان
studious درس خوان
crooner اواز خوان
character reader دخشه خوان
decoder رمز خوان
document reader سند خوان
epigraphist کتیبه خوان
epistler رساله خوان
card reader کارت خوان
epistoler رساله خوان
reference کتاب بس خوان بازگشت
psalmodist زبور خوان مزمورسرا
references کتاب بس خوان بازگشت
disk drive head نوک دیسک خوان
singin bird پرنده اواز خوان
major-domos نافر خوان سالار
optical mark reader علامت خوان نوری
busker آواز خوان دورهگرد
triller اواز خوان باتحریر
buskers آواز خوان دورهگرد
artistes اوازه خوان یا رقاص
artiste اوازه خوان یا رقاص
major-domo نافر خوان سالار
major domo نافر خوان سالار
optical mark reader علامت نوری خوان
optical mark reader نشان خوان نوری
optical character reader دخشه خوان نوری
optical page reader صفحه نوری خوان
lay clerk سرود خوان کلیسا
magnetic tape reader نوار مغناطیسی خوان
chanter سرود خوان کلیسا
paper tape reader نوار کاغذی خوان
cantor اواز خوان مذهبی
beadsman فاتحه خوان مزدور
threnodist روضه خوان مرثیه نویس
chorister اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
The singer made some recordings ,. آوازه خوان چند صفحه پرکرد
natural philosopher فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
like father like son پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com