Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
Other Matches
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
gunning
تمرین تیراندازی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
horrifying
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifies
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
pop
تیراندازی
pops
تیراندازی
shooting
تیراندازی
shootings
تیراندازی
musketry
تیراندازی
popped
تیراندازی
archery
تیراندازی
gunnery
تیراندازی
gunning
تیراندازی
firing table
جدول تیراندازی
gun
تیراندازی کردن
field archery
تیراندازی صحرایی
gunnery
قوانین تیراندازی
horseback archery
تیراندازی سواره
automatic fire
تیراندازی خودکار
combat firing
تیراندازی جنگی
fire power
قدرت تیراندازی
fire bay
دهلیز تیراندازی
firing area
منطقه تیراندازی
dry sum
مشق تیراندازی
delivery error
اشتباه در تیراندازی
conduct of fire
هدایت تیراندازی
guns
تیراندازی کردن
conduct of fire
اجرای تیراندازی
firing line
خط شروع تیراندازی
handbow
کمان تیراندازی
methode of fire
روش تیراندازی
lived
تیراندازی جنگی
live
تیراندازی جنگی
school shooting
تیراندازی در مدرسه
fire trench
سنگر تیراندازی
verification fire
تیراندازی ازمایشی
the butts
میدان تیراندازی
offhand
تیراندازی ایستاده
shoots
تیراندازی کردن
fires
تیراندازی کردن
shoot
تیراندازی کردن
order of fire
روش تیراندازی
fired
تیراندازی کردن
fire
تیراندازی کردن
ready position
حاضربه تیراندازی
riflery
تیراندازی تفنگداری
scheme of fire
طرح تیراندازی
passive
دفاع بدون تیراندازی
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
passives
دفاع بدون تیراندازی
shot
تیراندازی شده تیرخورده
shot
گلوله تیراندازی شده
shot
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
تیراندازی شده تیرخورده
shots
گلوله تیراندازی شده
shots
تیراندازی تیرانداز ماهر
archery
تیراندازی با تیر و کمان
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
main fire
سیستم تیراندازی اصلی
methode of fire
روش اجرای تیراندازی
open fire
شروع به تیراندازی کردن
pit detail
کمک مربی تیراندازی
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
range correction
تصحیح برد تیراندازی
set up
اماده تیراندازی کردن
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
squeeze off
تیراندازی با فشار ماشه
target arrow
تیر مخصوص تیراندازی
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
trap shoot
تیراندازی به هدفهای متحرک
firing line
خط تیراندازی مدار اتش
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
recoil
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
دفع ضربت تیراندازی
recoils
دفع ضربت تیراندازی
absolute error
اشتباه مطلق تیراندازی
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
gun fire
توپ بامدادیاشام تیراندازی
dwell at
به تیراندازی ادامه دادن
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
trained
تمرین
trains
تمرین
drill
تمرین
train
تمرین
work out
تمرین
drilled
تمرین
actions
تمرین
action
تمرین
rehearsals
تمرین
rehearsal
تمرین
ure
تمرین
drills
تمرین
drilling
تمرین
exercise
تمرین
uses
تمرین
exercises
تمرین
practice
تمرین
use
تمرین
exercised
تمرین
let down
پایین انداختن انداختن
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
toxophily
علم تیراندازی باتیر وکمان
plinking
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
skeet gun
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
target round
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
shooting position
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
target rifle
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
gun shy
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
point bland
تیراندازی بدون نشانه روی
x ring
دایره مرکزی هدف تیراندازی
wingshooting
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
exercisable
قابل تمرین
gymnastical
تمرین زورخانهای
wind sprint
تمرین دو سریع
combatdrill
تمرین رزمی
rehearsals
تمرین نمایش
staging
تمرین اب خاکی
dry run
تمرین جنگی
staging
تمرین کردن
joint exercise
تمرین مشترک
practice
ورزش تمرین
woodsheds
تمرین کردن
unspaced practice
تمرین بی فاصله
circuit training
تمرین دایرهای
training time
زمان تمرین
combat exercise
تمرین رزمی
rehearsals
تمرین از بر خواندن
training distance
مسافت تمرین
warm down
تمرین سبک
practice
تمرین کردن
woodshed
تمرین کردن
formal exercise
تمرین صوری
exercise term
اسم تمرین
exercise code word
رمز تمرین
workouts
تمرین شدید
workout
تمرین شدید
practising
ورزش تمرین
try-outs
تمرین نهایی
try-out
تمرین نهایی
practicing
ورزش تمرین
workshop practice
تمرین کارگاهی
practise
ورزش تمرین
exercize
تمرین تکلیف
fartlek
تمرین دو استقامت
fore exercise
تمرین مقدماتی
work out
تمرین امادگی
work out
<idiom>
تمرین کردن
evolution
تمرین عالی
battle drill
تمرین رزم
behavior rehearsal
تمرین رفتار
field exercise
تمرین صحرایی
field exercise
تمرین رزمی
practises
ورزش تمرین
practice period
دوره تمرین
practice effect
اثر تمرین
drilling
تمرین نظامی
experiencing
تمرین دادن
experiences
تمرین دادن
experience
تمرین دادن
rehearser
تمرین کننده
exercised
تمرین دادن
practice teaching
تمرین معلمی
drilled
تمرین مته
drilled
تمرین کردن
exercise
تمرین دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com