Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
mips |
اندازه سرعت پردازنده |
|
|
Search result with all words |
|
million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
Other Matches |
|
auxiliary |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
auxiliaries |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
coprocessor |
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
tachometer |
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج |
multi tasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
multitasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
processor |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
micros |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
micro |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
microcomputer |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
process bound |
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود |
speed |
اندازه سرعت |
speeds |
اندازه سرعت |
speeding |
اندازه سرعت |
multiprocessor |
عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند |
translation tables |
جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه |
apple desktop bus |
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند |
word |
روش اندازه گیری سرعت چاپگر |
worded |
روش اندازه گیری سرعت چاپگر |
wind gauge |
دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد |
message |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
messages |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
multiple |
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند |
gauging station |
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه |
float gauging |
اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
remote data concentrator |
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند |
L cache |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
lips |
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم |
gauging section |
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود |
Overdrive |
قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست |
graphics |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
pages |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
paged |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
page |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
master |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
masters |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
mastered |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
slaving |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaves |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaved |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slave |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
pitot pressure |
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود |
knot |
نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
mflops |
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود |
SX |
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است |
ap |
Processor Attached پردازنده الصاق شده پردازنده متصل شده |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
constants |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
constant |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
knot |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
knot |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
level two cache |
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
combined speed indicator |
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب |
speed ring |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
inflow ratio |
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها |
indicated airspeed |
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما |
burning rate |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
drags |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
dragged |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
drag |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
true air speed |
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان |
machine number |
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت |
rate of flame propagation |
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق |
angle |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
angles |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
If the cap fit,wear it. <proverb> |
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار). |
zahn cup |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
typeface |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
typefaces |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
variable ratio |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
rate of pouring |
سرعت سیلان سرعت جاری شدن |
muzzle velocity |
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
orifice meter |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
inputted |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
support |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
chocked nozzle |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
accelerating |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerate |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerated |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
subsonic |
با سرعت کمتر از سرعت صوت |
accelerates |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
mach hold |
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
zero wait state |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
gage |
اندازه گیر اندازه گرفتن |
gage |
اندازه وسیله اندازه گیری |
sizes |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
size |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
transonic |
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت |
air plot wind velocity |
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده |
cut off velocity |
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک |
fasts |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fastest |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fast |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasted |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
measure |
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن |
airspeeds |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
airspeed |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
declared speed |
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان |
supersonic |
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت |
processor |
پردازنده |
postprocessor |
پس پردازنده |
gauge |
اندازه اندازه گیر |
gauged |
اندازه اندازه گیر |
gauges |
اندازه اندازه گیر |
command speed |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
corprocessor |
کمک پردازنده |
coprocessor |
پردازنده کمکی |
attached processor |
پردازنده الصاقی |
coprocessor |
کمک پردازنده |
data processor |
پردازنده داده ها |
communications processor |
پردازنده مخابراتی |
central processor |
پردازنده مرکزی |
associative processor |
پردازنده انجمنی |
microprocessors |
ریز پردازنده |
parallel processor |
پردازنده موازی |
mainframes |
پردازنده مرکزی |
vector processor |
پردازنده برداری |
multiprocessor |
چند پردازنده |
preprocessor |
پیش پردازنده |
processing unit |
واحد پردازنده |
mainframe |
پردازنده مرکزی |
microprocessor |
ریز پردازنده |
aircraft block speed |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
sustained rate |
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم |
math coprocessor |
کمک پردازنده ریاضی |
numeric coprocessor |
کمک پردازنده عددی |
psw |
کلمه وضعیت پردازنده |
data communications processor |
پردازنده ارتباطات داده ها |
i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
back end processor |
پردازنده کمکی تک منظوره |
processor |
پردازنده جانبی مخصوص |
effective |
خروجی میانگین پردازنده |
weitek coprocessor |
کمک پردازنده ویتک |
measuring converter |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
angular momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
moment of momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
stream gaging |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
numeric coprossor socket |
[پریز کمک پردازنده عددی] |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
functioned |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
functions |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
function |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
numbers |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
interfaces |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
number |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
interface |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
interleaving |
پردازندهای که با بخشهای پردازنده کار میکند |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
PowerPC |
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola |
master |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
masters |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
mastered |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
attention |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
attentions |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
device |
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود |
devices |
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود |
units |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
Atari ST |
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند |
unit |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
cpu |
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند |
arithmetic |
عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان |
types |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
typed |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
type |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
Klamath |
نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention |
fast |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fasted |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
calibrated air speed |
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما |
isotach |
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت |
fasts |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fastest |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
demanded |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
transfer |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
transferring |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
vector |
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند |
vectored interrupt |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
demand |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
vectors |
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند |
at |
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند |
transfers |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
parallelled |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |