Total search result: 301 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
forescale |
اندازه گیری رنگ اب |
|
|
Search result with all words |
|
dipstick |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
dipstick |
میله اندازه گیری روغن موتور |
dipsticks |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
dipsticks |
میله اندازه گیری روغن موتور |
sounding |
اندازه گیری عمق اب |
barn |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
barns |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
carat |
معیار اندازه گیری کیفیت طلا |
carats |
معیار اندازه گیری کیفیت طلا |
sound |
اندازه گیری عمق اب |
sounded |
اندازه گیری عمق اب |
soundest |
اندازه گیری عمق اب |
sounds |
اندازه گیری عمق اب |
dimension |
اندازه گیری |
dimensions |
اندازه گیری |
word |
روش اندازه گیری سرعت چاپگر |
worded |
روش اندازه گیری سرعت چاپگر |
shoot |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
shoots |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
throughput |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
area |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
areas |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
precision |
اندازه گیری دقیق |
meter |
وسیله اندازه گیری |
meter |
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن |
meter |
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن |
meters |
وسیله اندازه گیری |
meters |
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن |
meters |
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن |
circuit |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
circuits |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
measure |
اندازه گیری کردن |
measure |
اندازه گیری |
SE |
خطای معیار اندازه گیری |
intensity |
اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور |
time |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
time |
اندازه گیری زمان یک عملیات |
timed |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
timed |
اندازه گیری زمان یک عملیات |
times |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
times |
اندازه گیری زمان یک عملیات |
real |
ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول |
watt |
واحد اندازه گیری الکتریسیته |
watts |
واحد اندازه گیری الکتریسیته |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
kilo |
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده |
kilo |
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری |
kilos |
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده |
kilos |
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری |
speed |
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص |
speeding |
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص |
speeds |
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص |
pointer |
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری |
pointers |
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری |
calliper |
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود |
batch |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
batches |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
feeler |
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک |
feelers |
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک |
characteristic |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
characteristically |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
decibel |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
decibels |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
yard |
واحد اندازه گیری = 3 فوت |
yards |
واحد اندازه گیری = 3 فوت |
lips |
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط |
lips |
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم |
metre |
وسیله اندازه گیری |
metre |
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن |
metre |
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن |
metres |
وسیله اندازه گیری |
metres |
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن |
metres |
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن |
barometer |
دستگاه اندازه گیری فشار هوا |
barometers |
دستگاه اندازه گیری فشار هوا |
chain |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
chains |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
instrument |
الات اندازه گیری |
instrument |
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری |
indefinite |
غیرقابل اندازه گیری نامعین |
measurement |
اندازه گیری |
measurements |
اندازه گیری |
module |
اندازه گیری |
module |
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل |
module |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
modules |
اندازه گیری |
modules |
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل |
modules |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
tape measure |
مترمخصوص اندازه گیری |
tape measures |
مترمخصوص اندازه گیری |
metric system |
دستگاه اندازه گیری متری |
metric system |
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد |
measuring |
درخور اندازه گیری |
measurable |
قابل اندازه گیری |
gauging |
اندازه گیری |
gad |
اندازه گیری طول |
theodolite |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
Other Matches |
|
measuring converter |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
stream gaging |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
zahn cup |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
typefaces |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
typeface |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
orifice meter |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
declinating station |
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف |
torsionmeter |
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو |
gage |
اندازه وسیله اندازه گیری |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
measurer |
اندازه گیری |
measuring bridge |
پل اندازه گیری |
measurment |
اندازه گیری |
metering |
اندازه گیری |
gaging |
اندازه گیری |
mensuration |
اندازه گیری |
commensurateness |
اندازه گیری |
units of measurment |
واحدهای اندازه گیری |
gauging section |
برش اندازه گیری |
instrument transformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
gauging sheet |
ورق اندازه گیری |
instrument autotransformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
measuring transformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
compensating error |
خطای اندازه گیری |
impedance bridge |
پل اندازه گیری مقاومت |
gage |
میزان اندازه گیری |
maxwell bridge |
پل اندازه گیری ماکسول |
method of measurment |
متد اندازه گیری |
metrology |
علم اندازه گیری |
radar measurement |
اندازه گیری رادار |
resizing |
اندازه گیری مجدد |
size stick |
الت اندازه گیری پا |
size stick |
قالب اندازه گیری |
tapeline |
مترمخصوص اندازه گیری |
telemetering |
اندازه گیری از دور |
telemetry |
اندازه گیری ازدور |
to take measures |
اندازه گیری کردن |
method of measurment |
طریقه اندازه گیری |
mental measurement |
اندازه گیری روانی |
measurability |
قابلیت اندازه گیری |
measurement of demand |
اندازه گیری تقاضا |
measurement ofland |
اندازه گیری زمین |
measuring device |
تجهیزات اندازه گیری |
measuring accuracy |
دقت اندازه گیری |
measuring apparatus |
دستگاه اندازه گیری |
measuring set |
دستگاه اندازه گیری |
measuring instrument |
دستگاه اندازه گیری |
measuring method |
طریقه اندازه گیری |
measuring relay |
رله اندازه گیری |
measuring sensitivity |
حساسیت اندازه گیری |
measuring voltage |
ولتاژ اندازه گیری |
measuring well |
چاه اندازه گیری |
mensurability |
قابلیت اندازه گیری |
unit of measurement |
واحد اندازه گیری |
dial bench gage |
میز اندازه گیری |
commensurable |
قابل اندازه گیری |
bathymetry |
اندازه گیری خصوصیات اب |
final measurement |
اندازه گیری نهایی |
batching plant |
مرکز اندازه گیری |
correlation measurement |
اندازه گیری همبستگی |
engineering measurement |
اندازه گیری فنی |
direct measurement |
اندازه گیری مستقیم |
absolute measurement |
اندازه گیری مطلق |
accuracy to gage |
دقت اندازه گیری |
depth measurement |
اندازه گیری عمق |
font metric |
اندازه گیری فونت |
frequency measuring bridge |
پل اندازه گیری فرکانس |
chain crew |
متصدیان اندازه گیری |
frequency measurement |
اندازه گیری فرکانس |
measurement of benefits and costs |
اندازه گیری منافع و هزینه ها |
instrument direction |
سمت اندازه گیری شده |
calorimeter |
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما |
maxwell wien bridge |
پل اندازه گیری ماکسول-وین |
disruptive voltage measuring apparatus |
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست |
scantling |
میله اندازه گیری ذرع |
cynometer |
دستگاه اندازه گیری امواج |
length measuring instrument |
دستگاه اندازه گیری طول |
instrumental error |
خطای دستگاه اندازه گیری |
sensitometry |
اندازه گیری حساسیت چشم |
meter rectifier |
یکسوساز دستگاه اندازه گیری |
metric system of measurement |
سیستم اندازه گیری متریک |
micrometry |
اندازه گیری با ذره سنج |
measuring transformer meter |
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری |
measurement uncertainty |
خطای اندازه گیری [ریاضی] |
bathymetry |
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس |
measuring arrangement |
نطم و ترتیب اندازه گیری |
automatic measuring system |
سیستم اندازه گیری خودکار |
petrol gage |
دستگاه اندازه گیری بنزین |
allometry |
اندازه گیری رشد موجودات |
instrument board |
تابلوی وسائل اندازه گیری |
gravimetry |
اندازه گیری وزن یا غلظت |
electrostatic instrument |
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی |
entropy |
واحد اندازه گیری ترمودینامیک |
high tension measurement bridge |
پل اندازه گیری فشار قوی |
highfrequency measuring bridge |
پل اندازه گیری فرکانس بالا |
induction movement |
دستگاه اندازه گیری القائی |
impedance measuring set |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
induction instrument |
دستگاه اندازه گیری القائی |
telemetry |
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت |
utile |
واحد اندازه گیری مطلوبیت |
fluorometer |
دستگاه اندازه گیری فلورسانس |
impedance meter |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
acoumetry |
اندازه گیری قدرت حس شنوایی |
industrial instrument |
دستگاه اندازه گیری صنعتی |
zoometry |
اندازه گیری اندامهای جانوران |
frequency meter |
دستگاه اندازه گیری فرکانس |
standard error of measurement |
خطای معیار اندازه گیری |
stereometric |
بسهولت قابل اندازه گیری |
gas meter |
دستگاه اندازه گیری گاز |
coupling measuring set |
دستگاه اندازه گیری اتصالی |
water staff gauge |
اشل اندازه گیری عمق اب |
extensometer |
دستگاه اندازه گیری انبساط |
tonometer |
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش |
conductivity meter |
دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت |
moving coil instrument |
دستگاه اندازه گیری قاب گردان |
uranometry |
اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی |
vertical control operator |
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع |
moving magnet instrument |
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان |
metrology |
فن اندازه گیری علم اوزان ومقیاسات |
error of measuring instrument |
خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی] |
viscosimeter |
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته |
radiac |
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان |
camber gage |
دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر |
d.c. instrument |
دستگاه اندازه گیری جریان دائم |
rotameter |
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب |
rotometer |
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب |
chain survey |
پیمایش بدون اندازه گیری زاویه |
staff gauge |
اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه |
cosine meter |
دستگاه اندازه گیری ضریب توان |
error of measuring equipment |
خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی] |
oil pressure |
دستگاه اندازه گیری فشار روغن |
error of measuring apparatus |
خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی] |
point size |
برای اندازه گیری نوع یا متن |
psychergograph |
دستگاه اندازه گیری کار روانی |
zymoscope |
دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر |
magnetic flux meter |
دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی |
instrument for electromagnetic screening |
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی |
echo sounding |
اندازه گیری عمق اب دررودخانه یا مخزن |
drop point tester |
دستگاه اندازه گیری نقطه قطران |
instrument with magnetic screening |
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی |
lysimiter |
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان |
dynamometer |
وسیله اندازه گیری توان شفت |
carpenter's rule |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
rating curve |
منحنی بدههای اندازه گیری شده |
across corner dimension |
اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز |
folding ruler |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
yard stick |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
impedance unbalance measuring set |
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل |
yardstick |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
folding rule |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
aba |
مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی |
folding meter stick |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
double meter stick [American] |
متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار] |
field intensity measurement |
دستگاه اندازه گیری شدت میدان |
discharge curve |
منحنی بدههای اندازه گیری شده |
diaphanometer |
دستگاه اندازه گیری قابلیت گذرنور |
earth resistance meter |
دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین |
fule level gage |
دستگاه اندازه گیری سطح سوخت |
measuring weir |
سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال |
dewpoint metering unit |
واحد اندازه گیری نقطه شبنم |
brinell hardness test |
طریقه اندازه گیری سختی برینل |
metage |
اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان |
dielectric loss factor meter |
دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات |
dilatometer |
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی |
arbalist |
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد |
direct potentiometric measurement |
اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم |
hot wire instrument |
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی |
hot wire ammeter |
نوعی وسیله اندازه گیری جریان |
angstrom |
واحد اندازه گیری طول امواج |
gas level gauge |
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین |
arbalest |
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد |
transmissions |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
radian |
واحد اندازه گیری سطح زاویه دار |
comparator |
دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء |
humiture |
اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا |
transmission |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
aerometer |
دستگاه اندازه گیری چگالی و جرم هوا |
bathyconductograph |
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب |
anthropometry |
مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان |
permittivity |
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده |
anthropometric |
وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان |
ammeter |
دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها |
densitometer |
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی |
radiacmeter |
وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان |
liquid measure |
مقیاس اندازه گیری مایعات حجم سنج |
line gauge |
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط |
beam test |
ازمایش اندازه گیری تیر ازنظر مقاومت |
elastic limit tensile strength |
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج |
static vent |
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا |
dial gage |
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک |
denitometer |
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی |
wire gauge |
مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز |
engineering units |
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی |
transmission level meter |
دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر |
instrument for absolute measurement |
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق |
angstrom |
واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر |
en |
واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است |
volt ampere |
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر |
gauging station |
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه |