Dictiornary-Farsi | اندازه گیر نر و ماده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
hermaphrodite caliper	اندازه گیر نر و ماده


Other Matches

thermite	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants	ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant	ماده سرماساز ماده خنک کننده
angle	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb>	اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter	روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
pigments	ماده رنگی ماده ملونه
fuelling	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment	ماده رنگی ماده ملونه
fueled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels	ماده انرژی زا ماده کارساز
processor	ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage	اندازه وسیله اندازه گیری
gage	اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure	1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gynandromorph	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
gauged	اندازه اندازه گیر
gauge	اندازه اندازه گیر
gauges	اندازه اندازه گیر
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
article	ماده
antimatter	ضد ماده
nanny goat	بز ماده
nanny goats	بز ماده
nany	بز ماده
provision	ماده
stuff	ماده
stuffed	ماده
substances	ماده
stuffless	بی ماده
material	ماده
items	ماده
item	ماده
abscesses	ماده
abscess	ماده
catch for door bolt	ماده
articles	ماده
monoclinous	نر و ماده
agents	ماده
anti matter	ضد ماده
stipulation	ماده
materials	ماده
clauses	ماده
clause	ماده
agent	ماده
foamed meterid	ماده کف
bitch	سگ ماده
mattering	ماده
bitched	سگ ماده
bitches	سگ ماده
matter	ماده
mattered	ماده
bitching	سگ ماده
metal	ماده
stuffs	ماده
substance	ماده
matters	ماده
female	ماده
metals	ماده
coloring matter	ماده رنگ
chronogram	ماده تاریخ
casein	ماده پنیری
basophile	ماده قلیادوست
coloring agent	ماده رنگ
narcotic	ماده مخدر
chemical agent	ماده شیمیایی
fly dope	ماده ضد مگس
chlorophyl	ماده سبزگیاهی
anticorrosive paint	ماده ضد زنگ
atropine	ماده اتروپین
lioness	ماده شیر
lionesses	ماده شیر
basophil	ماده قلیادوست
articles	ماده بند
bituminous matter	ماده قیری
article	ماده قانون
antiset	ماده ضد ته نشین
break clause	ماده نقض
bull whale	نهنگ ماده
food dtufe stuff	ماده غذایی
articles	ماده قانون
coloring substance	ماده رنگ
conservation of matter	بقای ماده
cow calf	گوساله ماده
explosive d.	ماده منفجره دی
fecula	ماده نشاستهای
deglutinate	ماده لزج
developer agent	ماده فهور
disinfector	ماده ضدعفونی
dye stuff	ماده رنگی
pesticides	ماده ضدافت
exereta substance	ماده پس داده
pesticide	ماده ضدافت
metal	ماده مذاب
dyestuff	ماده رنگی
metals	ماده مذاب
corrodent	ماده اکاله
continuation clause	ماده تداوم
fluxing agent	ماده گدازاور
fluoresent matter	ماده فلوئورسان
ferroelectric material	ماده فروالکتریک
female plug	دو شاخه ماده
female f.	قوش ماده
lubricants	ماده روغنی
article	ماده بند
consumable	ماده مصرفی
female connector	اتصال ماده
foodstuffs	ماده غذایی
female connector	بسط ماده
foodstuff	ماده غذایی
emitted material	ماده گسیلیده
additives	ماده افزودنی
abrasives	ماده سایا
woman	ماده مونث
stuffed	ماده اولیه
substance	ماده اصلی
additive	ماده افزودنی
substances	ماده اصلی
stuff	ماده اولیه
antimatter	پاد ماده
mucus	ماده لزج
mucus	ماده مخطی
doe	گوزن ماده
doe	خرگوش ماده
precursor	پیش ماده
precursors	پیش ماده
dopes	ماده مخدر
abrasives	ماده ساینده
abrasive	ماده سایا
abrasive	ماده ساینده
mineral	ماده معدنی
jellies	ماده لزج
jelly	ماده لزج
cows	ماده گاو
cowing	ماده گاو
cowed	ماده گاو
cow	ماده گاو
nutrient	ماده مغذی
nutrients	ماده مغذی
filler	ماده پر کننده
filler	ماده پرکننده
fillers	ماده پر کننده
fillers	ماده پرکننده
lubricant	ماده روغنی
point	ماده اصل
stuffs	ماده اولیه
hind	گوزن ماده
tabby	گربه ماده
preventive	ماده حفافتی
tabbies	گربه ماده
vixens	روباه ماده
materialist	ماده گرا
preservatives	ماده جلوگیری
materialists	ماده گرای
abhesive	ماده ضد چسبندگی
abiotic substance	ماده بیجان
tigresses	ماده پلنگ
tigress	ماده پلنگ
acceptor	ماده پذیرا
materialists	ماده گرا
active material	ماده موثر
addition agent	ماده افزودنی
ovum	یاخته ماده
dope	ماده مخدر
preservative	ماده جلوگیری
aetna material	ماده اتنا
stock	ماده اولیه
stocked	ماده اولیه
materialist	ماده گرای
raw material	ماده خام
chlorophyll	ماده سبزگیاهی
roe	گوزن ماده
clauses	ماده قانون
pigments	ماده رنگی