Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
English
Persian
bank reserves
اندوختههای بانکی
Other Matches
excess reserves
اندوختههای مازاد
international reserves
اندوختههای بین المللی
clearing banks
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
bank check
چک بانکی
bank discount
تخفیف بانکی
bank liabilities
بدهیهای بانکی
bank interest
بهره بانکی
bank guarantee
ضمانت بانکی
bank giro
جیروی بانکی
bank failure
ورشکستگی بانکی
bank expansion
گسترش بانکی
bank draft
حواله بانکی
bank draft
برات بانکی
bank discount
سپردههای بانکی
bank discount
تنزیل بانکی
bank liabilities
تعهدات بانکی
consortium of bankers
کنسرسیوم بانکی
change over
انتقال بانکی
banker's bill
صورتحساب بانکی
bank transfers
انتقالات بانکی
bank reserves
ذخایر بانکی
bank loan
وام بانکی
bank pass book
دفترچه بانکی
bank deposit
سپرده بانکی
clearings
تهاتر بانکی
bank accounts
حساب بانکی
bank account
حساب بانکی
bank statements
صورتحساب بانکی
bank statement
صورتحساب بانکی
banking
کار بانکی
clearing
تهاتر بانکی
account with
[at]
a bank
حساب بانکی
bank advance
وام بانکی
bank bill
حواله بانکی
bank bond
ضمانت بانکی
bank charge
هزینههای بانکی
bank charges
هزینههای بانکی
bank commission
کارمزد بانکی
bank credit
اعتبار بانکی
bank acceptance
قبولی بانکی
bank contraction
انقباض بانکی
bank holidays
تعطیلات بانکی
bank rate
نرخ بانکی
bank guarantee
ضمانت نامه بانکی
clearings
نقل وانتقال بانکی
liability
تعهد موجودی بانکی
letter of credit
اعتبار نامه بانکی
volume of bank credit
حجم اعتبارات بانکی
bank rate
نرخ بهره بانکی
bank statements
صورت حساب بانکی
bank statement
صورت حساب بانکی
clearing
نقل وانتقال بانکی
checking accounts
حساب جاری بانکی
checking account
حساب جاری بانکی
banking deposit account
حساب سپرده بانکی
liabilities
تعهد موجودی بانکی
bank development
گسترش شبکه بانکی
joint account
حساب بانکی مشترک
discount rate
نرخ ثابت نزول بانکی
bankbook
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
negotiating bank
بانکی که اسناد را معامله میکند
penny bank
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
time deposit
سپردهء بانکی مدت دار
bankable
قابل نقل وانتقال بانکی
I deposited the money in my bank account .
پول را به حساب بانکی ام ریختم
bank paper
چک تضمین شده سفته بانکی
giros
خدمات بانکی اداره پست
giro
خدمات بانکی اداره پست
cashing
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cash
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
over-the-counter interbank transactions
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
30% down payment against bank guaranty
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
advising bank
بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
land bank
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
excess preserves
اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
trust company
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com