English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
eftsoon اندکی پس ازان
Other Matches
halfway اندکی
some اندکی
slightly اندکی
wees اندکی
wee اندکی
weeing اندکی
wait a bit اندکی
partially اندکی
dabs اندکی
dabbed اندکی
dab اندکی
awhile اندکی
eftsoons اندکی پس از ان
half mad اندکی دیوانه
half made اندکی دیوانه
just before اندکی پیش
dankish اندکی نمسار
loudish اندکی بلند
parboiled اندکی جوشاندن
duskish اندکی تاریک
latish اندکی دیر
somedeal اندکی نسبتا
dryish اندکی خشک
dampish اندکی نمسار
parboils اندکی جوشاندن
fewest اندکی از کمی از
fewer اندکی از کمی از
few اندکی از کمی از
peckish [British English] [colloquial] <adj.> اندکی گرسنه
right before اندکی پیش
highs اندکی فاسد
highest اندکی فاسد
high اندکی فاسد
parboiling اندکی جوشاندن
parboil اندکی جوشاندن
just اندکی پیش
choppy اندکی متلاطم
therefter پس ازان
afterwards پس ازان
thereof=of that ازان
away پس ازان
thence پس ازان
therefter ازان پس
ten kilometres and more ده کیلومتر و اندکی بالا
dullish اندکی تیره یاکمرنگ
sail close to the wind اندکی از اصول تجاوزکردن
wait a second اندکی صبر کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
narrowish اندکی تنگ یا باریک
lie off اندکی دور از کشتی
it is all greek to me ازان سودرنمیاورم
subsequent to that event پس ازان رویداد
this is inferior to that این ازان
long a مدتهاپس ازان
thereafter بعد ازان
therein ازان حیث
to take something off and pric اندکی از بهای چیزی کاستن
frigid دارای اندکی تمایل جنسی
to stay one's stomach شکم خودرا اندکی سیرکردن
this is better than that این ازان بهتراست
it is pervious to light روشنایی ازان می گذرد
he is not of that stamp ازان جنس نیست
next نزدیک ترین پس ازان
put some milk to your tea اندکی شیر بچایی خود بیفزایید
dice box پیالهای که طاس را ازان میریزند
dye wood چوبی که ازان رنگ میگیرند
wellŠwhat of it? چه نتیجهای ازان بدست می اید
to gut a book مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
i am impatient for it ازان بابت بیطاقت هستم
he is not of that type ازان قبیل اشخاص نیست
mofette دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
secernent اندامی که چیزی ازان تراوش کند
feed door دری که ازان سوخت درکوره میریزند
i gave up the idea ازان خیال صرف نظر کردم
it came to my knowledge من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
fitch موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
it is not d. نمیتوان ازان صرف نظر کرد
to fang a pump براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
he is always a little peculiar او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
to slit hide into thongs پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
fly bane یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
ten yard خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
fustic یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
it savours of revenge بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
one's pet aversion چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
fly amanita یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
fly agaric یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
chock قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
to say grace دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
redan استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
giants stride تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
pete cock شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
gopher wood چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
special vertict رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
ballast وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
dead line خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
helmcloud ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
mulches که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulch که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
grey matter بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
rain box صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
pliantly polonica یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
floating fender زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
calibrated orifice سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
edge detection اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
logograph چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logogram چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
true he is somewhat stingy.... راست است که اندکی خسیس است ولی ...
reentrant subroutine زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is not t. برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com