English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
Other Matches
I like to be friends with you. من دوست دارم با تو دوست باشم.
i kind of liked it من تا اندازهای انرا دوست داشتم
I need my e من دوست دارم
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I like it. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
It pleases me. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I would like to know the truth. من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
much as I'd like to <idiom> با اینکه اینقدر دوست دارم
I would like to learn the truth. من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
loved i nothonour more اگر شرافت را بیشتر دوست نداشتم
to ask somebody out for dinner کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
give it a good wash خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
iam p to of knowing him از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
iam proud to know him از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
him who انرا که
neither i or he sees it نه من انرا می بینم نه او
i have a secure grasp of it انرا گرفته ام
had searched انرا می یافتید
i saw it انرا دیدم
I am [have] finished with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
i saw it my self من خودم انرا دیدم
imyself saw it من خودم انرا دیدم
we must winnow away the refuse اشغال انرا باید
give it a shake انرا تکان دهید
give it a twist انرا پیچ بدهید
send it by post با پست انرا بفرستید
i had it signed انرا به امضاء رساندم
give it a rinse انرا بشویید یا اب بکشید
lowlander اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
he sold the good ones خوبهای انرا فروخت
i am out of p with it دیگرحوصله انرا ندارم
i do not have the courage جرات انرا ندارم
i can make nothing of it هیچ انرا نمیفهم
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
i cannot a to buy that استطاعت خرید انرا ندارم
who will pay for it کی هزینه انرا خواهد پرداخت
i sold it to one abdullah به عبدالله نامی انرا فروختم
sculpsit انرا تراشیده یاحجاری کرد
we made heavy weather of it انرا خیلی سخت دیدیم
i am out of p with it دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
i gave it a slight press انرا کمی فشار دادم
they give it a good scrub خوب انرا مالش میدهند
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
it mokes it yet easier انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
shearling گوسفندی که یک بار پشم انرا
who will pay for it کی پول انرا خواهد داد
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
an inseparable prefix سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
ormer یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
irrecocilably چنانکه نتوان انرا وفق داد
overshot wheel چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
it is past reclaim دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
whitleather پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
loaded dice طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
indiscerptible ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
sexto کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
reversible propeller ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ricksha کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
dress coat جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaw کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
indian giver کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rackets یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
it will not bear repeating جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
judgement dept بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
waggonette گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
to garble the coinage مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
cheque to a person's order چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
vanishing cream کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
frumenty گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
retro rocket موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
leadsman کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
money spinner کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
controllable twist تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
i wish to stay here میل دارم ...
close the door please خواهش دارم
I'm in doubt about it. من بهش شک دارم.
i maintain عقیده دارم که ...
i intend to stay here خیال دارم که ...
I am standing by you . I am right behind you . هوایت را دارم
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم.
I have a question. من یک سئوال دارم.
it is in my recollection یاد دارم
own a house خانهای دارم
I have a headache. من سر درد دارم.
my a is 0 years من 04سال دارم
I agree. قبول دارم.
prolixity بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
I believe in God. من به خدا ایمان دارم.
I feel like throwing up. <idiom> دارم بالا میارم.
I am beginning to realize ( understand ) . کم کم دارم متوجه می شوم
I have an appointment with the dentist. با دندانساز قرار دارم
I owe her a grudge حق دارم که با اولج باشم
I am deae beat . I am tired out . از خستگی دارم غش می کنم
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
I am in a great hurry . I am pressed for time . خیلی عجله دارم
iam ill bested موقعیت بدی دارم
i yearn for ارزوی استراحت دارم
I feel nauseated. حالت تهوع دارم.
i stand to it that جدا عقیده دارم که
I am staying at the hotel. در هتل منزل دارم.
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
i am purposed to go در نظر دارم بروم
i am reluctant to go اکراه دارم از رفتن
I am positive that ... من اطمینان کامل دارم که ...
i have a hunch that بیم یافن ان دارم که ...
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i am rials in pocket سه ریال در جیب دارم
i have a suit to the shah به شاه عرض دارم
i have a hunch that سخت گمان دارم که
i am purposed to go قصد دارم بروم
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
i am famishing از گرسنگی دارم می میرم
i am on the wrong side of 0 من بیش از 05 سال دارم
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
i am busy at the moment اکنون کار دارم
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
i am in a hurry for it عجله دارم یا در شتاب هستم
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
I'm working on it. دارم روش کار میکنم.
I am thinding of going to Europe. خیال دارم به اروپ؟ بروم
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
i have worse to tell you بدتر از این دارم که بشمابگویم
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
I am very busy today . امروز خیلی کار دارم
I have all kinds of problems. هزار جور گرفتار ؟ دارم
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
I live a very regular life . زندگی خیلی منظمی دارم
I am going on twenty. دارم می روم توی 20سالگی ؟
i have a suit to the shah عریضه برای شاه دارم
i own to having done it اقرار دارم که ان کار را کرده ام
I have to study من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
i insist that he is innocent جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i insist on his innocence جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
I am looking for work ( ajob). دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I intend to buy a car . خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I have a son your age. پسری دارم بسن ( وسال) شما
I'm sure we can come to some arrangement. من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i p to arrange an intrriew قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
i please to do it خوش دارم که این کار را بکنم
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
voter عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
My clothes are a witness to my poverty. لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberries میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
From your lips to God's ears! <idiom> امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
iam impatient to go دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
philoginous زن دوست
hydrophilic compound اب دوست
amicable دوست
friendless بی دوست
hydrophilic اب دوست
bozo دوست
schoolmates دوست
friends دوست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com