Dictiornary-Farsi | انرژی تشکیل پیوند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند


Other Matches

bonding	تشکیل پیوند
bond energy	انرژی پیوند
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
standard free energy of formation	انرژی ازاد تشکیل استاندارد
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
radar netting	تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
demilitarization	تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
anastomosis	پیوند
inosculation	رگ پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
transplantation	پیوند
imping	پیوند
merging	پیوند
bonding	پیوند
bond	پیوند
graft	پیوند
unrelated	بی پیوند
syntheses	پیوند
strapping	پیوند
ligament	پیوند
ligature	خط پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
nexus	پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
relation	پیوند
synthesis	پیوند
grafting	پیوند
slurring	پیوند
consociation	پیوند
connexions	پیوند
connection	پیوند
grafts	پیوند
link	پیوند
slur	پیوند
ligaments	پیوند
slurred	پیوند
slurs	پیوند
connexion	پیوند
grafted	پیوند
zonule	پیوند
graftage	پیوند
associate	هم پیوند
associated	هم پیوند
grafter	پیوند زن
colligation	پیوند
associates	هم پیوند
associating	هم پیوند
spliced	پیوند کردن
metallic bond	پیوند فلزی
chemical bond	پیوند شیمیایی
mesalliance	پیوند ناجور
outcrossing	پیوند دو نژاد
splice	پیوند کردن
outer connection	پیوند برونی
chain splice	پیوند زنجیری
osteoplasty	پیوند استخوانی
neural bond	پیوند عصبی
bond strength	قدرت پیوند
ogee	منحنی پیوند
multiple bond	پیوند چندگانه
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
mismarriage	پیوند نامناسب
bond rupture	گسیختن پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
splice	پیوند زدن
multivincular	بسیار پیوند
spliced	پیوند زدن
doubly linked	با پیوند مضاعف
covalent bond	پیوند کووالانسی
equatorial bond	پیوند استوایی
eye splice	پیوند چشمی
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
linked	پیوند یافته
graftage	پیوند زنی
cross breeding	پیوند دوجنس
engraft	پیوند زدن
hybridization	پیوند زنی
dynamic link	پیوند پویا
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
cut splice	پیوند میانی
crossbreed	پیوند زدن
cold link	پیوند دستی
heat affected zone	ناحیه پیوند
linkage time	زمان پیوند
flange	پیوند لوله
linker	پیوند دهنده
splicing	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
localized bond	پیوند مستقر
splices	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
link register	ثبات پیوند
chink grafting	پیوند اسکنهای
chink grafting	پیوند غلافی
cold link	پیوند سرد
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
buckets	منحنی پیوند
bucket	منحنی پیوند
ionic bond	پیوند یونی
flanges	پیوند لوله
double bond	پیوند دوگانه
long splice	پیوند بلند
anaplasty	پیوند کاری
bond angle	زاویه پیوند
splicer	پیوند دهنده
underpass approach	سرازیری پیوند
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
bond distance	طول پیوند
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
warm link	پیوند گرم
union	پیوند وصلت
root graft	پیوند ریشهای
bent bond	پیوند خمیده
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
protocol	پیوند نامه
tie bar	اهن پیوند
three center bonding	پیوند سه مرکزی
syntropy	پیوند سالم
transplantable	پیوند شدنی
atomic bond	پیوند اتمی
axial bond	پیوند محوری
syndesmosis	پیوند رباطی
triple bond	پیوند سه گانه
synchondrosis	پیوند غضروفی
back splice	پیوند معکوس
protocols	پیوند نامه
back splice	پیوند وارون
basic linkage	پیوند اساسی
unions	پیوند وصلت
ablosung	پیوند گسلی
additive	پیوند کد مخابراتی
graft	پیوند گیاه
bond length	طول پیوند
peptide bond	پیوند پپتیدی
grafted	پیوند گیاه
grafts	پیوند گیاه
peptide linkage	پیوند پپتیدی
link	پیوند دادن
radio link	پیوند رادیویی
confederacy	اتحاد پیوند
confederacies	اتحاد پیوند
additives	پیوند کد مخابراتی
underpass approach	نشیب پیوند
polar bond	پیوند قطبی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
interwed	باهم پیوند کردن
imping	عمل پیوند زدن
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
intergraft	متقابلا پیوند شدن
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
intercage bond	پیوند بین قفسی
link	دانه زنجیر پیوند
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
homograft	پیوند از جنس خود
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
cross fertilize	باهم پیوند زدن
homopolar bond	پیوند جور قطبی
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
graft	جفت کردن پیوند
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
bond cleavage	گسسته شدن پیوند