Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
price responsiveness
انعطاف پذیری قیمت
Other Matches
plasticity
انعطاف پذیری
flexibtlity
انعطاف پذیری
flexibility
انعطاف پذیری
flexibilitas cerea
انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility
انعطاف پذیری مومی
economic flexibility
انعطاف پذیری اقتصادی
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
flexible price
قیمت انعطاف پذیر
nonflexible price
قیمت انعطاف ناپذیر
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
inflexion
انعطاف
inflection
انعطاف
inflections
انعطاف
plasticity
انعطاف
inflexions
انعطاف
elastic
انعطاف پذیر
malleability
قابلیت انعطاف
resile
انعطاف داشتن
pliability
قابلت انعطاف
uncompromisingly
غیرقابل انعطاف
supple
انعطاف پذیر
uncompromising
غیرقابل انعطاف
inflexibility
انعطاف ناپذیری
flexibility
قابلیت انعطاف
pliable
قابل انعطاف
rigid
انعطاف ناپذیر
flexible
قابل انعطاف
rigidity
انعطاف ناپذیری
flexible
انعطاف پذیر
malleable
نرم وقابل انعطاف
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
flexible cord
سیم قابل انعطاف
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
lock step
غیر قابل انعطاف
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
flexible
انعطاف پذیر تا شدنی
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
flexible tariff
تعرفه انعطاف پذیر
soft
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
intortion
پیچش ساقه انعطاف
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
flexible pavement
شوسه انعطاف پذیر
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
flexible shaft
محور قابل انعطاف
smooth
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
unchangeably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible brake tubing
لوله قابل انعطاف ترمز
unalterably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
bass response
بم پذیری
water absorption
آب پذیری
deliquescence
نم پذیری
pliability
خم پذیری
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
communicability
ارتباط پذیری
plasticity
قالب پذیری
comention
هنجار پذیری
combinability
ترکیب پذیری
plasticity
شکل پذیری
commutability
تبدیل پذیری
compressibility
تراکم پذیری
polarizability
قطبش پذیری
reactivity
واکنش پذیری
ponderability
سنجش پذیری
solubility
انحلال پذیری
commutativity
جابجایی پذیری
commutability
تخفیف پذیری
tangib
لمس پذیری
plasticity
اندام پذیری
pi accepting
قدرت پی پذیری
passivity
کنش پذیری
chromaticity
رنگ پذیری
capacitance
برق پذیری
permeability
نفوذ پذیری
c
برق پذیری
permeability
نشت پذیری
perishableness
فساد پذیری
perishableness
فنا پذیری
perfectibility
کمال پذیری
permeability
تراوش پذیری
permeability curve
خم مغناطیس پذیری
liquidity
تسویه پذیری
perviousness
تراوش پذیری
belongingness
تعلق پذیری
submissiveness
سلطه پذیری
suggestibility
تلقین پذیری
persuasibility
ترغیب پذیری
permeance
نفوذ پذیری
suspensive
اندروا پذیری
permeability curve
خم نفوذ پذیری
liquidity
ابگون پذیری
tenability
دفاع پذیری
affectivity
هیجان پذیری
affectability
انفعال پذیری
computability
شماره پذیری
pliancy
انحناء پذیری
conceivability
امکان پذیری
consolute
اختلاط پذیری
scalability
مقیاس پذیری
addressability
نشانی پذیری
additivity
جمع پذیری
autia
هنجار پذیری
supercompressibility factor
تراکم پذیری
reflexibility
انعکاس پذیری
reversibility
برگشت پذیری
reversibility
بازگشت پذیری
gas deviation factor
تراکم پذیری
associativity
شرکت پذیری
removability
عزل پذیری
applicability
کاربرد پذیری
compressibility factor
تراکم پذیری
applicability
کاربست پذیری
reflexivity
انعکاس پذیری
reflexivity
بازتاب پذیری
pliability
خمش پذیری
selectivity
گزینش پذیری
acculturation
فرهنگ پذیری
absorbency
جذب پذیری
absorbability
دراشام پذیری
separability
تفکیک پذیری
reconcilability
اصلاح پذیری
contractility
انقباض پذیری
contractivity
انقباض پذیری
abradability
سایش پذیری
b h cure
خم مغناطیس پذیری
corrigibility
اصلاح پذیری
reflectability
بازتاب پذیری
self acceptance
خویشتن پذیری
plastisity
اندام پذیری
acclimatization
بوم پذیری
acclimatization
اقلیم پذیری
availablity
دسترس پذیری
acclimation
بوم پذیری
acclimation
اقلیم پذیری
accident proneness
سانحه پذیری
reflectivity
بازتاب پذیری
serviceability
تعمیر پذیری
perceptibility
ادراک پذیری
excitability
تحریک پذیری
miscibility
امتزاج پذیری
mensurability
پیمایش پذیری
fatigueability
خستگی پذیری
finitude
پایان پذیری
flammability
اشتعال پذیری
variability
تغییر پذیری
compatibility
سازش پذیری
resolutions
تفکیک پذیری
resolution
تفکیک پذیری
feasibilty
امکان پذیری
modifiability
تغییر پذیری
movableness
جنبش پذیری
expandability
بسط پذیری
expansiveness
انبساط پذیری
transferability
انتقال پذیری
negotiability
انتقال پذیری
extenibility
کشش پذیری
extensibility
توسعه پذیری
extensibility
گسترش پذیری
mutabilty
تغییر پذیری
fabllibility
لغزش پذیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com