English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
detonation انفجار ضربهای
detonations انفجار ضربهای
Other Matches
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
impact ionization ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
burning train مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line مسیرموج انفجار خط موج انفجار
explosive train مدار انفجار مسیر انفجار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
traumatic ضربهای
posttraumatic پس ضربهای
dicrotism دو ضربهای
whipping حرکت ضربهای
australian crawl کرال دو ضربهای
impulse discharge تخلیه ضربهای
batch mixer مخلوط کن ضربهای
percussion welding جوشکاری ضربهای
percussion press پرس ضربهای
partial products حاصل ضربهای جز
mach wave موج ضربهای
impulse turbine توربین ضربهای
ippon kumite مبارزه تک ضربهای
impact exitation تحریک ضربهای
impulsive force نیروی ضربهای
implusing signal سیگنال ضربهای
impluse wave موج ضربهای
shock waves موج ضربهای
impluse voltage فشار ضربهای
shock wave موج ضربهای
impluse sender مولد ضربهای
impluse inertia لختی ضربهای
impluse generator مولد ضربهای
impluse function تابع ضربهای
impluse distortion اعوجاج ضربهای
impluse current جریان ضربهای
impluse switch کلید ضربهای
impluse switch تکمه ضربهای
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse tachometer تاکومتر ضربهای
sambon kumite مبارزه سه ضربهای
impluse breakdown شکست ضربهای
shock concrete بتن ضربهای
strode analysis تحلیل ضربهای
impact force نیروی ضربهای
impact strength استحکام ضربهای
impact printer چاپگر ضربهای
impact load بار ضربهای
tricrotic نبض سه ضربهای
shock excitation تحریک ضربهای
implusive excitation تحریک ضربهای
impluse detector اشکارسازجریان ضربهای
drop test ازمایش ضربهای
pulsating load بار ضربهای
impluse exitation تحریک ضربهای
transient voltage ولتاژ ضربهای
impluse withstand voltage فشار ضربهای ایستا
impluse test ازمایش فشار ضربهای
detached shock wave موج ضربهای منفصل
impluse sound level سطح صوت ضربهای
impluse voltage stress تنش فشار ضربهای
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
impluse breakdown voltage فشار شکست ضربهای
wavelet موج ضربهای کوچک
impluse voltage test ازمایش فشار ضربهای
daisy wheel printer چاپگر اصلی ضربهای
impact crusher سنگ شکن ضربهای
impluse turbine توربین فشار ضربهای
joint مفصل اتصال ضربهای
tensile impact test ازمایش کشش ضربهای
impluse current generator مولد جریان ضربهای
pusher type furnace کوره نوع ضربهای
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
jar ramming method روش ضربهای قالبریزی
percussion riveter پرچ کننده ضربهای
mach line موج ضربهای ضعیف
impluse protective level سطح فشار ضربهای
impact transducer مبدل فرایندهای ضربهای
normal shock wave موج ضربهای عمود
pulsed resistance welding جوشکاری مقاومتی ضربهای
oblique shock wave موج ضربهای مایل
impluse circuit مدار جریان ضربهای
jia ippon kumite مبارزه ازاد تک ضربهای
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
counting تعداد جریانهای ضربهای شمردن
bank shot ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
count تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue روش ازمایش فشار ضربهای
impluse response رفتار در مقابل فشار ضربهای
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه ضربهای
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
letting ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
forcing shot ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
lets ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
let ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
lilies ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
lenght ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
light hit ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
blastment انفجار
brisance انفجار
blow out انفجار
displosion انفجار
blasts انفجار
blast انفجار
blasting انفجار
blow-up انفجار
pop انفجار
plosion انفجار
popped انفجار
eruption انفجار
blow-ups انفجار
pops انفجار
blow up انفجار
bursts انفجار
burst انفجار
explosions انفجار
explosion انفجار
detonation انفجار
detonations انفجار
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
loft ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
lofts ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
keilo ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
single ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
lip ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
explosiveness قابلیت انفجار
fire time زمان انفجار
the force of the explosion شدت انفجار
explosive force قدرت انفجار
explosive force نیروی انفجار
explosive energy قدرت انفجار
inexplosive غیرقابل انفجار
explosion proof ازمایش- انفجار
information explosion انفجار اطلاعات
implosion انفجار از داخل
time of disintegration زمان انفجار
sympathetic detonation انفجار القایی
swooper انفجار دار
population explosion انفجار جمعیت
impact action اثر انفجار
ignitor وسیله انفجار
high order detonation انفجار شدید
lead in مداررابط انفجار
explosion proof پوشش ضد انفجار
explosion hazard خطر انفجار
sonic boom انفجار صوتی
blast effect اثر انفجار
blast wave موج انفجار
blasting machine دستگاه انفجار
blasts ضربه انفجار
blow out سوختن انفجار
blasts صدای انفجار
burst wave موج انفجار
bursting set محل انفجار
blast صدای انفجار
combustiblity قابلیت انفجار
combustion chamber اطاق انفجار
crackles صدای انفجار پی در پی
crackled صدای انفجار پی در پی
big bang انفجار بزرگ
sonic booms انفجار صوتی
explosive قابل انفجار
busts انفجار ترکیدگی
aerial burst انفجار هوایی
busting انفجار ترکیدگی
busted انفجار ترکیدگی
bust انفجار ترکیدگی
detonations انفجار ناگهانی
detonative اماده انفجار
detonation انفجار ناگهانی
POWs صدای انفجار
atom samshing انفجار اتمی
POW صدای انفجار
crackle صدای انفجار پی در پی
countermining انفجار ضد مین
explosimeter انفجار سنج
outburst انفجار غضب
yields بازده انفجار
detonable قابل انفجار
yielded بازده انفجار
yield بازده انفجار
gusts انفجار فوت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com