Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
asperse
اهانت وارداوردن
Other Matches
press
وارداوردن
presses
وارداوردن
to do execution
خرابی وارداوردن
wrecks
خسارت وارداوردن
wreck
خسارت وارداوردن
wrecking
خسارت وارداوردن
despite
اهانت
disdains
اهانت
contumely
اهانت
impertinency
اهانت
misprize
اهانت
disdaining
اهانت
scorned
اهانت
scorn
اهانت
scorns
اهانت
insolence
اهانت
contempt
اهانت
impertinence
اهانت
scorning
اهانت
disdain
اهانت
disdained
اهانت
contempt og court
اهانت به دادگاه
contumelious
اهانت کننده
disdianful
اهانت امیز
floutingly
ازروی اهانت
sniffy
اهانت امیز
hubristic
اهانت امیز
humiliatory
اهانت امیز
scorn
اهانت کردن
disdainful
اهانت اور
baffling
پریشانی اهانت
baffled
پریشانی اهانت
treat with insolence
اهانت کردن به
to badmouth
اهانت زدن
offense
اهانت توهین
baffles
پریشانی اهانت
scorning
اهانت کردن
scorns
اهانت کردن
offence
اهانت توهین
contemptuous
اهانت امیز
scornful
اهانت امیز
flouts
اهانت کردن
flouting
اهانت کردن
offenses
اهانت توهین
baffle
پریشانی اهانت
flouted
اهانت کردن
flout
اهانت کردن
scorned
اهانت کردن
disrespect
بی حرمتی اهانت
sniffish
بطور اهانت امیز
No offence!
قصد اهانت ندارم!
No harm meant!
قصد اهانت ندارم!
offensiveness
اهانت امیزی بدی
offensively
بطور اهانت امیز
offensives
اهانت امیز تهاجمی
offensive
اهانت امیز تهاجمی
injuriously
بطور اهانت امیز
hubristic
مغرورانه اهانت کننده
contempt
[criminal offence]
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
contempt of court
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
scoffing
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
That's a bit much!
<idiom>
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
Things can't remain this way.
<idiom>
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
scoff
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffs
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
smear word
عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
scoffed
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
contumeliously
ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
to look at somebody with contempt
به کسی با اهانت
[تحقیر آمیز]
نگاه کردن
inviolability
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
contempt
در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
flouting
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flout
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouts
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
flouted
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
humiliates
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliated
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliate
تحقیر کردن اهانت کردن به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com