English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
slow paced اهسته خرام
Other Matches
of a graceful gait خوش خرام
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
plodder اهسته رو
slows اهسته
slowing اهسته
fabian اهسته رو
slowest اهسته
slower اهسته
slowly اهسته
slowed اهسته
cattish اهسته رو
languidly اهسته
quietly اهسته
silently اهسته
lightly اهسته
low اهسته
gradual اهسته
at a slow pace اهسته
below ones breath اهسته
catlike اهسته رو
slow اهسته
lento a اهسته
slow footed اهسته
tardo اهسته
slow down اهسته
ritardando اهسته تر
indistinct اهسته
limper اهسته رو
low low اهسته اهسته
largo a اهسته
lentamente اهسته
jiggles تکان اهسته
jiggling تکان اهسته
slackens اهسته کردن
to burn down ar low اهسته ترسوختن
tip ضربت اهسته
tipping ضربت اهسته
lagging اهسته کند
susurration سخن اهسته
to slack up کم کم اهسته کردن
jiggled تکان اهسته
soften اهسته ترکردن
softened اهسته ترکردن
softens اهسته ترکردن
slacken اهسته کردن
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
to burn down or low اهسته ترسوختن
to wear away اهسته راندن
jiggle تکان اهسته
dink ضربه اهسته
jog اهسته دویدن
dead slow خیلی اهسته
piaffer یورتمه اهسته
percuss اهسته زدن به
trickle charge پر کردن اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
lockstep قدم اهسته
jog trot کاریکنواخت و اهسته
goose step قدم اهسته
pianissimo بسیار اهسته
rallenttando بتدریج اهسته تر
jogged اهسته دویدن
jogging اهسته دویدن
jogs اهسته دویدن
low پایین اهسته
slow paced اهسته گام
mealy mouthed اهسته حرف زن
mealy-mouthed اهسته حرف زن
slow and steady اهسته وپیوسته
slow ahead اهسته به جلو
largo اهسته و مفصل
trudges قدم اهسته
trudged قدم اهسته
simmered اهسته جوشیدن
simmering اهسته جوشیدن
simmers اهسته جوشیدن
languid بی حال اهسته
tapping اهسته زدن
goose-steps قدم اهسته
crawls اهسته خزیدن
goose-stepping قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
trudging قدم اهسته
dab اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
crawled اهسته خزیدن
crawl اهسته خزیدن
goose-step قدم اهسته
slid اهسته رفتن
trudge قدم اهسته
andante نسبتا اهسته
tapped اهسته زدن
sluggish بطی اهسته رو
simmer اهسته جوشیدن
dabs اهسته زدن
tap اهسته زدن
slows اهسته کردن یاشدن
creepers گوی غلطان و اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
drifting مقصود جریان اهسته
drifts مقصود جریان اهسته
feather اهسته زدن گوی
oozing اهسته جریان یافتن
oozes اهسته جریان یافتن
oozed اهسته جریان یافتن
ooze اهسته جریان یافتن
ruffle صدای طبل اهسته
ruffles صدای طبل اهسته
ruffling صدای طبل اهسته
joggers کسیکه اهسته می دود
jogger کسیکه اهسته می دود
tapping ضربت اهسته شیر
to tread light اهسته لگد زدن
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
steady on اهسته به سمت هدف
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
whispery اهسته صحبت کننده
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
slowed اهسته کردن یاشدن
fox trot یورتمه اهسته اسب
slowest اهسته کردن یاشدن
elutriate اهسته خالی کردن
slowing اهسته کردن یاشدن
tap ضربت اهسته شیر
slow burning conductor سیم اهسته سوز
tapped ضربت اهسته شیر
doggo اهسته ناپدید شونده
slower اهسته کردن یاشدن
slow اهسته کردن یاشدن
drifted مقصود جریان اهسته
drift مقصود جریان اهسته
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
decant اهسته خالی کردن
jiggle اهسته تکان دادن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
gentle اهسته ملایم کردن
gentler اهسته ملایم کردن
gentlest اهسته ملایم کردن
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
decelerating کندکردن اهسته کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
jiggled اهسته تکان دادن
jiggles اهسته تکان دادن
decanted اهسته خالی کردن
decanting اهسته خالی کردن
decants اهسته خالی کردن
decelerate کندکردن اهسته کردن
jiggling اهسته تکان دادن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
pat دست زدن اهسته قالب
retarding عقب انداختن اهسته کردن
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
retard عقب انداختن اهسته کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
patted دست زدن اهسته قالب
patting دست زدن اهسته قالب
pats دست زدن اهسته قالب
retards عقب انداختن اهسته کردن
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
logged اهسته وکند شده در حرکت
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
to p aperson on the back اهسته دست به پشت کسی زدن
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
bunting روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
minuet رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
pianos ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
piano ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
paced باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
parade lap رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com