English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
Other Matches
astir درحرکت
under way درحرکت
slackest توقف درحرکت
slacks توقف درحرکت
slack توقف درحرکت
ambulate حرکت کردن درحرکت بودن
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
thumped با چیز پهن وسنگین
brogan کفش خشن وسنگین
curtle ax شمشیر کوتاه وسنگین
thumps با چیز پهن وسنگین
curtal ax شمشیر کوتاه وسنگین
thump با چیز پهن وسنگین
thumping با چیز پهن وسنگین
coriolis acceleration شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
lob گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobs گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobbing گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobbed گوشت الو ادم خپله وسنگین
guns تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
To weight up the pros and cons of something . مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
languidly اهسته
limper اهسته رو
silently اهسته
slowly اهسته
below ones breath اهسته
low low اهسته اهسته
quietly اهسته
lentamente اهسته
largo a اهسته
low اهسته
gradual اهسته
lento a اهسته
lightly اهسته
at a slow pace اهسته
cattish اهسته رو
fabian اهسته رو
slowed اهسته
ritardando اهسته تر
slower اهسته
tardo اهسته
catlike اهسته رو
slowest اهسته
plodder اهسته رو
slowing اهسته
slow اهسته
slow down اهسته
slows اهسته
indistinct اهسته
slow footed اهسته
to burn down ar low اهسته ترسوختن
andante نسبتا اهسته
mealy-mouthed اهسته حرف زن
mealy mouthed اهسته حرف زن
susurration سخن اهسته
lagging اهسته کند
simmered اهسته جوشیدن
simmer اهسته جوشیدن
sluggish بطی اهسته رو
slow paced اهسته گام
soften اهسته ترکردن
softened اهسته ترکردن
softens اهسته ترکردن
slow paced اهسته خرام
simmering اهسته جوشیدن
to burn down or low اهسته ترسوختن
jiggle تکان اهسته
jiggled تکان اهسته
jiggles تکان اهسته
to wear away اهسته راندن
jiggling تکان اهسته
trickle charge پر کردن اهسته
tipping ضربت اهسته
tip ضربت اهسته
jog اهسته دویدن
slackens اهسته کردن
to slack up کم کم اهسته کردن
low پایین اهسته
jogs اهسته دویدن
jogging اهسته دویدن
jogged اهسته دویدن
slacken اهسته کردن
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
piaffer یورتمه اهسته
percuss اهسته زدن به
crawl اهسته خزیدن
goose-steps قدم اهسته
goose-stepping قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
goose-step قدم اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
goose step قدم اهسته
jog trot کاریکنواخت و اهسته
largo اهسته و مفصل
rallenttando بتدریج اهسته تر
pianissimo بسیار اهسته
lockstep قدم اهسته
tapping اهسته زدن
tapped اهسته زدن
tap اهسته زدن
crawls اهسته خزیدن
slid اهسته رفتن
slow ahead اهسته به جلو
dab اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
dabs اهسته زدن
dink ضربه اهسته
dead slow خیلی اهسته
crawled اهسته خزیدن
languid بی حال اهسته
simmers اهسته جوشیدن
trudging قدم اهسته
trudges قدم اهسته
trudged قدم اهسته
slow and steady اهسته وپیوسته
trudge قدم اهسته
fox trot یورتمه اهسته اسب
ooze اهسته جریان یافتن
whispery اهسته صحبت کننده
slow burning conductor سیم اهسته سوز
feather اهسته زدن گوی
drifts مقصود جریان اهسته
drifting مقصود جریان اهسته
drifted مقصود جریان اهسته
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
elutriate اهسته خالی کردن
to tread light اهسته لگد زدن
creepers گوی غلطان و اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
steady on اهسته به سمت هدف
ruffles صدای طبل اهسته
doggo اهسته ناپدید شونده
ruffle صدای طبل اهسته
drift مقصود جریان اهسته
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
tap ضربت اهسته شیر
slows اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slowest اهسته کردن یاشدن
slower اهسته کردن یاشدن
tapping ضربت اهسته شیر
oozing اهسته جریان یافتن
decelerate کندکردن اهسته کردن
tapped ضربت اهسته شیر
decant اهسته خالی کردن
decanted اهسته خالی کردن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
gentle اهسته ملایم کردن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
gentler اهسته ملایم کردن
gentlest اهسته ملایم کردن
decants اهسته خالی کردن
decanting اهسته خالی کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
decelerating کندکردن اهسته کردن
oozed اهسته جریان یافتن
joggers کسیکه اهسته می دود
jiggling اهسته تکان دادن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggled اهسته تکان دادن
jiggle اهسته تکان دادن
oozes اهسته جریان یافتن
ruffling صدای طبل اهسته
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
jogger کسیکه اهسته می دود
slow اهسته کردن یاشدن
slowed اهسته کردن یاشدن
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
pat دست زدن اهسته قالب
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
pats دست زدن اهسته قالب
patted دست زدن اهسته قالب
patting دست زدن اهسته قالب
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
retards عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
logged اهسته وکند شده در حرکت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com