Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
slow and steady
اهسته وپیوسته
Search result with all words
tap
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
Other Matches
chockablock
بهم متصل وپیوسته
streptobacillus
باسیلهای زنجیری وپیوسته
stews
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
slows
اهسته
slowest
اهسته
plodder
اهسته رو
slower
اهسته
gradual
اهسته
silently
اهسته
slowing
اهسته
low low
اهسته اهسته
cattish
اهسته رو
catlike
اهسته رو
below ones breath
اهسته
at a slow pace
اهسته
largo a
اهسته
lentamente
اهسته
lento a
اهسته
limper
اهسته رو
fabian
اهسته رو
slow
اهسته
ritardando
اهسته تر
quietly
اهسته
tardo
اهسته
indistinct
اهسته
slowed
اهسته
slowly
اهسته
slow footed
اهسته
languidly
اهسته
slow down
اهسته
low
اهسته
lightly
اهسته
dabbed
اهسته زدن
slid
اهسته رفتن
trudge
قدم اهسته
jiggle
تکان اهسته
jiggled
تکان اهسته
jiggles
تکان اهسته
jiggling
تکان اهسته
trudged
قدم اهسته
dead slow
خیلی اهسته
trudges
قدم اهسته
trudging
قدم اهسته
dab
اهسته زدن
dabs
اهسته زدن
lagging
اهسته کند
mealy-mouthed
اهسته حرف زن
softens
اهسته ترکردن
jogs
اهسته دویدن
jogged
اهسته دویدن
softened
اهسته ترکردن
jog
اهسته دویدن
soften
اهسته ترکردن
jogging
اهسته دویدن
tipping
ضربت اهسته
tip
ضربت اهسته
slacken
اهسته کردن
slackened
اهسته کردن
mealy mouthed
اهسته حرف زن
slackening
اهسته کردن
slackens
اهسته کردن
low
پایین اهسته
crawls
اهسته خزیدن
to slack up
کم کم اهسته کردن
simmered
اهسته جوشیدن
simmering
اهسته جوشیدن
simmers
اهسته جوشیدن
languid
بی حال اهسته
slow ahead
اهسته به جلو
rallenttando
بتدریج اهسته تر
pianissimo
بسیار اهسته
piaffer
یورتمه اهسته
simmer
اهسته جوشیدن
sluggish
بطی اهسته رو
to burn down or low
اهسته ترسوختن
to burn down ar low
اهسته ترسوختن
susurration
سخن اهسته
andante
نسبتا اهسته
to wear away
اهسته راندن
slow paced
اهسته خرام
slow paced
اهسته گام
trickle charge
پر کردن اهسته
percuss
اهسته زدن به
tap
اهسته زدن
tapped
اهسته زدن
dink
ضربه اهسته
dogtrot
یورتمه اهسته
goose-stepped
قدم اهسته
goose-stepping
قدم اهسته
goose-steps
قدم اهسته
crawl
اهسته خزیدن
goose step
قدم اهسته
crawled
اهسته خزیدن
goose-step
قدم اهسته
lockstep
قدم اهسته
tapping
اهسته زدن
largo
اهسته و مفصل
jog trot
کاریکنواخت و اهسته
jiggling
اهسته تکان دادن
drifts
مقصود جریان اهسته
to tread light
اهسته لگد زدن
drifting
مقصود جریان اهسته
drifted
مقصود جریان اهسته
to speak under one's breath
اهسته سخن گفتن
drift
مقصود جریان اهسته
steady on
اهسته به سمت هدف
elutriate
اهسته خالی کردن
slow motion picture
تصویر با حرکت اهسته
slow burning conductor
سیم اهسته سوز
doggo
اهسته ناپدید شونده
indistinct noise
صدای اهسته و نامعلوم
heavy footed
اهسته وسنگین درحرکت
creepers
گوی غلطان و اهسته
creeper
گوی غلطان و اهسته
ruffling
صدای طبل اهسته
ruffles
صدای طبل اهسته
ruffle
صدای طبل اهسته
fox trot
یورتمه اهسته اسب
feather
اهسته زدن گوی
ooze
اهسته جریان یافتن
coddled
اهسته جوشاندن یا پختن
coddling
اهسته جوشاندن یا پختن
gentle
اهسته ملایم کردن
gentler
اهسته ملایم کردن
gentlest
اهسته ملایم کردن
coddles
اهسته جوشاندن یا پختن
slows
اهسته کردن یاشدن
slowing
اهسته کردن یاشدن
slowest
اهسته کردن یاشدن
slower
اهسته کردن یاشدن
coddle
اهسته جوشاندن یا پختن
decants
اهسته خالی کردن
joggers
کسیکه اهسته می دود
jogger
کسیکه اهسته می دود
tapping
ضربت اهسته شیر
oozes
اهسته جریان یافتن
oozing
اهسته جریان یافتن
tapped
ضربت اهسته شیر
tap
ضربت اهسته شیر
decant
اهسته خالی کردن
decanted
اهسته خالی کردن
decanting
اهسته خالی کردن
slowed
اهسته کردن یاشدن
jiggle
اهسته تکان دادن
whispery
اهسته صحبت کننده
slow
اهسته کردن یاشدن
oozed
اهسته جریان یافتن
clammy
سرد ومرطوب اهسته رو
decelerating
کندکردن اهسته کردن
decelerates
کندکردن اهسته کردن
jiggled
اهسته تکان دادن
decelerated
کندکردن اهسته کردن
jiggles
اهسته تکان دادن
decelerate
کندکردن اهسته کردن
patted
دست زدن اهسته قالب
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
flicked
ضربت اهسته و سبک با شلاق
fudging
فریفتن اهسته حرکت کردن
flicking
ضربت اهسته و سبک با شلاق
fudges
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge
فریفتن اهسته حرکت کردن
flicks
ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
to pat upon something
اهسته دست بر چیزی زدن
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
pat
دست زدن اهسته قالب
retarding
عقب انداختن اهسته کردن
retards
عقب انداختن اهسته کردن
spiller
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
coos
اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed
اهسته بازمزمه ادا کردن
coo
اهسته بازمزمه ادا کردن
pats
دست زدن اهسته قالب
cooing
اهسته بازمزمه ادا کردن
logged
اهسته وکند شده در حرکت
patting
دست زدن اهسته قالب
retard
عقب انداختن اهسته کردن
flick
ضربت اهسته و سبک با شلاق
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
to p aperson on the back
اهسته دست به پشت کسی زدن
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
entrain
اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
pianos
ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
piano
ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
minuet
رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
bunting
روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
paces
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
parade lap
رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com