English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English Persian
assumed portfolio اوراق بهادار مفروض
Other Matches
papering اوراق بهادار
paper اوراق بهادار
negotiable papers اوراق بهادار
papered اوراق بهادار
drafts اوراق بهادار
drafted اوراق بهادار
draft اوراق بهادار
bonds اوراق بهادار
papers اوراق بهادار
securities اوراق بهادار
negotiable instruments اوراق بهادار
security market بازار اوراق بهادار
registered securities اوراق بهادار با نام
securities department اداره اوراق بهادار
securities market بازار اوراق بهادار
government securities اوراق بهادار دولتی
stock exchange بورس اوراق بهادار
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
broker دلال اوراق بهادار
brokered دلال اوراق بهادار
brokering دلال اوراق بهادار
brokers دلال اوراق بهادار
bearer securities اوراق بهادار بی نام
stock exchanges بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
transferable securities اوراق بهادار قابل انتقال
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
issue [of something] [ID card or check] انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
ceded portfolio اوراق بهادار واگذار شده
marketable securities اوراق بهادار قابل معامله
redemption مبادله اوراق بهادار با پول
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
pegging تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
quotations قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotation قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
datum مفروض
differential ballistic wind بادبالیستیکی مفروض
working mean میانگین مفروض
given مفروض مسلم
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
supposable تصور کردنی مفروض
putative father of an illegitimate child پدر مفروض فرزندی نامشروع
putative مفروض مورد قبول عامه
aclinic line خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
priced بهادار
bourse بازاراوراق بهادار
valuables چیزهای بهادار
semi-precious نیمه بهادار
valuable goods اشیاء بهادار
negotiable instrument اسناد بهادار
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
papered اوراق
paper اوراق
papers اوراق
in quires اوراق
papering اوراق
overhauled اوراق کردن
government stock اوراق بهاداردولتی
overhaul اوراق کردن
overhauling اوراق کردن
scrapping اوراق دورانداختن
overhauls اوراق کردن
scrapped اوراق دورانداختن
printed matter اوراق چاپی
savings bond اوراق قرضه
treasury bonds اوراق بهادارخزانه
secret papers اوراق سری
scrap اوراق دورانداختن
substituted service اوراق دعوی
disassemble اوراق کردن
scraps اوراق دورانداختن
scrapper اوراق کننده
bond اوراق قرضه
cannibalization اوراق کردن
obligation اوراق قرضه
obligations اوراق قرضه
commercial bills اوراق تجارتی
document bills اوراق تجارتی
debenture اوراق قرضه
commercial papers اوراق تجارتی
commerical papers اوراق تجارتی
scrapbook دفتر اجناس اوراق
salvages اوراق کردن وسایل
scrapbooks دفتر اجناس اوراق
salvaging اوراق کردن وسایل
salvaged اوراق کردن وسایل
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
overhauled اوراق کردن کامل
bond issue صدور اوراق قرضه
overhauling اوراق کردن کامل
junk جنس اوراق وشکسته
overhauls اوراق کردن کامل
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
overhaul اوراق کردن کامل
salvage اوراق کردن وسایل
scrapping خرده اوراق کردن
scrapped ماشین الات اوراق
scrapped نزاع اوراق کردن
negotiable papers اوراق قابل انتقال
scrapped خرده اوراق کردن
scrapping ماشین الات اوراق
scrapping نزاع اوراق کردن
government bonds اوراق قرضه دولتی
scraps ماشین الات اوراق
scraps نزاع اوراق کردن
scraps خرده اوراق کردن
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
scrap خرده اوراق کردن
junk bond اوراق قرضهی قمارآمیز
registered bond اوراق قرضه با نام
scrap نزاع اوراق کردن
scrap ماشین الات اوراق
cannibalized محل اوراق کردن وسایل
leaflets اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
cannibalize محل اوراق کردن وسایل
cannibalises محل اوراق کردن وسایل
cannibalising محل اوراق کردن وسایل
cannibalised محل اوراق کردن وسایل
leafleted اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleting اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
cannibalizes محل اوراق کردن وسایل
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
loose leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
scrappiness اوراق شدگی ستیزه جویی
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
loose-leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
leaflet اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
cannibalizing محل اوراق کردن وسایل
archive ضبط اسناد و اوراق بایگانی
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
To take something to pieces. دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
coupon payments منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
stateless person شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
treasury bond سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com