English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
acquisitive اکتسابی اکتساب کننده
Other Matches
acquisitively از راه اکتساب یا جویندگی بطور اکتسابی
acquired اکتسابی
adventitious اکتسابی
perquisites چیز اکتسابی
acquisitive crimes جرائم اکتسابی
perquisite عایدی اکتسابی
achieved status پایگاه اکتسابی
perquisites عایدی اکتسابی
perquisite چیز اکتسابی
AIDS سندرم نقص ایمنی اکتسابی
acquest اکتساب
acouisition اکتساب
acquisition اکتساب
inception اکتساب
acquisitions اکتساب
attainment حصول اکتساب
data acquisition اکتساب داده ها
acquisitiveness قوه اکتساب
attainments حصول اکتساب
data acquisition اکتساب داده
homoplasy تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fillers پر کننده
deflective کج کننده
filleted پر کننده
solvent اب کننده
noncommittal رد کننده
mumbler من من کننده
filler پر کننده
bandwidth یچ کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
renunciant رد کننده
filleting پر کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
spurner رد کننده
attacking تک کننده
mauler له کننده
fluxing oil اب کننده
hoppers لی لی کننده
puffer پف کننده
catterer پچ پچ کننده
crepitant خش خش کننده
syncopator غش کننده
swooner غش کننده
bidders کننده
surfy کف کننده
crusher له کننده
hopper لی لی کننده
repudiationist رد کننده
benders خم کننده
abjurer or abjuror کننده
bender خم کننده
whisperer پچ پچ کننده
trackers پی کننده
commulator یک سو کننده
tracker پی کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
ear-splitting کر کننده
solvents اب کننده
fizzy کف کننده
thinner کم کننده
solver حل کننده
jaberer پچ پچ کننده
skittish رم کننده
refuser رد کننده
bidder کننده
percutient دق کننده
refutatory رد کننده
refutative رد کننده
rebutter رد کننده
sensor حس کننده
fillet پر کننده
doer کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
renunciant کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
doers کننده
deletive حک کننده
attenuant اب کننده
fillets پر کننده
estimator تخمین کننده
eruptive فوران کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com