English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
If you count the children too. اگر بچه ها راهم حساب کنید ( بشمارید )
Other Matches
Every day that you go unheeded, you need to count on that day هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Consider yourself dismissed. حساب کنید که شما مرخص شده اید.
by the number با شماره بشمارید
We expected as much . انتظارش راهم داشتیم
he sold the shirt off his back پیراهن تنش راهم فروخت
Forget it . dont give it a thought . اصلا"فکرش راهم نکن
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
I should bring you round to my way of thinking . باید تو راهم با خودم همفکر کنم
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
This knife is too blunt for words . این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
adding اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
cost plus contracts به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckon حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
capitalized expense هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
overdrawn account حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
equity accounts حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
To bring someone to account. کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
To cook the books. حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckonings تصفیه حساب صورت حساب
reckoning تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
count by ones یکی یکی بشمارید
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account حساب صورت حساب
i cannot think of it فکرش را نمیتوانم بکنم تصورش راهم نمیتوانم بکنم
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
no year oppropriation حساب تامین اعتبار باز حساب باز
he calcn lates with a اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
say no more بس کنید
ease off شل کنید
i say نگاه کنید
hold hard صبر کنید
hurry up عجله کنید
push the door to در راپیش کنید
have patience with me با من حوصله کنید
give it a wipe انراخشک کنید
dele پاک کنید
suppose فرض کنید
supposes فرض کنید
supposing فرض کنید
caution توجه کنید
cautioned توجه کنید
cautioning توجه کنید
cautions توجه کنید
delete حذف کنید
deleted حذف کنید
deletes حذف کنید
deleting حذف کنید
repeat تکرار کنید
attention to orders توجه کنید
accelerando کم کم تند کنید
recive مصرف کنید
repeats تکرار کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
make a hurry عجله کنید
oyez گوش کنید
oyez توجه کنید
wait a second تامل کنید
move out حرکت کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
leontief table نگاه کنید به :
vide infara را نگاه کنید
keep at it مداومت کنید
trailing هدف را تعقیب کنید
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
supra ببالا نگاه کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
sus.per coll حلق اویزش کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
avast ایست توقف کنید
trails هدف را تعقیب کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
mayday خطر کمک کنید
maydays خطر کمک کنید
trail هدف را تعقیب کنید
shift colors پرچم را تعویض کنید
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
chains مراجعه کنید به CATENA
chain مراجعه کنید به CATENA
trailed هدف را تعقیب کنید
Turn the water tap on . شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
NB خوب دقت کنید
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
open مروحه را باز کنید
opened مروحه را باز کنید
opens مروحه را باز کنید
Do you agree that … آیا تصدیق می کنید که …
wait a second یک خرده صبر کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
wait a second اندکی صبر کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
wait a little کمی صبر کنید
observe silence سکوت را رعایت کنید
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
infile به ستون دو حرکت کنید
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
out with him اورا بیرون کنید
drop track تعقیب را قطع کنید
do good to others بدیگران نیکی کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
record as target اماج را ثبت کنید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
cease engagement درگیری را قطع کنید
off with his head سرش را از تن جدا کنید
check firing عناصرتیر را بررسی کنید
Act according to the previous procedure. بترتیب گذشته عمل کنید
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Erase ( clean ) the blackboard. تخته سیاه راپاک کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
o bey your parents والدین خودرا اطاعت کنید
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Line up the children in order of height. بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Enter it in the books . آنرا دردفاتر وارد کنید
strangle یاد شده را خاموش کنید
clear and hold منطقه را پاک و حفظ کنید
large spread فاصله گلوله ها راکم کنید
He helped me for my fathers sake. بخاطر پدرم به من کمک کنید
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
Can you find your way out? راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
KEEP RIGHT از سمت راست حرکت کنید.
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
up with it! بلندش کنید بگذاریدش بالا
Offer him some chocolates. به ایشان شکلات تعارف کنید
Do you feel hungry? شما احساس گرسنگی می کنید؟
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
drop قطره سقوط کردن کم کنید
identify مشاهده کردن شناسایی کنید
drops قطره سقوط کردن کم کنید
identifying مشاهده کردن شناسایی کنید
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
identifies مشاهده کردن شناسایی کنید
adjusts میزان کردن تنظیم کنید
identified مشاهده کردن شناسایی کنید
Wont you have sweets (candies) شیرینی میل نمی کنید ؟
Which bank do you bank with? با کدام بانک کار می کنید؟
adjusting میزان کردن تنظیم کنید
trails هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Please partake of this meal . لطفا" از این غذا صرف کنید
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping. <proverb> همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
trailing هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trailed هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
to leave him to him self او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you recommend a hotel? آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
where do you live کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
you are welcome to my book بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
see that he does it مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
trail هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
Handle the boxes with care. جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
Can you recommend a guest house? آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
hard port ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
Three things to avoid:a crumbling wall, a biting . <proverb> از دیوار شکسته و سگ درنده و زن سلیطه یذر کنید .
cancelling لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
Can you find me a porter? آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
cancels لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
cancel لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
Can you recommend a good restaurant? آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
Could you reserve a room for me? آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers] با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com