English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
f. times ایام قدیم
Other Matches
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
times ایام
time ایام
timed ایام
days of grace ایام مهلت
holy day ایام متبرکه
running days ایام هفته
christmastide ایام کریسمس
ball ایام خوش
triduum سه روز ایام ثلاثه
leave of absence ایام ترک خدمت
workmen's compensation insurance بیمهء ایام کار
leaves of absence ایام ترک خدمت
workweek ایام کار درهفته
vacationer گشتگر ایام تعطیلات
vacationist گشتگر ایام تعطیلات
dole حق بیمه ایام بیکاری
feria یکی از ایام هفته
lay day ایام بارگیری و باراندازی کشتی
Yuletide ایام عید تولد عیسی
salad days ایام جوانی وبی تجربگی
laydays ایام بارگیری و باراندازی کشتی
halcyon ایام خوب گذشته روز ارام
ash wednesday اولین روز ایام روزهء مسیحیان
whitsuntide سه روز اول ایام عید گلریزان
mummer هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
red letter مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
yore در قدیم
the old world بر قدیم
anciently در قدیم
of old قدیم
primitive قدیم
dog days ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیار گرم است
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
tzar امپراطورروسیه قدیم
the old testament عهد قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
dateless بسیار قدیم
the old ways رسوم قدیم
ancientry عهد قدیم
Aborigine اهلی قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
old world دنیای قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
immensurable خیلی قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
land grave کنت قدیم المانی
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
old english زبان انگلیسی قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
babylon شهر بابل قدیم
early مربوط به قدیم عتیق
earliest مربوط به قدیم عتیق
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
uniting سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
unite سکه قدیم انگلیسی
samson قاضی قدیم اسرائیل
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
carthage شهر کارتاژ قدیم
conventionality پیروی از سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
conservative پیرو سنت قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
pony express پست سریع السیر قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
apis گاو مقدس مصریان قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
doric بسبک معماری قدیم یونان
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
workdays ایام کار اداری ساعات کار اداری
workday ایام کار اداری ساعات کار اداری
lawmerchant حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com