Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (13 milliseconds)
English
Persian
buzz
ایجاد صدای بلند
buzzed
ایجاد صدای بلند
buzzes
ایجاد صدای بلند
buzzing
ایجاد صدای بلند
Search result with all words
buzzer
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
buzzers
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
poop
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
Other Matches
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
buzzed
صدای بلند
row de dow
صدای بلند
loudly
با صدای بلند
buzzes
صدای بلند
buzz
صدای بلند
screeched
صدای بلند
din
صدای بلند
screeching
صدای بلند
fortissimo
صدای بلند
screech
صدای بلند
vociferant
با صدای بلند
buzzing
صدای بلند
screeches
صدای بلند
laughter
صدای خنده بلند
whomp
صدای ضربت بلند
sopranos
ششدانگ صدای بلند
soprano
ششدانگ صدای بلند
turn down
<idiom>
کم کردن صدای بلند
stentorophonic
دارای صدای بلند
At the top of ones voice .
با صدای هرچه بلند تر
bleeping
ایجاد صدای اخطار
swisher
ایجاد کننده صدای فش فش
bleeps
ایجاد صدای اخطار
bleep
ایجاد صدای اخطار
bleeped
ایجاد صدای اخطار
whooping
صدای بلند مثل سرفه
whooped
صدای بلند مثل سرفه
whoops
صدای بلند مثل سرفه
loudmouthed
وراج دارای صدای بلند
whoop
صدای بلند مثل سرفه
whomp
با صدای بلند ضربت زدن
whang
با صدای بلند زدن کوبیدن
vociferate
با صدای بلند ادا کردن
talk up
با صدای بلند حرف زدن
quietest
عدم ایجاد سر و صدای زیاد
quiet
عدم ایجاد سر و صدای زیاد
screeck
صدای گوشخراش ایجاد کردن
screak
صدای گوشخراش ایجاد کردن
bangs
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banging
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged
صدای بلند یا محکم چتر زلف
bang
صدای بلند یا محکم چتر زلف
whish
: صدای حرف "سین " ایجاد کردن
plash
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
crash
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashed
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashing
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashingly
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashes
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
countertenor
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
to blast something
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
countertenors
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
voice
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
aliasing
افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
slamming
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
eton collan
بلند
highest
بلند
loftily
بلند
taller
بلند
loudspeaker
بلند گو
willowy
بلند
mouth filling
بلند
grandiose
بلند
skyscraper
بلند
tall
قد بلند
tall
بلند
highs
بلند
skyscrapers
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
taller
قد بلند
amplifiers
بلند گو
towering
بلند
pointers
خط کش بلند
rumbustious
بلند
pointer
خط کش بلند
longest
بلند
longer
بلند
longed
بلند
long-
بلند
amplifier
بلند گو
talll
قد بلند
tallest
بلند
high grown
بلند قد
legged
پا بلند
lengthwise
بلند
tallest
قد بلند
loudly
بلند
loud speaker
بلند گو
soaring
بلند
aloud
بلند
talll
بلند
long
بلند
forte
بلند
fortes
بلند
upland
بلند
highfalutin
بلند
uplands
بلند
vociferous
بلند
longs
بلند
eminent
بلند
high
بلند
megaphone
بلند گو
megaphones
بلند گو
developments
ایجاد
generation
ایجاد
creation
ایجاد
creations
ایجاد
development
ایجاد
construction
ایجاد
constructions
ایجاد
create
ایجاد
bridging
ایجاد پل
productions
ایجاد
production
ایجاد
authorship
ایجاد
creates
ایجاد
origination
ایجاد
generations
ایجاد
creating
ایجاد
raised kerb
لبه بلند
raised kerb
جدول بلند
tossed
ضربه بلند
ambitions
بلند پروازی
ambition
بلند پروازی
ambition
بلند همتی
high-flying
بلند پرواز
ambitious
بلند پرواز
ambitious
بلند همت
altivolant
بلند پرواز
tossing
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
ambitions
بلند همتی
quick time
سر قدم بلند
knee-high
بلند تا سر زانو
hoist
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
hoists
بلند کردن
moppy
کلفت بلند
surge
موج بلند
promontory
دماغه بلند
oxlip
پامچال بلند
high-minded
بلند همت
prolong blast
سوت بلند
arising
بلند شدن
arises
بلند شدن
plyanthus
پامچال بلند
arise
بلند شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com