Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
vermiculation
ایجاد موج وشیار کرم مانند
Other Matches
airbrush
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
creates
ایجاد
development
ایجاد
developments
ایجاد
origination
ایجاد
bridging
ایجاد پل
create
ایجاد
construction
ایجاد
constructions
ایجاد
generations
ایجاد
production
ایجاد
productions
ایجاد
creating
ایجاد
authorship
ایجاد
creations
ایجاد
creation
ایجاد
generation
ایجاد
stylization
ایجاد سبک
windowing
ایجاد پنجره
hypnogenesis
ایجاد خواب
irruption
ایجاد ناگهانی
wealth creation
ایجاد ثروت
lacrimation
ایجاد اشک
territorialization
ایجاد ناحیه
scandalization
ایجاد افتضاح
isochronism
ایجاد همزمانی
stimulation
ایجاد محرک
structuralization
ایجاد ساختمان
create
ایجاد کردن
spiculation
ایجاد خار
spermatogenesis
ایجاد نطفه
system generation
ایجاد سیستم
vacuolation
ایجاد حفره
obstructions
ایجاد مانع
obstruction
ایجاد مانع
amounts
ایجاد مجموعی از...
amounting
ایجاد مجموعی از...
amounted
ایجاد مجموعی از...
pupation
ایجاد شفیره
pustulation
ایجاد جوش
originationu
ایجاد ابداع
polarization
ایجاد دو قطب
originative
ایجاد کننده
orogenesis
ایجاد کوه
preclusion
ایجاد مانع
develops
ایجاد کردن
develop
ایجاد کردن
pick and roll
ایجاد سد و چرخش
rainmaking
ایجاد باران
salivation
ایجاد بزاق
constructs
ساختن یا ایجاد
amount
ایجاد مجموعی از...
worker
ایجاد کننده
lenticulation
ایجاد عدسی
surging
ایجاد موج
money creation
ایجاد پول
screeching
ایجاد کردن
construct
ساختن یا ایجاد
mythopoeia
ایجاد افسانه
constructed
ساختن یا ایجاد
constructing
ساختن یا ایجاد
pitting
ایجاد حفره
creates
ایجاد کردن
capital creation
ایجاد سرمایه
looping
ایجاد حلقه
engenders
ایجاد کردن
engendering
ایجاد کردن
engendered
ایجاد کردن
stockade
ایجاد مانع
engender
ایجاد کردن
causer
ایجاد کننده
configure
ایجاد پیکربندی
contouring
ایجاد طرح
creation date
تاریخ ایجاد
creation of money
ایجاد پول
formed
ایجاد یک شکل
grounding
ایجاد زمین
form
ایجاد یک شکل
forms
ایجاد یک شکل
stockades
ایجاد مانع
lactation
ایجاد شیر
rake in the money
<idiom>
ایجاد تعجب
averages
ایجاد میانگین
screeched
ایجاد کردن
averaged
ایجاد میانگین
housing
ایجاد مسکن
average
ایجاد میانگین
screech
ایجاد کردن
resonance
ایجاد طنین
resonances
ایجاد طنین
averaging
ایجاد میانگین
furunculosis
ایجاد کورک
screeches
ایجاد کردن
creating
ایجاد کردن
make waves
<idiom>
ایجاد دردسر
reflectorize
ایجاد انعکاس کردن
strike off
بی زحمت ایجاد شدن
reflecterize
ایجاد انعکاس کردن
recreative
دوباره ایجاد کننده
radiogenic
ایجاد شده در اثرتشعشع
pyromania
جنون ایجاد حریق
tempests
توفان ایجاد کردن
put out
منتشرساختن ایجاد کردن
goitrogenic
ایجاد کننده گواتر
rowdyism
ایجاد سر وصدا و اشوب
ruralization
ایجاد زندگی روستایی
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
mirror
ایجاد کپی دقیق
siliciferous
ایجاد کننده سیلیکون
shock point
نقطه ایجاد زلزله
tide
جزرومد ایجاد کردن
sentimentalization
ایجاد احساسات وعواطف
schismatism
ایجاد جدایی تفرقه
mirrored
ایجاد کپی دقیق
mirrors
ایجاد کپی دقیق
buzz
ایجاد صدای بلند
buzzed
ایجاد صدای بلند
buzzes
ایجاد صدای بلند
canalize
ایجاد ابراه کردن
allowance method
روش ایجاد ذخیره
buzzing
ایجاد صدای بلند
agitation of water surface
ایجاد تلاطم در سطح اب
rapprochement
ایجاد روابط حسنه
breached
ایجاد شکاف کردن
program development cycle
چرخه ایجاد برنامه
bleeps
ایجاد صدای اخطار
tempest
توفان ایجاد کردن
obstructs
ایجاد مانع کردن
obstructing
ایجاد مانع کردن
obstructed
ایجاد مانع کردن
obstruct
ایجاد مانع کردن
mushrooms
بسرعت ایجاد کردن
isochronism
ایجاد تقارن همزمانی
mushrooming
بسرعت ایجاد کردن
irrupt
ناگهان ایجاد شدن
mushroomed
بسرعت ایجاد کردن
inbreed
از یک نژاد ایجاد کردن
hypnogenesis
ایجاد خواب هیپنوتیزم
hydrotaxis
ایجاد واکنش در برابر اب
holography
ایجاد تصویر لیزری
mushroom
بسرعت ایجاد کردن
goiterogenic
ایجاد کننده گواتر
bleeping
ایجاد صدای اخطار
bleeped
ایجاد صدای اخطار
positive prescription
مرور زمان ایجاد حق
modelling
ایجاد مدلهای کامپیوتری
arson
ایجاد حریق عمدی
creative prescription
مرور زمان ایجاد حق
breaches
ایجاد شکاف کردن
hi fi
وسایل ایجاد صدا
breach
ایجاد شکاف کردن
discomfits
ایجاد اشکال کردن
obstruction method
روش ایجاد مانع
obstruction box
جعبه ایجاد مانع
punch
سوراخ ایجاد کردن
punched
سوراخ ایجاد کردن
discomfiting
ایجاد اشکال کردن
punches
سوراخ ایجاد کردن
discomfited
ایجاد اشکال کردن
discomfit
ایجاد اشکال کردن
bleep
ایجاد صدای اخطار
frontogenesis
ایجاد جبهه واحد
synchronism
ایجاد همزمانی انطباق
thallogenous
ایجاد کننده تالیوم
To set(create,establish)a precedent.
ایجاد سابقه کردن
swisher
ایجاد کننده صدای فش فش
urtication
ایجاد خارش وسوزش
raise eyebrows
<idiom>
ایجاد مشکل و زحمت
ulceration
ایجاد زخم یا قرحه
set off
<idiom>
بالانس ایجاد کردن
reflates
تورم ایجاد کردن
trephine
ایجاد سوراخ بامته
constructs
ایجاد کردن ساخت
reflated
تورم ایجاد کردن
constructed
ایجاد کردن ساخت
reflate
تورم ایجاد کردن
reflating
تورم ایجاد کردن
pro-active
گرایش به ایجاد وقایع
construct
ایجاد کردن ساخت
constructing
ایجاد کردن ساخت
X/OPEN
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
counted
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
delays
خیری ایجاد کردن در چیزی
delay
خیری ایجاد کردن در چیزی
delaying
خیری ایجاد کردن در چیزی
count
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
rift
شکافهای ایجاد شده در سنگ
thermoelectricity
ایجاد جریان برق در اثرحرارت
rifts
شکافهای ایجاد شده در سنگ
photogenic
ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
transistor
برای ایجاد تابع منط قی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com