Dictiornary-Farsi | ایزوتوپ پایدار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (6 milliseconds)

English	Persian
stable isotope	ایزوتوپ پایدار


Other Matches

isotopes	ایزوتوپ
isotope	ایزوتوپ
radioisotope	ایزوتوپ
radioisotope	ایزوتوپ پرتوزا
radioisotope	رادیو ایزوتوپ
isotope enrichment	تقویت ایزوتوپ
isotope	جسم ایزوتوپ
isotopes	جسم ایزوتوپ
isotope separation	جداسازی ایزوتوپ
kinetic isotope effect	اثر سینتیکی ایزوتوپ
izod impact strength	استحکام ضربه ایزوتوپ
radioisotope	ایزوتوپ پرتو افشان
actinouranium	ایزوتوپ اورانیوم بوزن اتمی 532
permanent	پایدار
stable	پایدار
stables	پایدار
changeless	پایدار
stanch	پایدار
constant	پایدار
constants	پایدار
persistent	پایدار
abiding	پایدار
livelong	پایدار
unflinching	پایدار
written in water	نا پایدار
impermanent	نا پایدار
durable	پایدار
never failing	پایدار
indissoluble	پایدار
inexhaustible	پایدار
perdurable	پایدار
resistant	پایدار
p.m.	مغناطیس پایدار
perdurably	بطور پایدار
stable air	هوای پایدار
metastable	شبه پایدار
stable airfoil	ایرفویل پایدار
metastable	نیم پایدار
permanent flow	بده پایدار
proof weather	هوا پایدار
stable equilibrium	تعادل پایدار
stable nucleus	هسته پایدار
sustainable energy	انرژی پایدار
baldaquin	سایبان پایدار
baldacchino	سایبان پایدار
baldachino	سایبان پایدار
baldachin	سایبان پایدار
sustained illumination	روشنایی پایدار
steady state growth	رشد پایدار
steady state	وضعیت پایدار
steady growth	رشد پایدار
stable oscillation	نوسان پایدار
indissolubly	بطور پایدار
stabilisers	پایدار کننده
continuous fire	اتش پایدار
stabilizer	پایدار ساز
stabilizer	پایدار کننده
continous operation	عملکرد پایدار
coarse mine	مین پایدار
undamped wave	موج پایدار
undamped oscillation	موج پایدار
fast	پایدار باوفا
fasted	پایدار باوفا
c.w.	موج پایدار
permanent magnet	مغناطیس پایدار
air resistant	پایدار در هوا
stabilisers	پایدار ساز
undying	پایدار فناناپذیر
fasts	پایدار باوفا
unfailing	کم نیامدنی پایدار
stables	پایدار پابرجا
fastest	پایدار باوفا
stable	پایدار پابرجا
permanent	پایدار ماندنی
magnet	مغناطیس پایدار
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
inconstantly	بطور نا پایدار
continuous wave	موج پایدار
magnets	مغناطیس پایدار
fixed material	مواد پایدار
sustained fire	اتش پایدار یادائمی
future-oriented <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
for good <idiom>	برای همیشه ،پایدار
sustainable <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
metastable state	تراز نیم پایدار
semistable elementry particle	ذره نیم پایدار
diergolic	خرج مایع پایدار
metastable state	حالت نیم پایدار
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
metastable solution	محلول شبه پایدار
self sustaining growth	رشد خود پایدار
metastable phase	فاز شبه پایدار
semistable elementry particle	ذره شبه پایدار
binary switch	سویچی با دو وضعیت پایدار
hard goods	اجسام پایدار ومقاوم
metasable equilibrium	تعادل شبه پایدار
frequency stabilization	پایدار نمودن فرکانس
steady state equilibrium	تعادل در وضعیت رشد پایدار
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dowel bar	میله پایدار کننده بتن
equilibrium	وضع ثابت و پایدار ترازمندی
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
permanent magnet centering	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
unfaling	تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
warm-up	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
toggle	مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles	مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
sustains	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]