English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
The bus stop is no distance at all . ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
Other Matches
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
bus stops ایستگاه اتوبوس
bus stop ایستگاه اتوبوس
bus bay ایستگاه اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
It seems I am not welcome (wanted) here. مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
It is pointless for her to come here . موضوع ندارد اینجا بیاید
Which bus do I take to Victoria Station? کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
There are not many amusements in this town. دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
diskless workstation ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد
quercetin ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
he is second to none دومی ندارد بالادست ندارد
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
he inherited a large fortune دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
space فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
bussed اتوبوس
omnibuses اتوبوس
bussing اتوبوس
busses اتوبوس
omnibus اتوبوس
busing اتوبوس
Bus line number 8. اتوبوس خط ۸.
a bus اتوبوس
bus اتوبوس
bused اتوبوس
buses اتوبوس
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
queueing صف اتوبوس و غیره
queued صف اتوبوس و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
bus driver راننده اتوبوس
space time اتوبوس فضایی
carfare کرایه اتوبوس
bodies اطاق اتوبوس
trolley buses اتوبوس برقی
trolley bus اتوبوس برقی
to go by bus با اتوبوس رفتن
body اطاق اتوبوس
trolley car اتوبوس برقی
trolleybus اتوبوس برقی
to ride on the bus با اتوبوس رفتن
minibuses اتوبوس کوچک
I drove the bus. من اتوبوس را راندم.
Airbuses اتوبوس هوایی
I went by bus. من با اتوبوس رفتم.
Airbus اتوبوس هوایی
where اینجا
thus far تا اینجا
so far تا اینجا
here در اینجا
hitherto تا اینجا
in this country <adv.> در اینجا
in these parts <adv.> در اینجا
hither اینجا
here اینجا
hither به اینجا
to stop the bus جلوی اتوبوس را گرفتن
You can take the bus. شا میتوانید با اتوبوس بروید.
communication cord کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
passim اینجا وانجا
up and down اینجا وانجا
here and there اینجا انجا
i am a stranger here من اینجا غریبم
We are short of space here . اینجا جا کم داریم
to run for the bus برای گرفتن اتوبوس دویدن
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
double decker اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double-decker bus [DDB] اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
Let us get out of here! برویم از اینجا بیرون!
i do not belong here من اهل اینجا نیستم
isn't he there ایا او اینجا نیست
i had hom there اینجا گیرش اوردم
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
Make some room here. یک قدری اینجا جا باز کن
no one is here هیچکس اینجا نیست
At this point of the conversation. صحبت که به اینجا رسید
I am just passing through. فقط از اینجا میگذرم.
I wI'll get off here. اینجا پیاده می شوم
make oneself scarce <idiom> دور شو ،از اینجا برو
Out with them! بروند بیرون [از اینجا] !
Come here tomorrow . فردا بیا اینجا
hereon در این مورد در اینجا
here lies در اینجا دفن است
i wish to stay here میخواهم اینجا بمانم
We got into the wrong bus . سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
To pick up a passenger. مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Is there a bus into town? آیا اتوبوس برای شهر هست؟
Is there a bus to the airport? آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
Do I have to change busses? آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
take away your things اسباب خود را از اینجا ببرید
None of that here. Nothing doing here. اینجا از این خبرها نیست
I dropped in to say hello. آمدم اینجا یک سلامی بکنم
It is extremely hot in here . اینجا بی اندازه گرم است
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose. ماندن او در اینجا بی فایده است
what is your business here کار شما اینجا چیست
He promised me to be here at noon . به من قول داد ظهر اینجا با شد
some one must stay here یک کسی باید اینجا بماند
Is there a car wash? آیا اینجا ماشینشویی هست؟
Is there a car wash? آیا اینجا کارواش هست؟
He usually drops by to see me . غالبا" می آید اینجا بدیدن من
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
It has been a very enjoyable stay. در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
Left out of one place and driven away from another. <proverb> از آنجا مانده از اینجا رانده .
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
I've been here for five days. پنج روزه که من اینجا هستم.
He came over here in a mad rush. او [مرد] با کله اینجا آمد.
I feel like a fifth wheel. من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
The driver coaxed his bus through the snow. راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
to ride on the bus سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی]
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
How long does the train stop here? چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
She comes here at least once a week . دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
How dare he come here . غلط می کند قدم اینجا بگذارد
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Can we camp here? آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Can we camp here? آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
His coming here was quite accidental. آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
Do you think it advisable to wait here آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
This is a good residential are ( neighbourhood ) . اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
This is an ideal spot for picnics . اینجا برای پیک نیک ماه است
hic jacet در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
No one sent me, I am here on my own account. هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
To alight from a bus(tarin,car). پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
Which bus do I take for the opera? برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
greatly به زیادی
profuseness زیادی
immoderacy زیادی
undue زیادی
frequentness زیادی
heaviness زیادی
surpluses زیادی
overly زیادی
surplus زیادی
wealth زیادی
infiniteness زیادی
abundance زیادی
excrescential زیادی
immenseness زیادی
muchness زیادی
greatness زیادی
hugeness زیادی
excrescent زیادی
excessiveness زیادی
supervacaneous زیادی
redundance زیادی
intensity زیادی
unduly زیادی
to a large extent تا حد زیادی
excess زیادی
excesses زیادی
immensity زیادی
extremeness زیادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com