Dictiornary-Farsi | ایستگاه نهایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
terminus	ایستگاه نهایی
terminuses	ایستگاه نهایی


Other Matches

primary	وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod	روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell	مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up	استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string	یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder	تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
telic	نهایی دارای هدف نهایی
air station	ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station	ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
definitive	نهایی
ultimate	نهایی
peremptory	نهایی
privy	نهایی
definite <adj.>	نهایی
terminal	نهایی
terminals	نهایی
ultimatums	نهایی
ultimatum	نهایی
final	نهایی
conclusive	نهایی
closing	نهایی
finals	نهایی
high limit	حد نهایی
ultimata	نهایی
try-out	تمرین نهایی
try-outs	تمرین نهایی
margin utility	مطلوبیت نهایی
ultimate speed	سرعت نهایی
incremental cost	هزینه نهایی
grail	هدف نهایی
last word <idiom>	نظر نهایی
extreme position	وضعیت نهایی
limiting value	ارزش نهایی
armageddon	مبارزهء نهایی
net result	نتیجه نهایی
semi-final	نیمه نهایی
ultimate load	بار نهایی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
finals	مسابقه نهایی
semi finals	نیمه نهایی
top speed	سرعت نهایی
final	مسابقه نهایی
second check	بررسی نهایی
semifinal	نیمه نهایی
quarterfinal	یک چهارم نهایی
ultimate strength	مقاومت نهایی
quarter final	یک چهارم نهایی
home stretch	مرحله نهایی
end product	محصول نهایی
end product	فراورده نهایی
semi-finals	نیمه نهایی
quarter-finals	یک چهارم نهایی
quarter-final	یک چهارم نهایی
ultimate stress limit	حد تنش نهایی
ultimate stress	تنش نهایی
ultimata	هدف نهایی
ultimatum	هدف نهایی
ultimatums	هدف نهایی
end user	کاربر نهایی
end strength	استعداد نهایی
final act	سند نهایی
differential cost	ارزش نهایی
differential cost	هزینه نهایی
final assembly	مونتاژ نهایی
extreme range	برد نهایی
incremental cost	هزینه نهایی
extra expenses	هزینه نهایی
additional costs [expenses]	هزینه نهایی
final assembly	نصب نهایی
final velocity	سرعت نهایی
final judgement	حکم نهایی
final payment	پرداخت نهایی
final position	وضعیت نهایی
final report	گزارش نهایی
draft	نیمه نهایی
drafted	نیمه نهایی
drafts	نیمه نهایی
final result	نتیجه نهایی
final term	جمله نهایی
final value	ارزش نهایی
final drive	گرداننده نهایی
final destination	مقصد نهایی
elevation stop	حد نهایی درجه
final diameter	قطر نهایی
final cut	برش نهایی
final decision	رای قطعی و نهایی
final approach	مسیر نهایی فرود
final temperature	درجه حرارت نهایی
decreasing marginal cost	هزینه نهایی نزولی
front end	نرم افزار نهایی
finishing strokes	دست کاری نهایی
aircraft rigging	تنظیم نهایی هواپیما
mechanicals	نتیجه نهایی تجسمی
margine efficiency of capital	بازده نهایی سرمایه
marginal costing	هزینه یابی نهایی
final heading	مسیر پرواز نهایی
no wind position	محل نهایی هواپیما
face formwork	قالب بندی نهایی
margin land	حد نهایی بازده زمین
final invoice	صورت حساب نهایی
draft report	گزارش نیمه نهایی
diminishing marginal utility	فایده نهایی نزولی
end user	استفاده کننده نهایی
finalizes	بمرحله نهایی رساندن
finalized	بمرحله نهایی رساندن
finalize	بمرحله نهایی رساندن
finalising	بمرحله نهایی رساندن
finalises	بمرحله نهایی رساندن
finalised	بمرحله نهایی رساندن
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
endings	بخش نهایی چیزی
ending	بخش نهایی چیزی
backdoor	وسیله نهایی یا زیرجلی
World Series	مسابقات نهایی بیسبال
finalizing	بمرحله نهایی رساندن
terminal repeater	تقویت کننده نهایی
tail end	قسمت نهایی انتها
terminal ballistics	بالیستیک نهایی گلوله
finale	اهنگ نهایی اخر
final measurement	اندازه گیری نهایی
finales	اهنگ نهایی اخر
ultimacy	حالت نهایی غائیت
ultimate strength	مقاومت یا استحکام نهایی
stations	ایستگاه
sites	ایستگاه
sited	ایستگاه
site	ایستگاه
stand	ایستگاه
station	ایستگاه
stationed	ایستگاه
final acceptance	آزمایش قبولی نهایی ناو
margin efficiency of investment	بازده نهایی سرمایه گذاری
returns	گزارش نهایی هیات تحقیق
returning	گزارش نهایی هیات تحقیق
returned	گزارش نهایی هیات تحقیق
return	گزارش نهایی هیات تحقیق
scope	نقطه توجه طرح نهایی
final protocol	مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal utility	نزولی بودن مطلوبیت نهایی
final heading	سمت پرواز یا حرکت نهایی
pay off	جزای کیفر نتیجه نهایی
printout	نسخه چاپی نتیجه نهایی
printouts	نسخه چاپی نتیجه نهایی
final drive	چرخ گرداننده نهایی شنی
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
reserve price	قیمت نهایی بهای قطعی
relay station	ایستگاه واسطه
relay station	ایستگاه رله
reading station	ایستگاه خواندن
slave station	ایستگاه فرعی
upper terminal	ایستگاه کوهستانی
wireless station	ایستگاه بی سیم
tracking station	ایستگاه ردیابی
traverse station	ایستگاه پیمایش
station house	ایستگاه کلانتری
substation	ایستگاه فرعی
remote station	ایستگاه دوردست
substation	خرده ایستگاه
space platform	ایستگاه فضایی
orienting station	ایستگاه توجیه
tracking stations	ایستگاه ردیابی
forward station	ایستگاه جلو
fuelling station	ایستگاه سوختگیری
ground position	ایستگاه زمینی
REQUEST STOP	ایستگاه درخواستی
known datum point	ایستگاه معلوم
master station	ایستگاه اصلی
master station	شاه ایستگاه
base end station	ایستگاه عقب
tide station	ایستگاه جزر و مد
loading station	ایستگاه بارگیری
railway station	ایستگاه قطار
Where is the station?	ایستگاه کجاست؟
height of site	ارتفاع ایستگاه
stationmaster	رئیس ایستگاه
broadcast station	ایستگاه فرستنده
police stations	ایستگاه پلیس
stand	بساط ایستگاه
broadcasting station	ایستگاه رادیو
bus bay	ایستگاه اتوبوس
bus terminal	ایستگاه اتوبوس
cabstand	ایستگاه درشکه
weather stations	ایستگاه هواشناسی
workstation	ایستگاه کاری
wayside	ایستگاه فرعی
police station	ایستگاه پلیس
stationmasters	رئیس ایستگاه
air way station	ایستگاه کنترل
space stations	ایستگاه فضایی
bus stop	ایستگاه اتوبوس
bus stops	ایستگاه اتوبوس
ambulance station	ایستگاه امبولانس
station master	رئیس ایستگاه
space station	ایستگاه فضایی
weather station	ایستگاه هواشناسی