English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
traverse station ایستگاه پیمایش
Other Matches
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
mensuration پیمایش
traversal پیمایش
scaling پیمایش
survey پیمایش
scale factor پیمایش
scan پیمایش
scanned پیمایش
surveyed پیمایش
surveys پیمایش
scans پیمایش
scan line خط پیمایش
traverse leg ساق پیمایش
scan area ناحیه پیمایش
closing بستن پیمایش
fathomable قابل پیمایش
fathomable پیمایش پذیر
directional traverse پیمایش سمتی
scan path مسیر پیمایش
gaugeable پیمایش پذیر
traverse leg شاخه پیمایش
closed traverse پیمایش بسته
traverse پیمایش کردن
traversed پیمایش کردن
traverses پیمایش کردن
open travers پیمایش باز
spanless پیمایش ناپذیر
mensurability پیمایش پذیری
immeusurableness پیمایش ناپذیری
immeasurability پیمایش ناپذیری
optical scanning پیمایش نوری
traversing پیمایش کردن
traverses حرکت سمتی پیمایش
traverse حرکت سمتی پیمایش
immeasurable پیمایش ناپذیر بیکران
traversing حرکت سمتی پیمایش
traingulation پیمایش بوسیله مثلثات
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
traverseal عمل طی کردن پیمایش
padding پیمایش لایه گذاری
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
geodetically موافق قاعده پیمایش
traversed حرکت سمتی پیمایش
backtracking عمل پیمایش معکوس یک لیست
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
closing azimuth error اشتباه گرای بستن پیمایش
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
immeasurably بطور غیر قابل پیمایش
mensurable قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
coherence فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
thunderscan یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
traingulation تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
hypsometry پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
opisometer الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
site ایستگاه
sited ایستگاه
sites ایستگاه
stand ایستگاه
station ایستگاه
stations ایستگاه
stationed ایستگاه
enquiry station ایستگاه پرس و جو
height of site ارتفاع ایستگاه
tracking station ایستگاه ردیابی
exposure station ایستگاه هوایی
tracking stations ایستگاه ردیابی
broadcasting station ایستگاه رادیو
bus terminal ایستگاه اتوبوس
cabstand ایستگاه درشکه
climatological station ایستگاه هواشناسی
coast station ایستگاه ساحلی
control cubicle ایستگاه فرمان
control station ایستگاه کنترل
reading station ایستگاه خواندن
bus bay ایستگاه اتوبوس
wireless station ایستگاه بی سیم
upper terminal ایستگاه کوهستانی
forward station ایستگاه جلو
station house ایستگاه کلانتری
stops ایستگاه نقطه
relay station ایستگاه رله
relay station ایستگاه واسطه
remote station ایستگاه دوردست
stopping ایستگاه نقطه
stopped ایستگاه نقطه
stop ایستگاه نقطه
substation خرده ایستگاه
substation ایستگاه فرعی
slave station ایستگاه فرعی
tide station ایستگاه جزر و مد
fuelling station ایستگاه سوختگیری
ground position ایستگاه زمینی
known datum point ایستگاه معلوم
loading station ایستگاه بارگیری
master station شاه ایستگاه
master station ایستگاه اصلی
orienting station ایستگاه توجیه
space platform ایستگاه فضایی
terminuses ایستگاه نهایی
wayside ایستگاه فرعی
space station ایستگاه فضایی
space stations ایستگاه فضایی
workstations ایستگاه کاری
workstation ایستگاه کاری
station master رئیس ایستگاه
stationmaster رئیس ایستگاه
power station ایستگاه مولدنیرو
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
power stations ایستگاه مولدنیرو
terminus ایستگاه نهایی
clients ایستگاه پردازشگر
client ایستگاه پردازشگر
weather station ایستگاه هواشناسی
police stations ایستگاه پلیس
stationmasters رئیس ایستگاه
ambulance station ایستگاه امبولانس
stand بساط ایستگاه
bus stop ایستگاه اتوبوس
base end station ایستگاه عقب
bus stops ایستگاه اتوبوس
weather stations ایستگاه هواشناسی
air way station ایستگاه کنترل
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
police station ایستگاه پلیس
broadcast station ایستگاه فرستنده
railway station ایستگاه قطار
station house ایستگاه راه اهن
stops متوقف کردن ایستگاه
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
net control ایستگاه کنترل شبکه
weather station ایستگاه هوا شناسی
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
remote station ایستگاه راه دور
remote station ایستگاه دور دست
railway station ایستگاه راه اهن
stopping متوقف کردن ایستگاه
stopped متوقف کردن ایستگاه
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
rawinsonde ایستگاه راوین سوند
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
stop متوقف کردن ایستگاه
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
way station ایستگاه رله مخابراتی
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
firehouse ایستگاه اتش نشانی
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
alert station ایستگاه اماده باش
alert station ایستگاه اعلام خطر
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
fire station ایستگاه اتش نشانی
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
weather stations ایستگاه هوا شناسی
trig point ایستگاه مثلث بندی
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
Where is the nearest underground station? نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
relays ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com