English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
function ایین رسمی
functioned ایین رسمی
functions ایین رسمی
Search result with all words
formalization انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
Other Matches
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
officious نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary مامور رسمی مقام رسمی
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
ordinace ایین
doctrine ایین
doctrines ایین
religion ایین
ordinances ایین
observandum ایین
celebrate ایین
celebrates ایین
celebrating ایین
religions ایین
ethic ایین
ceremony ایین
ordinance ایین
they act after their kind به ایین
ceremonies ایین
zoroastrianism ایین زرتشت
Buddhism ایین بودا
etiquette ایین معاشرت
prosodial ایین عروضی
pythogoreanism ایین فیثاغورث
jacobinism ایین جاکوبین ها
magianism ایین مجوس
shintoism ایین شینتو
voodooism ایین وودو
kantianism ایین کانت
procedure ایین دادرسی
heathenism ایین کفار
sacrament ایین دینی
parseeism ایین زرتشتی
doctrinaire ایین گرای
method ایین شیوه
methods ایین شیوه
cult ایین دینی
cults ایین دینی
prosodiacal ایین عروضی
to unveil a statue ایین گشایش
sacraments ایین دینی
ordinances ایین نامه
liturgies ایین نماز
by low ایین نامه
byelaw ایین نامه
bylaw ایین نامه
apostasy ترک ایین
code of practice ایین کار
code of practice ایین نامه
Hinduism ایین هندو
codes of practice ایین کار
ritual ایین پرستش
brahminism ایین برهمایی
stoicism ایین رواقی
liturgy ایین نماز
interment ایین تدفین
monism ایین وحدت
orthodox درست ایین
monkery ایین رهبانیت
agnosticism ایین لاادری
brahmanism ایین برهمنی
manual ایین نامه
nuptial ceremonies ایین عروسی
control of access ایین ورودی ها
Judaism ایین یهود
by-law ایین نامه
by-laws ایین نامه
bye-law ایین نامه
bye-laws ایین نامه
epicurianism ایین اپیکور
monumentally به ایین یادگاری
ordinance ایین نامه
Taoism ایین تائو
regulation ایین نامه
bylaws ایین نامه
codes of practice ایین نامه
christianism ایین مسیحیت
ceremonially رسمابا ایین
rules for forming plurals ایین جمع بندی
punishment book ایین نامه انضباطی
obsequies ایین تشیع جنازه
liturgist عالم در ایین نماز
phallic cuit ایین قضیب پرستی
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
liturgiology دانش ایین نمازliturgist
pacificism ایین احتراز ازجنگ
principle of criminal procedure ایین دادرسی کیفری
housel ایین عشاء ربانی
ritually برحسب ایین وشعائر
civil procedure ایین دادرسی مدنی
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
pacifism ایین احتراز ازجنگ
draft regulation طرح ایین نامه
he has no manners ایین معاشرت نمیداند
code of procedure قانون ایین دادرسی
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
Protestantism اصول ایین پروتستانت
shrift ایین توبه وبخشش
executive by law ایین نامه اجرایی
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
pantheism ایین وحدت وجود
funreal rites ایین تشییع جنازه
burial service ایین بخاک سپاری
by law طبق ایین نامه
exequies ایین خاک سپاری
conventionalization توافق با ایین و رسوم
innovated ایین تازهای ابتکار کردن
innovates ایین تازهای ابتکار کردن
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
criminal proceedure code قانون ایین دادرسی کیفری
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
conventionality مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
maundy ایین شستن پای بی نوایان
moral philosophy اصول اخلاق ایین رفتار
solemnity ایین تشریفات مراسم سنگین
baptism ایین غسل تعمید و نامگذاری
innovating ایین تازهای ابتکار کردن
bylaws ایین نامه ومقررات داخلی
baptisms ایین غسل تعمید و نامگذاری
innovate ایین تازهای ابتکار کردن
ungrammatical مخالف ایین دستور نادرست
funeral وابسته به ایین تشییع جنازه
puritanism ایین پاک دینان مسیحخی
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
punctilio نکته دقیق در ایین رفتار
in my f. به ایین سوگند خدامی داند
grammatically مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
conventional مرسوم مطابق ایین وقاعده
Holy Communion ایین عشای ربانی مسیحیان
oratorically ادیبانه از روی ایین سخنرانی
send off ایین بدرود ودعای خیر
lawgiver واضع ایین نامه شارع
send-off ایین بدرود ودعای خیر
send-offs ایین بدرود ودعای خیر
initiatory دخولی وابسته به ایین دخول
funerals وابسته به ایین تشییع جنازه
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
heraldry ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
accentuation بکار بردن ایین تکیه صدا
orientalize شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
grammaticize به ایین دستوردراوردن صرف ونحوی کردن
communion ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
obsequial وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
they gave him a fine sendoff ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
initiatory rites ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
palingenesis تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
conventionally برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
pontifically چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
free love عشق ورزی ومجامعت بدون مراعات ایین ازدواج
ceremonialist کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
month's mind ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
lavabo ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
maniple بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
mumpsimus ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
formmal رسمی
official رسمی
orthodox رسمی
institutional رسمی
solemn رسمی
formal رسمی
contracts under seal عقد رسمی
communique ابلاغ رسمی
cognizance اخطار رسمی
extra official غیر رسمی
stand on ceremony <idiom> رسمی بودن
driss uniform لباس رسمی
dress uniform انیفرم رسمی
dress suit لباس رسمی شب
speedwell سیزاب رسمی
formal accountability ذیحسابی رسمی
bonspiel مسابقه رسمی
boarding call بازدید رسمی
aregular cook اشپز رسمی
official meeting اجتماع رسمی
official prices قیمتهای رسمی
official rate نرخ رسمی
official receipt رسید رسمی
official religion دین رسمی
letter de chancellerie نامه رسمی
legalization شناسایی رسمی
officialize رسمی کردن
officiously بطورغیر رسمی
official meeting ملاقات رسمی
official language زبان رسمی
official jurnal روزنامه رسمی
mare's tail هپوریس رسمی
nonformal غیر رسمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com