Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
Other Matches
daddies
بابا
you don't say so?
نه ! نه بابا!
dada
بابا
baba
بابا
Skip it ! come off it !
ول کن بابا !
papa
بابا
papas
بابا
papd
بابا
stepdame
زن بابا
C'mon!
[Come on!]
ای بابا!
pa
بابا
daddy
بابا
I take my hat off to you.
بابا ایوالله
For goodness sake ,how do I know?
بابا من چه می دانم ؟
dads
بابا باباجان
dad
بابا باباجان
poppa
پدر بابا
the adventures of ali baba
سرگذشت علی بابا
burdock root
ریشه بابا ادم
Is that so ? You dont say.
نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
It cant be all that bad.
نه بابا اینقدر هم بد نیست
I cant be bothered. bother the flies!
برو بابا حوصله داری !
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
oblongated
دراز
oblong
دراز
lengthwise
دراز
toom
دراز
lengthy
دراز
verbose
دراز
to eke out
دراز
to be prolonged
دراز
oblongs
دراز
long headed
سر دراز
longheaded
دراز سر
longish
دراز
dolichomorphic
دراز تن
macro
دراز
prolix
دراز
to piece out
دراز
linear
دراز
long
دراز
long-
دراز
longed
دراز
longer
دراز
longest
دراز
longs
دراز
lengthens
دراز شدن
long eared
گوش دراز
lanternjaws
چانه دراز
lengthens
دراز کردن
long bone
استخوانهای دراز
long billed
نوک دراز
lengthening
دراز شدن
long bill
نوک دراز
codlin
یکجورسیب دراز
elongation
دراز شدگی
blue moon
زمان دراز
codling
یکجورسیب دراز
couchant
دراز کشیده
ileum
روده دراز
inductile
دراز نشو
at full length
دراز کشیده
proboscises
پوزه دراز
proboscis
پوزه دراز
extend
دراز کردن
lantern jawed
چانه دراز
long necked
گردن دراز
verbalization
دراز گویی
long-drawn-out
دور و دراز
long-time
دراز مدت
drag on
<idiom>
دراز کردن
in the long run
در دراز مدت
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
to stretch out
دراز کردن
streek
دراز کردن
protract
دراز کردن
long range
دراز مدت
long run
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
long term
دراز مدت
long wind
دراز نفسی
longeval
دراز عمر
longhead
کله دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
oblonated
دراز :درازنا
pintail
اردک دم دراز
prolixity
دراز نویسی
prolongate
دراز کردن
lengthening
دراز کردن
far-fetched
دور و دراز
weedy
دراز و باریک
longer-term
دراز مدت
long-term
دراز مدت
longevity
دراز عمری
sniped
نوک دراز
snipes
نوک دراز
sniping
نوک دراز
snipe
نوک دراز
elongate
دراز کردن
long winded
دراز نفس
long-winded
دراز نفس
narrow
دراز وباریک
oblongs
دراز پهنا
oblong
دراز پهنا
gangling
طولانی و دراز
stretches
دراز کردن
stretched
دراز کردن
long-life
عمر دراز
long life
عمر دراز
stretch
دراز کردن
lanky
دراز وباریک
elongate
دراز شدن
far fetched
دور و دراز
lengthen
دراز کردن
string
چسبناک دراز
elongating
دراز شدن
wader
مرغ دراز پا
narrower
دراز وباریک
narrowed
دراز وباریک
elongating
دراز کردن
lengthen
دراز شدن
narrowest
دراز وباریک
lengthened
دراز کردن
lengthened
دراز شدن
elongates
دراز کردن
elongates
دراز شدن
scoldpaceous
مانند نوک دراز
ringtail
تلیله نوک دراز
mongoose
میمون پوزه دراز
verbose
دراز نویس درازگو
abusive
ناسزاوار زبان دراز
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
mongooses
میمون پوزه دراز
paidle
یکجوربیل دسته دراز
orangutan
بوزینه دست دراز
orangoutang
بوزینه دست دراز
windbags
نطاق روده دراز
prolate
دوک وار دراز
windbag
نطاق روده دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
scolopax
جنس نوک دراز
secular trend
روند دراز مدت
chatterbox
ادم روده دراز
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outang
یکجوربوزینه دراز دست
orang outang
یکجوربوزینه دراز دست
reach
دراز کردن دست
gibbons
میمون دراز دست
weeding
دراز و لاغر پوشاک
weeded
دراز و لاغر پوشاک
repose
دراز کشیدن غنودن
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
spindle
دراز و باریک شدن
interminably
بطور بسیار دراز
chaises longues
نوعی نیمکت دراز
to live a long life
عمر دراز کردن
to make old bones
عمر دراز کردن
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
tractile
لوله شو دراز شدنی
spindles
دراز و باریک شدن
gibbon
میمون دراز دست
longer-term
دوره دراز مدت
long-term
دوره دراز مدت
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
weed
دراز و لاغر پوشاک
extended pole piece
قطبک دراز شده
hatchet face
صورت دراز وباریک
deferred liability
دیون دراز مدت
johnboat
قایق دراز و باریک
ileac
وابسته به روده دراز
mygale
موش پوزه دراز
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
long necked flask
بالن گردن دراز
tirade
سخنرانی دراز وشدیداللحن
toboggan
سورتمه دراز و باریک
full bottomed
دارای دنباله دراز
godwit
نوک دراز ابی
grallatorial
وابسته به دراز پایان
verbosity
دراز نویسی پرگویی
toboggans
سورتمه دراز و باریک
ileal
وابسته به روده دراز
ileitis
اماس روده دراز
tirades
سخنرانی دراز وشدیداللحن
tusks
دندان دراز وتیز
long-lived
دراز عمر معمر
longhorn
گوسفند شاخ دراز
tusk
دندان دراز وتیز
long lived
دراز عمر معمر
longicorn
دارای شاخک دراز
longevous
دارای عمر دراز
long lived
دارای عمر دراز
long-lived
دارای عمر دراز
longhorn
گاو شاخ دراز
long term memory
حافطه دراز مدت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com