Dictiornary-Farsi | باتمام فشار شدیدا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
amain	باتمام فشار شدیدا


Other Matches

ins and outs <idiom>	باتمام جزئیات
play off	مسابقه را باتمام رساندن
For all that . In spite of all that .	باتمام اینها ( معذلک )
with the whole heart	قلبا باتمام دل صمیمانه باخاطرجمع
plow into <idiom>	باتمام نیرو حمله کردن
To put ones heart and soul into a job .	باتمام وجود کاری را انجام دادن
severely	شدیدا"
viorously	شدیدا"
strongly-	شدیدا
violently	شدیدا"
strongly	شدیدا
grievously	شدیدا"
vigorously	شدیدا`
castigating	شدیدا~ انتقادکردن
set one's heart on <idiom>	شدیدا خواستن
castigated	شدیدا~ انتقادکردن
castigate	شدیدا~ انتقادکردن
critically wounded	شدیدا مجروح
castigates	شدیدا~ انتقادکردن
tan someone's hide <idiom>	شدیدا زدن
scarify	شدیدا انتقادکردن
tar and feather <idiom>	شدیدا تنببیه کردن
cry out for <idiom>	شدیدا به چیزی احتیاج داشتن
throw the book at <idiom>	شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
isobars	هم فشار
isobar	تک فشار
growing pains	فشار
pressures	فشار
isobars	تک فشار
isobar	هم فشار
sense of pressure	حس فشار
exertions	فشار
exertion	فشار
brunt	فشار
pressure	فشار
pressured	فشار
thrusting	فشار
isopiestic	هم فشار
isobare	هم فشار
thrusts	فشار
ice push	فشار یخ
hydraulic pressure	فشار اب
weight	فشار
fantod	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
distraint	فشار
back iron	بن فشار
back pressure	پی فشار
barometric pressure	فشار جو
line of thrust	خط فشار
pressuring	فشار
pressure curve	خم فشار
pressor	فشار زا
pressure sense	حس فشار
pressing	فشار
low pressure	فشار کم
thrust	فشار
bunt	فشار با سر
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
stressing	فشار
total pressure	فشار کل
atmospheres	فشار جو
impact	فشار
impacts	فشار
stresses	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
zip	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
zips	فشار
presses	فشار
water pressure	فشار اب
stress	فشار
pressure vessel	فشار
atmosphere	فشار جو
compression	فشار
tension	فشار
press	فشار
push	فشار
pushes	فشار
tensions	فشار
strain	فشار
strains	فشار
pushed	فشار
gossypium	داروی فشار
group pressure	فشار گروهی
impluse voltage	فشار ضربهای
high pressure area	منطقه پر فشار
inclined compression	فشار مایل
eyestrain	فشار باصره
flux density	تراکم فشار
forced draft	هوای با فشار
induction voltage	فشار القائی
gage pressure	فشار گیج
increase of pressure	افزایش فشار
gage pressure	فشار مانومتری
incompressible	فشار ناپذیر
head loss	افت فشار
high potential	فشار قوی
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
high tension magneto	مگنت پر فشار
high tension	فشار قوی
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
high voltage line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
impact pressure	فشار اصابت
impaction	فشار سخت
high pressure line	خط فشار قوی
high pressure	فشار زیاد
hydrostatic	مربوط به فشار اب
external pressure	فشار برونی
time pressure	فشار زمانی
compressive stress	فشار تراکمی
confined water	سفره اب با فشار
constant pressure	فشار ثابت
contact pressure	فشار تماسی
contact pressure	فشار تماس
cost push	فشار قیمت
cost push	فشار هزینه
critical pressure	فشار بحرانی
brush pressure	فشار زغال
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
carebaria	احساس فشار در سر
center of pressure	مرکز فشار
central head	فشار مرکزی
centre of pressure	مرکز فشار
ciderpress	سیب فشار
ciderpress	میوه فشار
diffraction loading	منتجه فشار
economic pressure	فشار اقتصادی
edge pressure	فشار لبه
effective pressure	فشار موثر
electric tension	فشار الکتریکی
end thrust	فشار محوری
equilibrium pressure	فشار تعادلی
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
excess pressure	فشار اضافی
earth pressure	فشار خاک
dynamic pressure	فشار پویا
dynamic pressure	فشار دینامیکی
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
direct pressure	فشار مستقیم
discharge pressure	فشار تخلیه
drag loading	فشار کششی
drag mark	محل فشار
external pressure	فشار خارجی
platen	اهن فشار
under the stimulus of hunger	از فشار گرسنگی
pressure drop	افت فشار
pressure of time	فشار زمانی
torsional strain	فشار پیچشی
torisonal strain	فشار پیچشی
to squeeze to death	با فشار کشتن
to press up	با فشار بالابردن
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
thrust of the arch	فشار طاق
uplift pressure	فشار بالابرنده
vapor pressure	فشار بخار
vapour pressure	فشار بخار اب
platten	اهن فشار
pore pressure	فشار درونی
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
pressure adjustment	تنظیم فشار
pressure curve	منحنی فشار
water suit	لباس ضد فشار اب
water guage	فشار سنج اب
voltmeter	فشار سنج
pressure face	سمت فشار
stress of poverty	فشار بینوایی
static pressure	فشار ایستایی
set forward	فشار پیشروی
restrainer	فشار دهنده
reservoir pressure	فشار مخزن

amain

باتمام فشار شدیدا