English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
peanut بادام زمینی
peanuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
groundnuts بادام زمینی
earth nut بادام زمینی
ground nut بادام زمینی
monkey nut بادام زمینی
Search result with all words
peanut butter خمیر بادام زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
Other Matches
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
almond بادام
almond درخت بادام
almond مغز بادام
shelled almond مغز بادام
praline بادام سوخته
sugared almond نقل بادام
hard bake بادام سوخته
cashew بادام هندی
burnt almond بادام سوخته
almond emulsion شیره بادام
almond tree درخت بادام
shelled almond بادام پوست کنده
nougat شیرینی بادام دار
sweet oil روغن بادام شیرین
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
nutshell پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
orgeat شربت بهار نارنج با شیره بادام
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
spumone بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
spumoni بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
macaroons نان شیرینی مرکب از شکر وزرده تخم مرغ و بادام
macaroon نان شیرینی مرکب از شکر وزرده تخم مرغ و بادام
nitrobenzene ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
agrarian زمینی
tumbling زمینی
terrene زمینی
earthly زمینی
landed a زمینی
earth-bound زمینی
territorial زمینی
sublunar زمینی
subaerial رو زمینی
sub astral زمینی
tellurian زمینی
predial or prae زمینی
sublunary زمینی
terrestrial زمینی
terraneous زمینی
ground position ایستگاه زمینی
bonus pass پاس زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground fire تیر زمینی
ground return برگشت زمینی
ground speed سرعت زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
land tail بنه زمینی
ground track مسیر زمینی
floor lamp اباژور زمینی
ground position موقعیت زمینی
ground forces نیروهای زمینی
graze burst ترکش زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground circuit مدار زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground control کنترل زمینی
ground force نیروی زمینی
ground liaison رابط زمینی
ground wave موج زمینی
suberranean زیر زمینی
subterraneous زیر زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
tellurian matter ماده زمینی
terrain corridor دالان زمینی
terrain return اکوی زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
landmine مین زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
perigee حضیض زمینی
ground waves امواج زمینی
groundling گیاه زمینی
hypogeal زیر زمینی
hypogeous زیر زمینی
hypogean زیر زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
land combat نبرد زمینی
land force n نیروی زمینی
land forces نیروی زمینی
land mine مین زمینی
mail gram پست زمینی
murphy سیب زمینی
praties سیب زمینی
landmines مین زمینی
tater سیب زمینی
overland mail پست زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
gulleys دالان زمینی
peanuts پسته زمینی
potatoes سیب زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
army attache وابسته زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
antenna ground انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
army forces نیروهای زمینی
apogee اوج زمینی
potato سیب زمینی
ground antenna انتن زمینی
army نیرو زمینی
gully دالان زمینی
peanut پسته زمینی
armies نیرو زمینی
gullies دالان زمینی
earthy زمینی دنیوی
subways راه زیر زمینی
subway راه زیر زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
tumblers ژیمناست زمینی کار
army corps سپاههای نیروی زمینی
tellurous دارای تلوریوم زمینی
potato انواع سیب زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
crisper سیب زمینی برشته
tumbler ژیمناست زمینی کار
task group گروه ماموریت زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
table water سفره اب زیر زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
chipmunks موش خرمای زمینی
land carriage بار کشی زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
potatoes انواع سیب زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
terrestrial زمینی مربوط به زمین
crisp سیب زمینی برشته
latitude band نوار عرضی زمینی
crispest سیب زمینی برشته
mashed potatoes پوره سیب زمینی
crisps سیب زمینی برشته
kidney potato سیب زمینی سرخ
jerusalem a سیب زمینی ترشی
chipmunk موش خرمای زمینی
subway ترن زیر زمینی
grounded primary مدار ورودی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
sweet potato سیب زمینی شیرین
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
landmarks علامت مشخصه زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
surveyed نقشه برداری زمینی
asphaltum قیر زمینی اسفالت
gnome جنی زیر زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
ground loom دار زمینی [قالی]
army reserve احتیاط نیروی زمینی
survey نقشه برداری زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
subways ترن زیر زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
armies ارتش نیروی زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
army ارتش نیروی زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
telluric دارای تلوریوم زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
unattended ground sensor رادار مراقبت زمینی خودکار
potato planter الت سیب زمینی کاری
eyeing دکمه یا گره سیب زمینی
eye دکمه یا گره سیب زمینی
potato beetle سوسک افت سیب زمینی
eying دکمه یا گره سیب زمینی
to grub the ground ریشه های زمینی را کندن
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
squat بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squatting بی اجازه در زمینی ساکن شدن
surface line خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com