Dictiornary-Farsi | باد جنوب غربی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 189 (10 milliseconds)

English	Persian
libecchio	باد جنوب غربی
libeccio	باد جنوب غربی
southwester	باد جنوب غربی


Search result with all words

sou'westers	جنوب غربی
south-west	جنوب غربی سوی جنوب باختر
south-western	جنوب غربی
south west	جنوب باختر جنوب غربی
south western	جنوب غربی
southwest	واقع در جنوب غربی
southwester	توفان یا تندباد جنوب غربی
southwestern	واقع در جنوب غربی
southwesterner	اهل جنوب غربی
southwestward	بسوی جنوب غربی
southwestwards	بسوی جنوب غربی
Other Matches

south westerly	سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-east	جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east	جنوب خاوری جنوب شرقی
westerly	غربی
occidental	غربی
hesperian	غربی
westernizing	غربی شدن
westernization	غربی شدن
westernizing	غربی کردن
northwestwards	روبشمال غربی
westernizes	غربی شدن
westernizes	غربی کردن
north western	شمال غربی
western hemisphere	نیمکره غربی
east elevation	نمای غربی
ind	هند غربی
southwest	بادجنوب غربی
westernized	غربی شدن
to lie east and west	شرقی غربی
west country whipping	بست غربی
wester	باد غربی
wester	طوفان غربی
northwestern	شمال غربی
westerly	باد غربی
westwork	بدنه غربی
westernised	غربی شدن
westernised	غربی کردن
north-westerly	شمال غربی
north westerly	شمال غربی
Wild West	ایالتهای غربی
Western Sahara	صحرای غربی
NW	شمال غربی
westernmost	غربی ترین
north-western	شمال غربی
westernises	غربی کردن
westernises	غربی شدن
westernize	غربی شدن
westernized	غربی کردن
westernising	غربی کردن
westernising	غربی شدن
westernize	غربی کردن
northwester	طوفان شمال غربی
northwester	باد شمال غربی
westernizes	تمدن غربی را پذیرفتن
first world	واقع دراروپای غربی
narthex	ایوان غربی کلیسا
Western Samoa	کشور ساموآی غربی
westernize	تمدن غربی را پذیرفتن
northwestwards	بطرف شمال غربی
westernises	تمدن غربی را پذیرفتن
turk'shead	کاکتوس هند غربی
westernised	تمدن غربی را پذیرفتن
westernized	تمدن غربی را پذیرفتن
westernising	تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing	تمدن غربی را پذیرفتن
turk's capcactus	کاکتوس هند غربی
roaring forties	منطقه بادهای غربی
atlantic	دریای محیط غربی
south	جنوب
south <adj.>	جنوب
piedmont	ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
jonah crab	خرچنگ بزرگ امریکای غربی
Ivory Coast	کرانهی مرکزی و غربی افریقا
westerner	غربی وابسته به مغرب یا باختر
western	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns	غربی وابسته به مغرب یا باختر
Benin	کشور بنین در افریقای غربی
south east	در جنوب خاور
south east	جنوب شرق
the south pole	قطب جنوب
south easterly	جنوب خاوری
south eastern	جنوب خاوری
soiuthern cross	صلیب جنوب
south western	جنوب باختری
south eastern	جنوب شرقی
south westerly	جنوب باختری
south west	در جنوب باختر
southland	سرزمین جنوب
south west	جنوب غرب
south wards	بسوی جنوب
lowlander	اهل جنوب
southeast	جنوب شرقی
southeast	جنوب خاوری
soiuth ward	بسوی جنوب
Antarctic	قطب جنوب
notus	باد جنوب
south-east	جنوب شرق
south-west	جنوب غرب
azimuth	نقطه جنوب
southern	اهل جنوب
southbound	عازم جنوب
southerner	اهل جنوب
southerners	اهل جنوب
south-eastern	جنوب شرقی
southward	سوی جنوب
South Pole	قطب جنوب
finlander	اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
New World	نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
harmattan	بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
denier	نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
Cornish	وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
khowar	زبان رایج درشمال غربی پاکستان
GIs	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GI	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
southeastward	در جهت جنوب خاوری
Antarctic	مربوط به قطب جنوب
celestial body south pole	قطب جنوب عالم
antarctic circle	مدار قطب جنوب
southwestwards	درجهت جنوب باختری
southwestward	درجهت جنوب باختری
southeaster	توفان جنوب شرقی
southern	جنوبا بطرف جنوب
southeastward	بطرف جنوب شرقی
south easterly	سوی جنوب خاور
south east	سوی جنوب خاور
southernmost	در اقصی نقطه جنوب
south west	سوی جنوب باختر
in a south easterly direction	از جهت جنوب خاور
southeaster	باد جنوب شرقی
souithernism	رسوم واداب جنوب
st helena	جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
troy	شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
Indian style	[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
soputheasternmost	در دورترین نقطه جنوب شرقی
souithernism	لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
southeasterner	ساکن نواحی جنوب شرقی
their p was toward the south	چشم اندازانهابسوی جنوب بود
south wards	بطرف جنوب متمایل بجنوب
south	بسوی جنوب نیم روز
soiuth ward	بطرف جنوب متمایل بجنوب
granger road	راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand	شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
galleta	چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
royal palm	نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
Makri [Fethiye]	شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
peafowl	قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
judea	یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
water moccasin	مار سمی ابزی جنوب امریکا
aardwolf	کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
bahama islands	جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
zulu	اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
west lndies	جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
platypus	پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
seato forces	نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
ASEAN	مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Monaco	ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
wilton	نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
monroe doctrine	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
rio treaty	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
arrdwolf	[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
razorback	خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
shout song	سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
joshua tree	درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
c	سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
albanega	[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
western european union	ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market	بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
hottentot	یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
western european union	اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan	طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
nautilus	حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea.	چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
Alhambra	تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
north-west	شمال غربی در شمال غرب
northwest	شمال غرب شمال غربی
north west	شمال غرب شمال غربی
colombo plan	طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Murghi rugs	فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Gabbeh	گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh	خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Lori Pambak motif	ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Khotan rug	فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]