Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English
Persian
pampero
باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
Other Matches
atlantic
وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
atlantic ocean
اقیانوس اطلس
transatlantic
انطرف اقیانوس اطلس
finback
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
saury
ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
opah
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
nautilus
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific ocean
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the alps
کوههای الپ
quadrantal correctors
کوههای ربعی
crater
دهانه کوههای ماه
craters
دهانه کوههای ماه
puno
جلگه بلند و سرد در کوههای ANDES در کشورPERU دشواریی در نفس کشیدن
satin
اطلس
atlases
اطلس
atlas
اطلس
astronomic atlas
اطلس اخترشناسی
atlases
مهرهء اطلس
atlas
مهرهء اطلس
stainwood
چوب اطلس
satine
اطلس نما
sateen
اطلس نما
figured satin
اطلس گلدار
satinette
پارچه اطلس ما روح الاطلس
satinet
پارچه اطلس ما روح الاطلس
chilliness
سردی
frigidity
سردی
frigidly
به سردی
frigidness
سردی
gelidity
سردی
iciness
سردی
ice
یخ سردی
bleakness
سردی
coldness
سردی
maderia
نام جزیرهای است دراقیانوس اطلس
coolly
باخون سردی
sang-froid
خون سردی
raw ness
نا ازمودگی- سردی
sang froid
خون سردی
impassivity
خون سردی
impassiveness
خون سردی
apathy
خون سردی
half heartedness
بی میلی سردی
cold blood
خون سردی
cold bloodedness
خون سردی
cold heartedly
باخون سردی
hyades
حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
A cold wind is blowing.
باد سردی می وزد
to create a man a lord
کسیراسمت سردی دادن
to freeze
احساس سردی کردن
to feel cold
احساس سردی کردن
imperturbableness
خون سردی تشویش ناپذیری
imperturbably
با خون سردی بطور تشویش ناپذیر
indifference to any thing
خون سردی یا بی علاقگی نسبت به چیزی
cold pig
اب سردی که روی ادم خوابیده میریزند تابیدارشود
ocean
اقیانوس
high seas
<idiom>
اقیانوس
oceans
اقیانوس
blizzards
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzard
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
oceanographer
اقیانوس شناس
transoceanic
عبور از اقیانوس
seabed
بستر اقیانوس
oceanography
شرح اقیانوس ها
ocean floor
بستر اقیانوس
ocean current
جریان اقیانوس
archibenthal enviroment
ژرفاگاه اقیانوس
neptune
الهه اقیانوس
archibenthal enviroment
ژرفمون اقیانوس
the indian ocean
اقیانوس هند
indian ocean
اقیانوس هند
oceangoing
اقیانوس پیما
oceanology
اقیانوس شناسی
oceanpgraphy
اقیانوس نگاری
oceanography
اقیانوس شناسی
oceanography
اقیانوس نگاری
pacific
اقیانوس ساکن
This law wI'll be a disincentive to foreign investors.
این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
benthic
وابسته به اعماق اقیانوس
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
interoceanic
ولقع در میان اقیانوس
archibenthal enviroment
محیط ژرف اقیانوس
aphotic stratum
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
لایه تاریک اقیانوس
oceanographic
مربوط به اقیانوس شناسی
suboceanic
واقع درعمق اقیانوس
ocean lane
راه کشتی رو در اقیانوس
ocean convoy
کاروان اقیانوس پیما
ocean vessel
کشتی اقیانوس پیما
benthal
وابسته به اعماق اقیانوس
oceanic troposphere
گرم - سپهر اقیانوس
oceanic troposphere
گرم -کره اقیانوس
oceanward
سوی اقیانوس یا دریا
transoceanic
در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
raydit
رادار اقیانوس نگار
porbeagle
کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
transpacific
وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
transpacific
واقع درانسوی اقیانوس ارام
shovelhead
کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
ground swell
طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
meadowlark
مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
auklet
جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
oceanus
خدای دریا خدای اقیانوس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com