English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
paradrop بارریزی باچتر نجات
Other Matches
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bail out پرش باچتر
impact point نقطه پیاده شدن باچتر
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
heavy drop بارریزی سنگین
high velocity drop بارریزی سریع
impact point نقطه بارریزی
airdrop بارریزی هوایی
drop altitude ارتفاع بارریزی
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
extraction parchute چتر بارریزی از هواپیما
high velocity drop بارریزی با سرعت سقوط زیاد
airdrop container جعبه مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform پالت مخصوص بارریزی هوایی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
drop zone control center مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
computed air release point نقطه بارریزی پیش بینی شده
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
air dispatcher متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
life vest کت نجات
liberation نجات
life jacket کت نجات
liveries نجات
safety نجات
livery نجات
rescue نجات
rescued نجات
rescues نجات
rescuing نجات
escape line خط نجات
salvation نجات
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
breeches buoy بویه نجات
resuscitation نجات غریق
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
safety boat قایق نجات
deep submergence زیردریایی نجات
parachuted چتر نجات
parachutes چتر نجات
parachuting چتر نجات
life boad قایق نجات
lifebelts کمربند نجات
lifebelt کمربند نجات
refugee relief نجات پناهندگان
life line طناب نجات
life line بند نجات
life net تور نجات
life raft قایق نجات
redeliver از نو نجات دادن
life vest جلیقه نجات
plane guard ناو نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
liferaft شناوه نجات
lifesaving نجات غریق
parachut چتر نجات
life jacket جلیقه نجات
survival suit لباس نجات
survival pack بسته نجات
savior نجات دهنده
salvageable قابل نجات
salvable نجات یافتنی
rescue operation عملیات نجات
rescue basket زنبیل نجات
life boat کرجی نجات
life belt کمربند نجات
life buoy حلقه نجات
life buoy بویه نجات
plane guard ناوگارد نجات
salvation سبب نجات
safety belt کمربند نجات
survive نجات دادن
lifeboats قایق نجات
saviours نجات دهنده
saviour نجات دهنده
survived نجات دادن
lifeboat قایق نجات
recovers نجات دادن
delivers نجات دادن
deliver نجات دادن
recover نجات دادن
recovering نجات دادن
safety belts کمربند نجات
survives نجات دادن
surviving نجات دادن
save نجات دروازه
saved نجات دروازه
survivors نجات یافتگان
lifeguard نجات غریق
saves نجات دروازه
lifeguards نجات غریق
parachute چتر نجات
stole جلیقه نجات
fire escapes نردبان نجات
fire escape نردبان نجات
lifesaver نجات دهنده زندگانی
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
liferaft قایق نجات لاستیکی
life belt کمربند نجات غریق
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
life belt لاستیک نجات غریق
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
salvages از خطرنابودی نجات دادن
pararescue team تیم تجسس و نجات
pararaft وسایل نجات چتربازی
lifesaving وسیله نجات غریق
lifesaving نجات دهنده زندگی
life buoy حلقه نجات غریق
mae west جلیقه نجات فشاری
life vest لباس نجات غریق
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
lifeguard مامور نجات غریق
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguards مامور نجات غریق
lifeguards گارد نجات دریایی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
soteriology مبحث نجات رستگاری
fire and rescue نجات و اطفای حریق
salvage از خطرنابودی نجات دادن
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
survivors نجات یافتگان از مرگ
save نجات دادن پس انداز کردن
redeemers رهایی بخش نجات دهنده
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
saved نجات دادن پس انداز کردن
save one's neck/skin <idiom> نجات خوداز خطر ومشکل
saves نجات دادن پس انداز کردن
unsaved محفوظ نشده نجات نیافته
redeemer رهایی بخش نجات دهنده
salvages اموال نجات یافته از خطر
salvage اموال نجات یافته از خطر
lifeline طناب یارسن نجات غواص
lifelines طناب یارسن نجات غواص
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
salvaged اموال نجات یافته از خطر
salvaging اموال نجات یافته از خطر
life line طناب وصل به حلقه نجات
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
fire and rescue عملیات نجات و اطفای حریق
survive ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survived ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
make a run for it <idiom> برای نجات جان فرار کردن
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
to rescue somebody from drowning کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
escaping فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
survives ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
ski patrolman عضو گروه نجات در پیست اسکی
escaped فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
escape فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life jacket سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
escapes فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
surviving ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
life preservers وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
jettison به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvaged نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisons به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvage نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvaging نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvages نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
para bomb بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
ski patrol گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
reclaim نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaims نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
particularism اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
aviation life support equipment وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
roll forward تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
salvages نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
survival باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
survivals باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com