English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
fbl lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
fiata combined transport bill of lading بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
Other Matches
blading بارنامه
road bill بارنامه
bill of lading بارنامه
consignment note بارنامه
manifests بارنامه
b/l بارنامه
waybill بارنامه
way bill بارنامه
manifest بارنامه
manifested بارنامه
manifesting بارنامه
bill of loading بارنامه کشتی
foul bill of lading بارنامه نادرست
foul bill of lading بارنامه مشروط
flight manifest بارنامه هواپیما
dirty bill od lading بارنامه مغشوش
combined bill of laning بارنامه مرکب
clean bill of lading بارنامه ساده
clean bill of lading بارنامه تمیز
clean bill of lading بارنامه بی نقص
clean bill of exchange بارنامه بی نقص
claused bill og exchange بارنامه مشروط
dirty bill od lading بارنامه مشروط
clean bill of lading بارنامه بی نقض
through bill of exchange بارنامه سراسری
way bill بارنامه دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
short form bill of exchange بارنامه ملخص
supply manifest بارنامه امادی
through bill of lading بارنامه سراسری
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
reconsignment تجدید بارنامه کردن
clean bill of lading بارنامه بدون قیدوشرط
railway bill of lading بارنامه راه اهن
on board bill of exchange بارنامه روی کشتی
house airway bill بارنامه داخلی هوایی
inland waterway bill of lading بارنامه ابراه داخلی
awb بارنامه حمل هوایی
airway bill بارنامه حمل هوایی
air bill بارنامه محموله هوایی
found shipment بار بدون بارنامه
combined bill of laning بارنامه حمل مرکب
way bill بارنامه راه اهن
contract shipment number شماره بارنامه کالای ارسالی
ocean manifest بارنامه حمل کالای دریایی
found shipment کالای بدون بارنامه یا رسید
cargo documentation بارنامههای کشتی بارنامه کردن
reconsignment تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
contract shipment number شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
flight manifest بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
freight release بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
composite casting ترکیبی
trivalency سه ترکیبی
ingradient جز جز ترکیبی
synthetical ترکیبی
trivalence سه ترکیبی
synthesic ترکیبی
combinatory ترکیبی
combinatorial ترکیبی
combinative ترکیبی
synthetic ترکیبی
combinational ترکیبی
agglutinative ترکیبی
affinity میل ترکیبی
mixed strategy استراتژی ترکیبی
mixed glue چسب ترکیبی
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
ingredient جزء ترکیبی
syntax error اشتباه ترکیبی
ingredients جزء ترکیبی
affinities میل ترکیبی
mixes مخلوط ترکیبی
sequential storage انباره ترکیبی
semisynthetic نیمه ترکیبی
shapeliness خوش ترکیبی
diphthong صدای ترکیبی
diphthongs صدای ترکیبی
ordinal number عدد ترکیبی
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
parathesis ترکیبی بی تغییر
mix مخلوط ترکیبی
synthetic method روش ترکیبی
turboramjet ترکیبی از توربوجت و رم جت
composite video تصویر ترکیبی
composite symbol علامت ترکیبی
combination bands نوارهای ترکیبی
combination tone صوت ترکیبی
composite metal فلز ترکیبی
combinational circuit مدار ترکیبی
elective affinity میل ترکیبی
combination influence عامل ترکیبی
ct حمل و نقل ترکیبی
ctd سند حمل ترکیبی
feasion بمب ترکیبی اتمی
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
Borromini capital [نوعی سر ستون ترکیبی]
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
combined transport حمل و نقل ترکیبی
multiplex تسهیم مخابره ترکیبی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
hemiterpene ترکیبی بفرمول 8H5C
diatessaron ترکیبی ازچهار دارو
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
histamine ترکیبی بفرمول 3N9H5C
basophile میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
basophil میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
combined transport operator عامل حمل و نقل ترکیبی
deoxidize از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
cob [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ketol ترکیبی مرکب ازالکل و استون
latten ترکیبی مانند فلز برنج
lattin ترکیبی مانند فلز برنج
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
cto عامل حمل ونقل ترکیبی
contraction parry ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
iodoform ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
BPP هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactic طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactical طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
to orient compound نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
She has long and shapely legs . ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
cannon [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
polyene ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
consolute ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
monad ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
silicone ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
chloramine هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
hypotaxis رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
octad جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
hatch list لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
synthetic oils روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
synthetic resins صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
colour دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com