Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 77 (6 milliseconds)
English	Persian
transportation	بارکشی تبعید
Other Matches
petalism	تبعید پنجساله بوسیله نوشتن نام تبعید شونده در روی برگ زیتون
expotriate	به کشور دیگری تبعید کردن تبعید از وطن
exiled	شخص تبعید شده تبعید کردن
exiling	شخص تبعید شده تبعید کردن
deportees	محکوم به تبعید یا اخراج تبعید شده
deportee	محکوم به تبعید یا اخراج تبعید شده
exile	شخص تبعید شده تبعید کردن
exiles	شخص تبعید شده تبعید کردن
transports	بارکشی
transporting	بارکشی
transported	بارکشی
transport	بارکشی
portage	بارکشی
transportation	بارکشی
truckage	بارکشی با کامیون
freight note	سندکرایه و بارکشی
hotshot	بارکشی سریع
We move out on the 1st.	ما یکم بارکشی می کنیم.
to move out	[از منزل] بارکشی کردن
railway freight	بارکشی راه اهن
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
We've given notice that we're moving out of the apartment.	ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
dray	گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
gantline	رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
resettlement	تبعید
proscription	تبعید
out lawry	تبعید
relegation	تبعید
transportation	تبعید
banishment	تبعید
exiles	تبعید
exiling	تبعید
expulsion	تبعید
expulsions	تبعید
exile	تبعید
exiled	تبعید
deportation	تبعید
cast out	تبعید کردن
banisher	تبعید کننده
deportable	قابل تبعید
exile	تبعید کردن
exiling	تبعید کردن
banished	تبعید کردن
exiled	تبعید کردن
exiles	تبعید کردن
resettle	مهاجرتاجباریبهمکانیدیگر تبعید
deport	تبعید کردن
deporting	تبعید کردن
proscribes	تبعید کردن
proscribing	تبعید کردن
proscribe	تبعید کردن
deported	تبعید کردن
banishing	تبعید کردن
deports	تبعید کردن
banishes	تبعید کردن
banish	تبعید کردن
proscription	تبعید محکومیت
proscribed	تبعید کردن
ostracism	تبعید با اراء عمومی
abandon	رهاکردن تبعید کردن
ostracising	با اراء عمومی تبعید کردن
ostracised	با اراء عمومی تبعید کردن
ostracized	با اراء عمومی تبعید کردن
ostracises	با اراء عمومی تبعید کردن
ostracizing	با اراء عمومی تبعید کردن
ostracize	با اراء عمومی تبعید کردن
dp	بی مکان ومنزل تبعید شده
ostracizes	با اراء عمومی تبعید کردن
deported	تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deporting	تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deports	تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deportation	تبعید و بیرون کردن فردخارجی از کشور
deport	تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
transmigration	حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
expellee	افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
railroad tranportation	بارکشی راه اهن باربری راه اهن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com