Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
English
Persian
outbound cargo
بار خارج از کشور
Search result with all words
overseas
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
abroad
خارج از کشور
anti dumping
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
blocked cuurency
پول غیرقابل انتقال به خارج از کشور
freedom of seas
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
inbound traffic
مسیر خارج از کشور
oversea
خارج از کشور
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
My brother has gone abroad.
برادرم رفته خارجه
[خارج از کشور]
to go abroad
به خارج
[از کشور]
رفتن
not valid abroad
در خارج
[از کشور]
معتبر نیست
to offshore something
چیزی را
[برای سود بیشتر]
به خارج
[از کشور]
بردن
[اقتصاد]
to move one's operation offshore
شرکت خود را به خارج
[از کشور]
منتقل کردن
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
at home and abroad
در داخل و خارج
[از کشور]
internally or abroad
در داخل و خارج
[از کشور]
Other Matches
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
out of bounds
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
land n
کشور
territories
کشور
realm
کشور
soils
کشور
soiling
کشور
soil
کشور
nation
کشور
nations
کشور
stating
کشور
realms
کشور
fatherlands
کشور
state
کشور
stated
کشور
fatherland
کشور
common wealth
کشور
territory
کشور
states
کشور
countries
کشور
country
کشور
state-
کشور
New Zealand
کشور زلاندنو
Nicaragua
کشور نیکاراگوا
fairylands
کشور پریان
fairyland
کشور پریان
Nepal
کشور نپال
Namibia
کشور نامیبیا
Namibia
کشور نامیبی
Malawi
کشور مالاوی
Malaysia
کشور مالزی
Mali
کشور مالی
Mexico
کشور مکزیک
interior ministry
وزارت کشور
Niger
کشور نیجر
Myanmar
کشور میانمار
Maldives
کشور مالدیو
Mozambique
کشور موزامبیک
Luxembourg
کشور لوکزامبورگ
turkey
کشور ترکیه
Singapore
کشور سنگاپور
Somalia
کشور سومالی
Sri Lanka
کشور سریلانکا
Sudan
کشور سودان
Suriname
کشور سورینام
Swaziland
کشور سوازیلند
Sweden
کشور سوئد
Tanzania
کشور تانزانیا
Togo
کشور توگو
Tunisia
کشور تونس
Uganda
کشور اوگاندا
Ukraine
کشور اوکرانی
Uruguay
کشور اوروگوئه
Venezuela
کشور ونزوئلا
Sierra Leone
کشور سیرالئون
Senegal
کشور سنگال
Nigeria
کشور نیجریه
Oman
کشور عمان
Pakistan
کشور پاکستان
Paraguay
کشور پاراگوئه
Peru
کشور پرو
Philippines
کشور فیلیپین
Thailand
کشور تایلند
Portugal
کشور پرتغال
Qatar
کشور قطر
Zimbabwe
کشور زیمبابوه
Rwanda
کشور رواندا
Zambia
کشور زامبیا
Vietnam
کشور ویتنام
Andorra
کشور آندورا
country of origin
کشور مبداء
Czechoslovakia
کشور چکوسلواکی
Spain
کشور اسپانیا
southland
کشور نیمروز
sending state
کشور فرستنده
secretary of state for home affairs
وزیر کشور
sea power
کشور دریایی
department of the enterior
وزارت کشور
respublica
کشور جمهوری
the play of europe
کشور سویس
the superme court
دیوانعالی کشور
Albania
کشور آلبانی
America
کشور امریکا
assyria
کشور اشور
attack origine
کشور اغازکننده تک
traitor to the countruy
خائن کشور
traitor to one's country
خائن به کشور
Canada
کشور کانادا
theocrat
خداوند کشور
the youth of the country
جوانان کشور
respublica
جمهوری کشور
Egypt
کشور مصر
per pais
بوسیله کشور
host nation
کشور میزبان
Morocco
کشور مغرب
midland
داخله کشور
independency
کشور مستقل
Liberia
کشور لیبریا
land of the rising sun
کشور ژاپن
kingdom
کشور قلمروپادشاهی
host country
کشور میزبان
home country
کشور اصلی
fisc
خزانه کشور
ottoman
کشور عثمانی
forwarding country
کشور فرستنده
friendly state
کشور دوست
friendly state
کشور خودی
great power
کشور با قدرت
Greece
کشور یونان
high court of
دیوانعالی کشور
Holland
کشور هلند
Korea
کشور کره
mother countries
کشور اصلی
Honduras
کشور هندوراس
Guyana
کشور گیانا
Guatemala
کشور گواتمالا
Great Britain
کشور انگلیس
Ghana
کشور گانا
Ghana
کشور غنا
Gabon
کشور گابن
Home Office
وزارت کشور
ministry of the interior
وزارت کشور
Hungary
کشور مجارستان
Indonesia
کشور اندونزی
mother country
کشور اصلی
Libya
کشور لیبی
Lesotho
کشور لسوتو
Laos
کشور لائوس
Kuwait
کشور کویت
Kiribati
کشور کیریباتی
Kenya
کشور کنیا
Jamaica
کشور جامائیکا
inland
درون کشور
Finland
کشور فنلاند
Fiji
کشور فیجی
Cambodia
کشور کامبوج
Burma
کشور برمه
Botswana
کشور بوتسوانا
Bhutan
کشور بوتان
Belize
کشور بلیز
Bangladesh
کشور بنگلادش
Bahrain
کشور بحرین
Bahamas
کشور باهاما
Argentina
کشور آرژانتین
Cameroon
کشور کامرون
dependency
کشور غیرمستقل
Eire
کشور ایرلند
Ecuador
کشور اکوادر
Djibouti
کشور جی بوتی
turkeys
کشور ترکیه
Cuba
کشور کوبا
Costa Rica
کشور کاستاریکا
Colombia
کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land
کشور پریون
dependencies
کشور غیرمستقل
Angola
کشور انگولا
neighboring state
[American E]
کشور همسایه
in these parts
<adv.>
در این کشور
deportation
اخراج از کشور
neighbouring country
[British E]
کشور همسایه
in this country
<adv.>
در این کشور
traitor
خائن به کشور
bordering country
کشور همسایه
stating
جمهوری کشور
expulsion
اخراج از کشور
expulsions
اخراج از کشور
nationwide
در سرتاسر کشور
treason
خیانت به کشور
traitors
خائن به کشور
Hungary
مجارستان
[کشور]
states
جمهوری کشور
stated
جمهوری کشور
state-
جمهوری کشور
state
جمهوری کشور
citizens
تبعه یک کشور شهروند
dependencies
کشور غیر مستقل
hinterlands
مناطق داخلی کشور
citizen
تبعه یک کشور شهروند
Tibetan
اهل کشور تبت
Equatorial Guinea
کشور گینهی استوایی
San Marino
کشور سان مارینو
Dominican Republic
کشور جمهوری دمینیکان
foreign exchange
پول کشور خارجی
Tibetans
اهل کشور تبت
hinterland
مناطق داخلی کشور
Thais
اهل کشور تایلند
campaigned
مسافرت درداخل کشور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com