| Total search result: 141 (9 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| impact load |
بار ضربهای |
| pulsating load |
بار ضربهای |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| loft |
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد |
| lofts |
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد |
| drag |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
| dragged |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
| drags |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
| deflection |
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود |
| deflections |
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود |
| diamonds |
شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است |
| joint |
مفصل اتصال ضربهای |
| lilies |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
| lily |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
| odd |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| odder |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| oddest |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| blocking |
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای |
| force |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
| forces |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
| forcing |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
| jar |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
| jarred |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
| jars |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
| whipping |
حرکت ضربهای |
| single |
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن |
traumatic  |
ضربهای |
| count |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
| counted |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
| counting |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
| counts |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
| detonation |
انفجار ضربهای |
| detonations |
انفجار ضربهای |
| shock wave |
موج ضربهای |
| shock waves |
موج ضربهای |
| draw |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
| draws |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
| let |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
| lets |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
| letting |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
| lip |
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد |
| australian crawl |
کرال دو ضربهای |
| bank shot |
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد |
| bank shot |
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد |
| batch mixer |
مخلوط کن ضربهای |
| bedpost |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد |
| big ball |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد |
| big four |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
| double pinochle |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
| bow wave |
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید |
| christmass tree |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد |
| daisy wheel printer |
چاپگر اصلی ضربهای |
| detached shock wave |
موج ضربهای منفصل |
| dicrotism |
دو ضربهای |
| do split |
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد |
| drop test |
ازمایش ضربهای |
| forcing shot |
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند |
| give a catch |
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود |
| half worcester |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد |
| hig low jack |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد |
| impact crusher |
سنگ شکن ضربهای |
| impact exitation |
تحریک ضربهای |
| impluse exitation |
تحریک ضربهای |
| implusive excitation |
تحریک ضربهای |
| shock excitation |
تحریک ضربهای |
| impact force |
نیروی ضربهای |
| impact ionization |
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای |
| impact printer |
چاپگر ضربهای |
| impact strength |
استحکام ضربهای |
| impact transducer |
مبدل فرایندهای ضربهای |
| impulse discharge |
تخلیه ضربهای |
| impulse turbine |
توربین ضربهای |
| impulsive force |
نیروی ضربهای |
| impluse breakdown |
شکست ضربهای |
| impluse breakdown voltage |
فشار شکست ضربهای |
| impluse circuit |
مدار جریان ضربهای |
| impluse circuit |
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای |
| impluse contact |
کنتاکت ضربهای |
| impluse current |
جریان ضربهای |
| impluse current generator |
مولد جریان ضربهای |
| impluse detector |
اشکارسازجریان ضربهای |
| impluse distortion |
اعوجاج ضربهای |
| impluse function |
تابع ضربهای |
| impluse generator |
مولد ضربهای |
| impluse high tension generator |
مولد فشار قوی ضربهای |
| impluse inertia |
لختی ضربهای |
| impluse level |
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای |
| impluse protective level |
سطح فشار ضربهای |
| impluse response |
رفتار در مقابل فشار ضربهای |
| impluse sender |
مولد ضربهای |
| impluse sound level |
سطح صوت ضربهای |
| impluse switch |
کلید ضربهای |
| impluse switch |
تکمه ضربهای |
| impluse tachometer |
تاکومتر ضربهای |
| impluse test |
ازمایش فشار ضربهای |
| impluse voltage test |
ازمایش فشار ضربهای |
| impluse turbine |
توربین فشار ضربهای |
| impluse voltage |
فشار ضربهای |
| impluse voltage cascade |
ابشار فشار ضربهای |
| impluse voltage generation |
تولید فشار ضربهای |
| impluse voltage generator |
مولد فشار ضربهای |
| impluse voltage stress |
تنش فشار ضربهای |
| impluse voltage test technipue |
روش ازمایش فشار ضربهای |
| Other Matches |
|
| tricrotism |
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای |
| posttraumatic |
پس ضربهای |
| impluse wave |
موج ضربهای |
| mach wave |
موج ضربهای |
| ippon kumite |
مبارزه تک ضربهای |
| partial products |
حاصل ضربهای جز |
| percussion press |
پرس ضربهای |
| percussion welding |
جوشکاری ضربهای |
| sambon kumite |
مبارزه سه ضربهای |
| shock concrete |
بتن ضربهای |
| transient voltage |
ولتاژ ضربهای |
| tricrotic |
نبض سه ضربهای |
| strode analysis |
تحلیل ضربهای |
| implusing signal |
سیگنال ضربهای |
| pulsed resistance welding |
جوشکاری مقاومتی ضربهای |
| tensile impact test |
ازمایش کشش ضربهای |
| pusher type furnace |
کوره نوع ضربهای |
| percussion riveter |
پرچ کننده ضربهای |
| mach line |
موج ضربهای ضعیف |
| impluse withstand voltage |
فشار ضربهای ایستا |
| jar ramming method |
روش ضربهای قالبریزی |
| jia ippon kumite |
مبارزه ازاد تک ضربهای |
| oblique shock wave |
موج ضربهای مایل |
| normal shock wave |
موج ضربهای عمود |
| wavelet |
موج ضربهای کوچک |
| instantaneous short circuit current |
جریان اتصال کوتاه ضربهای |
| tricrotic |
ضربان نبض بطورسه ضربهای |
| initial alternating short circuit curren |
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای |
| lenght |
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد |
| light hit |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد |
| sour apple |
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد |
| leg glance |
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد |
| late cut |
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد |
| keilo |
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده |
| impluse voltage testing plant |
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای |
| sidehiller |
ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود |
| maximum asymmetric three phase |
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه |
| jack hammer |
مته ضربهای مته چکشی |
| unstart |
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است |