English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
uniformly distributed load بار گسترده یکنواخت
uniformly distribution load بار گسترده یکنواخت
Other Matches
uniforms یکنواخت یکنواخت کردن
uniform یکنواخت یکنواخت کردن
steadied یکنواخت
uniform یکنواخت
smoothly یکنواخت
monotonous یکنواخت
monotone یکنواخت
monotonic یکنواخت
same یکنواخت
uniforms یکنواخت
steadies یکنواخت
steadiest یکنواخت
steady یکنواخت
steadying یکنواخت
harmonising یکنواخت کردن
harmonised یکنواخت کردن
droned سخن یکنواخت
drones سخن یکنواخت
droning سخن یکنواخت
harmonizing یکنواخت کردن
harmonizes یکنواخت کردن
harmonized یکنواخت کردن
invariable یکنواخت نامتغیر
harmonises یکنواخت کردن
standardizing یکنواخت کردن
standardizes یکنواخت کردن
harmonize یکنواخت کردن
standardised یکنواخت کردن
standardises یکنواخت کردن
standardising یکنواخت کردن
standardize یکنواخت کردن
drone سخن یکنواخت
solid-shade dyeing رنگرزی یکنواخت
monotonously بطور یکنواخت
continuous current جریان یکنواخت
uniformly بطور یکنواخت
standardization یکنواخت کردن
standardization یکنواخت سازی
uniform distribution توزیع یکنواخت
uniform field میدان یکنواخت
level tone اهنگ یکنواخت
level out یکنواخت کردن
sing-songs صدایمصنوعی و یکنواخت
sing-song شعر یکنواخت
uniform flow جریان یکنواخت
sing-song صدایمصنوعی و یکنواخت
sing-songs شعر یکنواخت
uniform sand ماسه یکنواخت
flat rate نرخ یکنواخت
scattered <adj.> گسترده
palmate گسترده
raft foundation پی گسترده
porrect گسترده
far reaching گسترده
radiant گسترده
widespreading گسترده
extensive گسترده
widespread گسترده
equilibrium یکنواخت شدن رنگینه ها
level colour رنگ یکدست یا یکنواخت
power line filter یکنواخت کننده برق
drabbest یکنواخت وخسته کننده
drabber یکنواخت وخسته کننده
standard همگون یکنواخت یکجور
drab یکنواخت وخسته کننده
standards همگون یکنواخت یکجور
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
steadily بطور پیوسته و یکنواخت
trim یکنواخت کردن با قیچی
flattest یکنواخت پایین دست
flat یکنواخت پایین دست
continuous duty کار مداوم یکنواخت
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
structural formula فرمول گسترده
extended family خانواده گسترده
distributed fire اتش گسترده
expanded type نوع گسترده
distributed load گسترده بار
spreadsheet صفحه گسترده
spreadsheets صفحه گسترده
patulously گسترده وار
expanded scope صفحه گسترده
latitudinarian گسترده فکر
full sail بابادبانهای گسترده
broad spectrum طیف گسترده
extended defense دفاع گسترده
latitudinal گسترده فکر
broadminded گسترده اندیش
explodes گسترده کردن
exploded گسترده کردن
wide area network شبکه گسترده
exploding گسترده کردن
outstretched بیرون گسترده
explode گسترده کردن
man power leveling یکنواخت کردن نیروی انسانی
monotone صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
singsong بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن
uninterrupted duty کار مداوم غیر یکنواخت
extended family system نظام فامیلی گسترده
graphics spreadsheet صفحه گسترده نگارهای
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
splaying باز کردن گسترده
extended addressing ادرس دهی گسترده
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
open زمین باز گسترده
three dimentional spreadsheet صفحه گسترده سه بعدی
opened زمین باز گسترده
splay باز کردن گسترده
splayed باز کردن گسترده
mans شبکه با گسترده محدود
splays باز کردن گسترده
man شبکه با گسترده محدود
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
quattro یک برنامه صفحه گسترده
under sail دارای بادبانهای گسترده
palmated مانند کف دست گسترده
broadband antenna انتن با باند گسترده
opens زمین باز گسترده
sing-songs دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
sing-song دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
drones وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droning وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
drone وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droned وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
blankest خانه خالی در صفحه گسترده
blank خانه خالی در صفحه گسترده
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
PCMCIA که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
total gross floor area سطح بنا با گسترده ساختمان
stratus ابر گسترده ونزدیک بزمین
spread eagle تصویر عقاب بال گسترده
to get into a rut یکنواخت تکراری و خسته کننده شدن [کاری]
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
spread eagle چاخان بصورت بال گسترده دراوردن
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
roll out ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
asynchronous اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
aliases وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
alias وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
cell تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cells در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
corona discharge تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
XMS قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
multiplan یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
capacitor intel filter شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
anchor cell خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
smog میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
stratus لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
under weft پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
PCMCIA مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
Sun Microsystems شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
open کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opens کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opened کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
HSSI اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
Micro Channel Architecture تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
sail باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
cells در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
sailings باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
portability گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
standard حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
DIF file استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
scorching سوزاندن [گاه جهت از بین بردن پشم های اضافی در پشت فرش و یکنواخت نمودن و تمیزکاری این پشم ها را با فر می سوزانند.]
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
equalising مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalised مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizes مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
warp tension کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
Borland شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
PCI مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com