Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 77 (5 milliseconds)
English	Persian
disciplinary segregation	بازداشت دربازداشتگاه
Other Matches
curbing	بازداشت
curbed	بازداشت
curb	بازداشت
roundup	بازداشت
roundups	بازداشت
internment	بازداشت
detentions	بازداشت
curbs	بازداشت
confinement	بازداشت
stoppages	بازداشت
stoppage	بازداشت
arrestment	بازداشت
backset	بازداشت
dehortation	بازداشت
deterrence	بازداشت
dissuasion	بازداشت
leave stop	بازداشت
arrests	بازداشت
arrested	بازداشت
forbade	بازداشت
hedge	بازداشت
arrest	بازداشت
hedged	بازداشت
restraint	بازداشت
apprehensions	بازداشت
apprehension	بازداشت
pull-backs	بازداشت
pull-back	بازداشت
pull back	بازداشت
detention	بازداشت
restraints	بازداشت
hedges	بازداشت
mittimus	حکم بازداشت
forbiddance	منع بازداشت
restricts	بازداشت کردن
detian	بازداشت کردن
interdict	حکم بازداشت
stop the leave	بازداشت کردن
warrant as arrest	حکم بازداشت
house arrest	بازداشت در خانه
restricting	بازداشت کردن
remands	بازداشت مجدد
injunction	حکم بازداشت
remanding	بازداشت مجدد
restrictions	بازداشت کردن
injunctions	حکم بازداشت
restriction	بازداشت کردن
remand	بازداشت مجدد
remanded	بازداشت مجدد
foreclosure	بازداشت وثیقه
restrict	بازداشت کردن
proscription	بازداشت و تخط ئه
contabescence	بازداشت ازگرد سازی
injunctions	حکم بازداشت دستور
detainees	آدم بازداشت شده
detainee	آدم بازداشت شده
to take somebody in custody	کسی را بازداشت کردن
apprehend	بازداشت توقیف کردن
injunction	حکم بازداشت دستور
apprehending	بازداشت توقیف کردن
apprehends	بازداشت توقیف کردن
apprehended	بازداشت توقیف کردن
restricts	بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting	بازداشت طبقه بندی مدارک
retention	حفافت توقیف بازداشت کردن
restrict	بازداشت طبقه بندی مدارک
round house	بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.	زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
lock up	توقیف بازداشت کردن حبس کردن
detains	بازداشت کردن دستگیر کردن
detained	بازداشت کردن دستگیر کردن
detain	بازداشت کردن دستگیر کردن
detaining	بازداشت کردن دستگیر کردن
check	بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks	بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checked	بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com