English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English Persian
visitation بازرسی
visitations بازرسی
survey بازرسی
surveyed بازرسی
surveys بازرسی
audit بازرسی
audited بازرسی
auditing بازرسی
audits بازرسی
perambulation بازرسی
control بازرسی
controlling بازرسی
controls بازرسی
inquiries بازرسی
inquiry بازرسی
examine بازرسی
examined بازرسی
examines بازرسی
examining بازرسی
examination بازرسی
examinations بازرسی
visit بازرسی
visited بازرسی
visits بازرسی
inspection بازرسی
inspect بازرسی
inspected بازرسی
inspecting بازرسی
inspects بازرسی
controllership بازرسی
cross examination بازرسی
examen بازرسی
inspectorship بازرسی
Other Matches
inspector general بازرسی بازرسی کل ارتش
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
check بازرسی شد
checks بازرسی شد
checked بازرسی شد
inspected بازرسی کردن
searcher warrant اجازه بازرسی
inspected تحقیق بازرسی
unaudited <adj.> بازرسی نشده
survey report گزارش بازرسی
searchingly تکاپو بازرسی
searchingly بازرسی کردن
unevaluated <adj.> بازرسی نشده
vidimus بازرسی حساب
inspect بازرسی کردن
to look over بازرسی کردن
checkup بازرسی کلی
inspect تحقیق بازرسی
unchecked <adj.> بازرسی نشده
inspecting بازرسی کردن
inspecting تحقیق بازرسی
certificate of survey گواهی بازرسی
for [your/our] inspection برای بازرسی
jerque بازرسی کشتی
check point نقطه بازرسی
investigating committee کمیته بازرسی
inspectional مربوط به بازرسی
committee of inquiry کمیته بازرسی
inquiry documents اسناد بازرسی
certificate of inspection گواهی بازرسی
magnetic inspection بازرسی مغناطیسی
seach بازرسی کردن
inspects بازرسی کردن
board of inspection and survey سازمان بازرسی
scrutineer بازرسی فنی
right of visit حق بازرسی و تفتیش
aircraft inspection بازرسی هواپیما
look over something <idiom> بازرسی کردن
martitime survey بازرسی دریائی
cargo checking بازرسی بار
inspection certificate گواهی بازرسی
searches بازرسی کردن
to search after بازرسی کردن
checks بازرسی کردن
identity control بازرسی شناسنامه
identity check بازرسی شناسنامه
audit بازرسی رسیدگی
control بازرسی کردن
controlling بازرسی کردن
controls بازرسی کردن
checked بازرسی کردن
inspects تحقیق بازرسی
to browse through بازرسی کردن
to rummage بازرسی کردن
survey بازرسی کردن
surveyed بازرسی کردن
surveys بازرسی کردن
audited بازرسی رسیدگی
auditing بازرسی رسیدگی
audits بازرسی رسیدگی
check بازرسی کردن
unverified <adj.> بازرسی نشده
detection بازیابی بازرسی
uninspected <adj.> بازرسی نشده
examines بازرسی کردن
unexamined <adj.> بازرسی نشده
examinations بازرسی معاینه
examining بازرسی کردن
inspection بازرسی و بازبینی
probe میله بازرسی
probed میله بازرسی
probes میله بازرسی
manhole اطاقک بازرسی
manholes اطاقک بازرسی
examination بازرسی معاینه
search تکاپو بازرسی
examine بازرسی کردن
searched بازرسی کردن
searched تکاپو بازرسی
untested <adj.> بازرسی نشده
searches تکاپو بازرسی
search بازرسی کردن
examined بازرسی کردن
to pick over بازرسی کردن و برگزیدن
non destructive inspection بازرسی غیر مخرب
personnel monitoring بازرسی بدنی از افراد
scrutineering بازرسی فنی قایق
privateer فرمانده کشتی بازرسی
controlling بازرسی نظارت جلوگیری
controllable قابل ممیزی یا بازرسی
right of search حق بازرسی کشتی در دریاها
he was appointed to inspect it مامور شد ان را بازرسی کند
censorial مبنی بر بازرسی مطبوعات و
controls بازرسی نظارت جلوگیری
control بازرسی نظارت جلوگیری
check sweeping بازرسی مین روبی
cleared without examination ترخیص بدون بازرسی
contractor inspection system سیستم بازرسی پیمانها
check امتحان کردن بازرسی
search warrants حکم بازرسی و ورود
cwe ترخیص بدون بازرسی
checked امتحان کردن بازرسی
inspective وابسته به تفتیش و بازرسی
checks امتحان کردن بازرسی
cargo checking بازرسی کردن محمولات
input control unit واحد بازرسی ورودی
search warrant حکم بازرسی و ورود
domiciliary visit بازرسی خانه شخص
FBI مخفف دفتر بازرسی فدرال
visitatorial وابسته به یادارای اختیار بازرسی
tech inspection بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
inspection gallery دالان بازرسی گالری بازدید
helical scanning بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
g man نماینده مخصوص دایره بازرسی
espies جاسوس بودن بازرسی کردن
espying جاسوس بودن بازرسی کردن
espy جاسوس بودن بازرسی کردن
espied جاسوس بودن بازرسی کردن
test شهادت گواهی بازرسی کردن
location survey بازرسی در جای اجناس درانبار
tests شهادت گواهی بازرسی کردن
tested شهادت گواهی بازرسی کردن
action letter فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
weight and balance sheet برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
board of inspection and survey هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
geologize ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
visitations اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitation اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
interrogate مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogates مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
The reporter was held at the checkpoint for several hours. خبرنگار چندها ساعت در محل بازرسی معطل شد.
interrogated مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogating مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
check-points محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
checkpoints محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
caveat emptor یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
check firing فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
look over بازرسی کردن صرف نظر کردن
sight بازرسی کردن رویت کردن
sights بازرسی کردن رویت کردن
inspecting بازرسی کردن تفتیش کردن
examine بازرسی کردن معاینه کردن
wheel measurement [ wheel measuring] بازرسی چرخ [سنجش چرخ]
proctor نظارت کردن بازرسی کردن
inspects بازرسی کردن تفتیش کردن
inspected بازرسی کردن تفتیش کردن
inspect بازرسی کردن تفتیش کردن
examining بازرسی کردن معاینه کردن
examines بازرسی کردن معاینه کردن
examined بازرسی کردن معاینه کردن
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com