English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
rocker arm بازوی ننویی
Other Matches
pivot arm بازوی گردان بازوی اتصال
string arm بازوی زه کش
gatepost بازوی در
gateposts بازوی در
boom بازوی بیل
boomed بازوی بیل
jibs بازوی متحرک
booming بازوی بیل
jibbing بازوی متحرک
booming بازوی متحرک
boomed بازوی متحرک
booms بازوی متحرک
access arm بازوی دستیابی
whip بازوی بار
whipped بازوی بار
whips بازوی بار
gateposts بازوی دروازه
gatepost بازوی دروازه
booms بازوی بیل
jibbed بازوی متحرک
jib بازوی متحرک
yardarm بازوی افقی
a broken arm بازوی شکسته
rocker arm بازوی اسبک
shank بازوی لنگر
moment arm بازوی گشتاور
lever arm بازوی اهرم
jib=boom بازوی جرثقیل
drawbar بازوی کشش
access arm بازوی دسترسی
crank arm بازوی لنگ
boom بازوی متحرک
crank web بازوی میل لنگ
roadwheel arm بازوی غلطک شنی
bottom boom بازوی متحرک جراثقال
wiper arm بازوی برف پاک کن
yardarm بازوی دکل ناو
bracer محافظ بازوی کمانگیر
stockades دودکش بازوی لنگر کشتی
rams بازوی انتقال نیرو سگدست
rammed بازوی انتقال نیرو سگدست
yard بازوی افقی دکل ناو
yards بازوی افقی دکل ناو
ram بازوی انتقال نیرو سگدست
stockade دودکش بازوی لنگر کشتی
topping off بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
overarm خارج شدن بازوی شناگر ازاب
hack ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks ضربه خطای دست به بازوی حریف
trucked خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
roadwheel arm بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
trucking خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
drawbar pull فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
rosette گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
rosettes گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
armlock گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
beat تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beats تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
olympic lift and cross face گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
catch نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
deceleration time زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
turnstile تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
pull ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pulls ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
printed بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
prints بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com