English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
flashback بازگوی داستان
flashbacks بازگوی داستان
Other Matches
earful بازگوی خبر
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
anecdotage داستان
story داستان
novella داستان
fables داستان
marchen داستان
fable داستان
apologue داستان
tale داستان
conte داستان
tales داستان
fairy tale داستان جن و پری
an interesting story داستان با مزه
an iliad of woes داستان بدبختبی
novelette داستان کوتاه
make-up داستان ساختگی
storyteller داستان سرا
storytellers داستان سرا
narrator گوینده داستان
narrators گوینده داستان
short story داستان کوتاه
whodunnits داستان پلیسی
whodunits داستان پلیسی
whodunit داستان پلیسی
novelettes داستان کوتاه
episode داستان فرعی
episodes داستان فرعی
narration داستان داستانسرایی
short stories داستان کوتاه
conte داستان کوتاه
decameron داستان نامه
to spin yarns داستان ساختن
to invent stories داستان ساختن
epitasis حداعلای داستان
fictionist داستان نویس
hermitically هلوان داستان
in a narrative style بسبک داستان
novelet داستان کوتاه
underplot داستان فرعی
fairy tales داستان جن و پری
storybook کتاب داستان
storybook داستان نامه
novels کتاب داستان
novel کتاب داستان
narrative داستان داستانسرایی
catastrophes عاقبت داستان
catastrophe عاقبت داستان
hero پهلوان داستان
parable داستان اخلاقی
narratives داستان داستانسرایی
fictions داستان اختراع
fiction داستان اختراع
heroes پهلوان داستان
parables داستان اخلاقی
fictionize داستان سرایی کردن
fictionize بصورت داستان دراوردن
sob story <idiom> داستان اشک آور
donnee موضوع داستان یا درام
catastrophical مربوط به عاقبت داستان
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
story recall test ازمون یاداوری داستان
invention of a false story جعل داستان دروغی
sob stories داستان گریه اور
sob story داستان گریه اور
fairy tales داستان باور نکردنی
fairy tale داستان باور نکردنی
That's not so! داستان اینطوری نیست!
serialist داستان نویس سریال
novelize بشکل داستان در اوردن
novelistic وابسته به داستان و رمان
personages شخصیت بازیگران داستان
fictionalises داستان سرایی کردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
fictionalizes داستان سرایی کردن
fictionalising داستان سرایی کردن
fictionalize داستان سرایی کردن
fictionalized بصورت داستان دراوردن
fictionalized داستان سرایی کردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
ruise شایعات داستان ساختگی
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
cliff-hangers مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger مطلب یا داستان جالب
cliff hanger مطلب یا داستان جالب
fictionalizing داستان سرایی کردن
fictionalize بصورت داستان دراوردن
fictionalises بصورت داستان دراوردن
fictionalised بصورت داستان دراوردن
personage شخصیت بازیگران داستان
science fiction داستان تخیلی علمی
fictionalised داستان سرایی کردن
story اشکوب داستان گفتن
story بصورت داستان در اوردن
What's behind all this? معنی این داستان چه است؟
lays تخم گذاردن داستان منظوم
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
yarns الیاف داستان افسانه امیز
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn الیاف داستان افسانه امیز
cartoons تصویر مضحک داستان مصور
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
characters شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
lay تخم گذاردن داستان منظوم
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
pastorale شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
cartoon تصویر مضحک داستان مصور
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
That story is as old as the hills. داستان خیلی طول و دراز است.
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
folktale افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
this play does not stage well این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears. داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
subplot داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsody اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsodies اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
sikt قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
Once upon a time . یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrate داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com