English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
iterant بازگو کننده
Search result with all words
repeater ساعت زنگی بازگو کننده
repeater تکرارکننده پیام بازگو کننده
Other Matches
repeat بازگو کردن بازگو
repeats بازگو کردن بازگو
relater بازگو گر
ingemination بازگو
iteration بازگو
iterate دوباره گفتن بازگو کردن
recitations از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
recitation از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
it will not bear repeating جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bandwidth یچ کننده
fillets پر کننده
filleted پر کننده
bender خم کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
filleting پر کننده
fillet پر کننده
spurner رد کننده
solver حل کننده
benders خم کننده
puffer پف کننده
fluxing oil اب کننده
rebutter رد کننده
crepitant خش خش کننده
renunciant کننده
hoppers لی لی کننده
hopper لی لی کننده
surfy کف کننده
swooner غش کننده
refuser رد کننده
refutative رد کننده
refutatory رد کننده
repudiationist رد کننده
tracker پی کننده
trackers پی کننده
crusher له کننده
skittish رم کننده
catterer پچ پچ کننده
ear-splitting کر کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
deletive حک کننده
noncommittal رد کننده
syncopator غش کننده
attacking تک کننده
deflective کج کننده
filler پر کننده
fillers پر کننده
commulator یک سو کننده
whisperer پچ پچ کننده
renunciant رد کننده
sensor حس کننده
jaberer پچ پچ کننده
doer کننده
thinner کم کننده
bidders کننده
percutient دق کننده
mumbler من من کننده
mitigative کم کننده
bidder کننده
abjurer or abjuror کننده
mauler له کننده
fizzy کف کننده
mitigatory کم کننده
solvents اب کننده
doers کننده
attenuant اب کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
solvent اب کننده
interceptive جلوگیری کننده
economizer ذخیره کننده
interdictive نهی کننده
edificatory تهذیب کننده
elusory اغفال کننده
effacive محو کننده
erective راست کننده
ejector دفع کننده
interceder وساطت کننده
ejector بیرون کننده
intercurrent تداخل کننده
infestant هجوم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com