Total search result: 201 (22 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
basket hanger |
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند |
|
|
Other Matches |
|
away |
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند |
eight ball billiard |
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته |
posterestante |
پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند |
assisting |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assisted |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assists |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assist |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
ended |
زمین حریف |
ends |
زمین حریف |
downfield |
زمین حریف |
away |
زمین حریف |
end |
زمین حریف |
cut down |
زمین زدن حریف |
onside |
پا به توپ در زمین حریف |
hits |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
hit |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
hitting |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
clipped |
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین |
clips |
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین |
clippings |
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین |
clip |
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین |
touch judge |
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین |
try |
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف |
icing |
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف |
tries |
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف |
underhook |
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن |
badminton |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
direct free kick |
مکث مهاجم برای فریفتن حریف |
deke |
گول زدن حریف برای تغییرمحل |
disengage |
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله |
force |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
flea flicker |
پاس اشفته برای گیج کردن حریف |
disengaging |
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله |
forcing |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
disengages |
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله |
forces |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
dummies |
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف |
dummy |
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف |
angle block |
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف |
stunts |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
stunting |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
jiujitsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
jiujutsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
jujitsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
stunt |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
zone ride |
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه |
poke check |
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف |
bring down |
به زمین انداختن حریف انداختن شکار |
appeal play |
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف |
skate off |
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی |
standstill |
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز |
an in patient |
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند |
safety |
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ |
head and arm |
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم |
gain ground |
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف |
gregarious |
گلهای |
loops |
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر |
looped |
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر |
loop |
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر |
interlacing arches |
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند |
engramme |
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند |
engram |
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند |
swarming |
حرکت گلهای |
holdovers |
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند |
holdover |
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند |
glided |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
glide |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
glides |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
hibernaculum |
گلخانه گلهای زمستانی |
gowan |
گلهای زرد و سفیدصحرایی |
heterogamous |
دارای گلهای دوجوره |
isoclinic wing |
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند |
acres |
برای سنجش زمین |
acre |
برای سنجش زمین |
physalis |
عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان |
tubulose |
دارای گلهای کوچک لولهای |
tubulous |
دارای گلهای کوچک لولهای |
discifloral |
دارای گلهای صفحه مانند |
paniculate |
خوشهای دارای گلهای افشان |
to walk the boards |
بازیگری کردن |
stage-struck |
شیفتهی بازیگری |
acting |
بازیگری جدیت |
cavation |
[حفر زمین برای سرداب] |
cavaizion |
[حفر زمین برای سرداب] |
difficult terrain |
زمین مشکل برای عبور |
lawn bowling point |
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف |
feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
indian check |
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او |
thistledown |
پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ |
tubulifloral |
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل |
tubuliferous |
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل |
homogamous |
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس |
rosulate |
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان |
homogamic |
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس |
stacks |
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف |
stacked |
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف |
stack |
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف |
gunners |
بازیگری که کمترپاس میدهد |
gunner |
بازیگری که کمترپاس میدهد |
stage fever |
کرم بازیگری یا اکتری |
novices |
بازیگری که هنوزبرنده نشده |
ball carrier |
بازیگری که با توپ میدود |
novice |
بازیگری که هنوزبرنده نشده |
fuji |
درخت گیلاسی که گلهای گلی رنگ ی دارد |
guard |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
guarding |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
guards |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
this ground rides soft |
این زمین برای سواری نرم است |
soil improvement |
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری |
distortionist |
بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند |
side sweep and over under |
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف |
chute |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). |
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد |
bow line |
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |
chutes |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
hooker |
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد |
hookers |
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد |
carbon tracking |
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند |
golf car |
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف |
golf cart |
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف |
ground |
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی |
chopped |
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد |
chop |
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد |
dumb well |
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود |
quarterback |
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند |
quarterbacks |
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند |
acre |
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع |
lag |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
acres |
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع |
lags |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
lagged |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
triple threat |
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد |
quick change |
بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند |
pin bowler |
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند |
flame tree |
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند |
sightscreen |
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
check point |
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها |
typhoons |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
typhoon |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
shield |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
shields |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
markers |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
marker |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
Hewlett Packard |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
Hewlett Packard LaserJet |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
hp laserjet |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
face off |
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو |
re entry vehicle |
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند |
descentheight |
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما |
spot bowler |
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند |
clowned |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
ground return |
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین |
clown |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowns |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowning |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
center field |
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال |
inductive earthing |
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین |
geotaxis |
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی |
hercules |
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس |
pancakes |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
pancake |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
frost heave |
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین |
regulus |
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند |
nap of the earth |
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال |
off side |
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن |
honest john |
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه |
to break up |
از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی] |
geognosy |
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین |
tellurian |
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین |
perelotok |
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین |
sergeant |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
styx |
نوعی موشک زمین به زمین دریایی |
rolling terrain |
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار |
sergeants |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
covenant runing with land |
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست |
no man's land |
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی |
contour flying |
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال |
pervious ground |
زمین تراوا زمین نفوذپذیر |
redstone |
موشک زمین به زمین رداستون |
pershing |
موشک زمین به زمین پرشینگ |
lacrosse |
نوعی موشک زمین به زمین |
biosphere |
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین |
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
contour flight |
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین |
talik |
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین |
little john |
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه |
dropped |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drops |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drop |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
dropping |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
kiosks |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
kiosk |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
compass rose |
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود |
critical point |
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین |