Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
Other Matches
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
mummer
بازیگر
booter
بازیگر
puppeteers
بازیگر
player
بازیگر
actor
بازیگر
fielder
بازیگر
stager
بازیگر
puppeteer
بازیگر
performing
بازیگر
actors
بازیگر
mans
بازیگر تیم
substituted
بازیگر ذخیره
substituting
تعویض بازیگر
dubs
بازیگر ضعیف
tragedienne
بازیگر تراژدی
substituted
تعویض بازیگر
substituting
بازیگر ذخیره
dubbed
بازیگر ضعیف
body checker
بازیگر تنه زن
dub
بازیگر ضعیف
man
بازیگر تیم
substitute
تعویض بازیگر
substitute
بازیگر ذخیره
second string
بازیگر ذخیره
veterans
بازیگر با تجربه
walk-on
بازیگر فرعی
poloist
بازیگر واترپولو
player's number
شماره بازیگر
sand bagger
بازیگر گول زن
veteran
بازیگر با تجربه
backman
بازیگر مدافع
wingman
بازیگر گوش
protagonist
بازیگر عمده
protagonists
بازیگر عمده
cricketers
بازیگر کریکت
cricketer
بازیگر کریکت
oddsmaker
بازیگر شاخص
backup
جانشین بازیگر
ball player
بازیگر با توپ
ride the bench
بازیگر ذخیره
subs
تعویض بازیگر
homebrew
بازیگر محلی
number
شماره بازیگر
numbers
شماره بازیگر
free
بازیگر ازاد
homeling
بازیگر خودی
freed
بازیگر ازاد
send-offs
اخراج بازیگر
freeing
بازیگر ازاد
send-off
اخراج بازیگر
homebred
بازیگر محلی
headhunter
بازیگر خشن
hattrick
بازیگر سه گله
subs
بازیگر ذخیره
extra cover
بازیگر بل گیر
sub
تعویض بازیگر
sub
بازیگر ذخیره
skulls
ضربه به سر بازیگر
skull
ضربه به سر بازیگر
out
اخراج بازیگر
halfback
بازیگر میانی
hatchetman
بازیگر خشن
frees
بازیگر ازاد
send off
اخراج بازیگر
tennist
بازیگر تنیس
uncovered
بازیگر مهانشده
outside forward
بازیگر گوش
winger
بازیگر گوش
wingers
بازیگر گوش
duffers
بازیگر متوسط
duffer
بازیگر متوسط
third home
بازیگر مهاجم
leading lady or man
بازیگر عمده
come back
بازگشت بازیگر
outed
اخراج بازیگر
out-
اخراج بازیگر
laxman
بازیگر لاکراس
club player
بازیگر باشگاهی
drafted
بازیگر جدید تیم
blacked
بازیگر دوم شطرنج
importing
بازیگر خارجی تیم
drafts
بازیگر جدید تیم
caddie
حامل وسایل بازیگر
caddied
حامل وسایل بازیگر
depth
بازیگر سرنوشت ساز
depths
بازیگر سرنوشت ساز
caddies
حامل وسایل بازیگر
free agents
بازیگر بدون قرارداد
free agent
بازیگر بدون قرارداد
draft
بازیگر جدید تیم
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
black
بازیگر دوم شطرنج
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
blackest
بازیگر دوم شطرنج
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
blacks
بازیگر دوم شطرنج
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
caddying
حامل وسایل بازیگر
activate
بازگشت بازیگر به زمین
pull
بیرون کشیدن بازیگر
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
blacker
بازیگر دوم شطرنج
center forward
بازیگر نوک حمله
import
بازیگر خارجی تیم
center back
بازیگر میانی خط عقب
caddy
حامل وسایل بازیگر
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
activated
بازگشت بازیگر به زمین
activates
بازگشت بازیگر به زمین
activating
بازگشت بازیگر به زمین
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
flankerback
بازیگر میانی جناح
equipment bag
ساک دستی بازیگر
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
off wing
محل بازیگر گوش
baseballer
بازیگر بیس بال
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
baseliner
بازیگر انتهای زمین
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
imported
بازیگر خارجی تیم
whiter
بازیگر نخست شطرنج
white
بازیگر نخست شطرنج
whitest
بازیگر نخست شطرنج
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
body check
سد کردن بازیگر توپدار
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
international
بازیگر بین المللی
internationals
بازیگر بین المللی
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
dehind
شمارش امتیاز منفی بازیگر
cheap shot artist
بازیگر خشن بصورت عمد
major penalty
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
taxi squadder
بازیگر عضو گروه قراردادی
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
big man
بازیگر میانی بیس بال
english billiards
با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
forwards
سه بازیگر جلوی تور والیبال
cheap shotter
بازیگر خشن بصورت عمد
backfield
جای بازیگر پشت داور
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
big leaguer
بازیگر لیگ سطح بالا
defaults
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulted
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
bonus baby
بازیگر با پیش پرداخت زیاد
yank
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
yanked
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanking
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanks
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
crawling
کوشش بازیگر در بردن توپ
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
simultaneous foul
خطای متقابل در یک لحظه واخراج هر دو بازیگر
called ball
گوی تعیین شده از طرف بازیگر
called pocket
کیسه تعیین شده از طرف بازیگر
mismatch
دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
bases empty
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
pass completion average
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
cradler
بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
weak side
حمله باتعداد کم جبههای با تعدادکمتر بازیگر
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
inner
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
mummer
هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
square leg
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
Being an actor has a certain amount of kudos attached to it.
بازیگر بودن خودش تا اندازه ای جلال دربردارد .
heisman trophy
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
intimidator
بازیگر خشن و جنگجو که حریف را مرعوب میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com