Dictiornary-Farsi | بازی تنیس روی چمن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (12 milliseconds)

English	Persian
lawn tennis	بازی تنیس روی چمن


Search result with all words

badminton	نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
baseline game	بازی در انتهای زمین تنیس
pelota	بازی تنیس اسپانیولی
up and back	بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
Other Matches

shinny	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
tennis	تنیس
clay	زمین تنیس
racquet	راکت تنیس
pine pong	تنیس رومیزی
tennis court	زمین تنیس
netman	تنیس باز
caddy	توپ تنیس
tennist	بازیگر تنیس
racket	راکت تنیس
racquets	راکت تنیس
court tennis	تنیس داخل سالن
press	قاب راکت تنیس
backboard	دیوار تمرین تنیس
senior	تنیس باز سالمند
table tennis	تنیس روی میز
service ace	امتیاز سرویس تنیس
tennis shoe	تنیس کفش کتانی
tennis set	یک دور مسابقه تنیس
presses	قاب راکت تنیس
ping-pong	تنیس روی میز
lawn tennis	تنیس روی چمن
team tennis	بازیهای مختلف تنیس
seniors	تنیس باز سالمند
baseline	خط انتهای زمین تنیس
baselines	خط انتهای زمین تنیس
tennis grip	طرز گرفتن راکت تنیس
half court	قسمت سرویس زمین تنیس
forty	سومین امتیاز در یک گیم تنیس
center strap	نوار پهن تور تنیس
forties	سومین امتیاز در یک گیم تنیس
center strop	نوار پهن تور تنیس
ad court	زمین سرویس سمت چپ تنیس
We mark out the tennis court.	زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
She is passionately fond of tennis .	شهوت تنیس باز ی کردن دارد
deuce court	زمین سرویس سمت راست تنیس
wimbledon	جام بین المللی تنیس ویمبلدون
ground stroke	ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
backswing	تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
harlequinade	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
hacked	ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hack	ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacks	ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
kiss in the ring	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
pop up	ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up	ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
harlepuinade	نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
alleyways	حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley	حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys	حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
Bureaucracy . Red tape .	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom>	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
butts	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
set the game	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
slackness	بازی
fun	بازی
gaming	بازی
solitaires	تک بازی
plain dealing	بازی
hopscotch	بازی لی لی
game	بازی
grey hound	سگ بازی
openness	بازی
partie	بازی
patulousness	بازی
watermanship	اب بازی
dibasic	دو بازی
clearance	بازی
action	بازی
falconine	بازی
play	بازی
home	بازی
playing	بازی
basic	بازی
homes	بازی
played	بازی
sportiveŠetc	بازی کن
actions	بازی
basics	بازی
solitaire	تک بازی
plays	بازی
off hand game	بازی جنبی
misplay	بازی اشتباه
mountebankery	زبان بازی
shell game	گردو بازی
rinks	میدان یخ بازی
pedophilia	بچه بازی
rinks	یخ بازی کردن
sheep's eyes	نظر بازی
team game	بازی گروهی
off hand game	بازی غیررسمی
mountebankery	چاچول بازی
rink	یخ بازی کردن
stoppage of the game	توقف بازی
miscast	بد بازی کردن
surf riding	موج بازی
swordsmanship	شمشیر بازی
let us play	بازی کنیم
legerdemain	حقه بازی
knuckle bone	قاب بازی
taw	مهره بازی
quiot	لیس بازی
skating	اسکیت بازی
stock jobbing	سفته بازی
stock jobbery	سفته بازی
middle game	وسط بازی
rink	میدان یخ بازی
malversation	دغل بازی
paraphrases	بازی با الفاظ
lusory	بازی کن خنده کن
paraphrased	بازی با الفاظ
paraphrase	بازی با الفاظ
sodomyh	بچه بازی
plaything	اسباب بازی
playthings	اسباب بازی
paperwork	کاغذ بازی
pugilism	بوکس بازی
playing court	زمین بازی
playact	رل بازی کردن
play therapy	بازی درمانی
puppet show	خیمه شب بازی
puppetry	خیمه شب بازی
puppetry	عروسک بازی
pyrotechnic display	اتش بازی
footballer	فوتبال بازی کن
playing the board	بازی بر صفحه
playing the board	بازی فی نفسه
playing the man	بازی با حریف
twiddle	بازی کردن
twiddled	بازی کردن
twiddles	بازی کردن
priestcraft	کشیش بازی
twiddling	بازی کردن
popery	پاپ بازی
playing time	مدت بازی
playing the man	بازی روانی
footballers	فوتبال بازی کن
radial play	بازی عرضی
pyrotechny	فن اتش بازی
footballs	بازی فوتبال
pederasty	بچه بازی
passive play	بازی غیرفعال
papistry	پاپ بازی
open heartedness	راست بازی
fence	شمشیر بازی
football	بازی فوتبال
fences	شمشیر بازی
pederasty or pae	بچه بازی
ropery	طناب بازی
pederosis	بچه بازی
quackery	حقه بازی
play away	به بازی گذراندن
sand lot	بازی غیررسمی
radial play	بازی شعاعی
red tapery	قرطاس بازی
rooker	یکجورکفش یخ بازی
rope dancing	بند بازی
rope dancing	ریسمان بازی
on side	پایان بازی
firework	آتش بازی
game ball	توپ بازی
skated	بازی تهاجمی
basket ball	یکجورتوپ بازی
skates	بازی تهاجمی
video game	بازی دیدنی
basification	بازی شدن
video games	بازی دیدنی
sharp practice	حقه بازی
double dealing	حقه بازی
doll play	عروسک بازی
dibs	بازی نرد
dib	تیله بازی
hawking	قوش بازی
dib	قاپ بازی
swordplay	فن شمشیر بازی
favoritism	پارتی بازی
field of play	زمین بازی
free play	بازی ازاد
factionalism	فرقه بازی
free handedness	دست بازی
four handed game	بازی چهارنفره
fornication	جنده بازی
flimflam	حقه بازی