English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
Other Matches
put the ball on the floor به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
volleyball بازی والیبال
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
He plays a beautiful game of volleyball. مثل ماه والیبال بازی می کند
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
scrimmages بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
push pass پاس با فشارچوب بجای ضربه
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
impersonify بجای شخص گرفتن
conscription of weath گرفتن پول و مال بجای سرباز
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
snooker بازی شبیه بیلیارد
whiplash هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
whiplashes هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
keno نوعی بازی شبیه لوتو
netball بازی شبیه بسکتبال با 7بازیگر
speedball نوعی بازی شبیه فوتبال
racketball نوعی بازی شبیه هندبال
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
bingo یکنوع بازی شبیه لوتو
faro نوعی بازی قمار شبیه بانک
cribbage یکجور بازی ورق شبیه رامی
checker نوعی بازی شبیه جنگ نادر
kick off ضربه اغاز بازی
kickoff ضربه اغاز بازی
putts ضربه برای انداختن به سوراخ
putted ضربه برای انداختن به سوراخ
putt ضربه برای انداختن به سوراخ
out of bound play به جریان انداختن بازی
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
tee shot ضربه از نقطه شروع بازی گلف
grossed تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosses تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossing تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
mulligan ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
deuce انداختن گوی گلف به سوراخ با دو ضربه دیوس
risk گشاد بازی بخطر انداختن
risked گشاد بازی بخطر انداختن
risking گشاد بازی بخطر انداختن
risks گشاد بازی بخطر انداختن
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
adjourn بتعویق انداختن بازی ناتمام ثبت
adjourning بتعویق انداختن بازی ناتمام ثبت
adjourns بتعویق انداختن بازی ناتمام ثبت
adjourned بتعویق انداختن بازی ناتمام ثبت
japko chagi ضربه پا همراه گرفتن پا
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
holding and hitting گرفتن حریف و ضربه زدن
open frame هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
stationary tactics دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
bogeys گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
fly kick ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
tap in والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
play (someone) for something <idiom> به بازی گرفتن شخصی
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
to swat the ball away با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن [دربازه بان]
tackling ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
nick ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
ringing the changes ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
volley ball والیبال
volleyball والیبال
volleyball net تور والیبال
wider خط کناری والیبال
volleyball court زمین والیبال
widest خط کناری والیبال
wide خط کناری والیبال
power volleyball والیبال قدرتی
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
baseline خط انتهای زمین والیبال
rolled چرخش توپ والیبال
hook service سرویس برگردان والیبال
back line player بازیگر خط عقب والیبال
referees داور بالای والیبال
roll چرخش توپ والیبال
referee داور بالای والیبال
rolls چرخش توپ والیبال
refereeing داور بالای والیبال
refereed داور بالای والیبال
baselines خط انتهای زمین والیبال
change of service تعویض سرویس والیبال
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
back zone منطقه عقب زمین والیبال
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
forwards سه بازیگر جلوی تور والیبال
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
blocker مدافع روی تور والیبال
attack block دفاع روی تور والیبال
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
center forward نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
bring down به زمین انداختن حریف انداختن شکار
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
horrified بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifies بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
per pro بجای
instead of بجای
in exchange for بجای
vices بجای
in the room of بجای
in his stead بجای او
lieu بجای
Instead of you بجای تو
in lieu of بجای
vice بجای
in payment of بجای
in return for بجای
vises بجای
vice- بجای
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
instead of <conj.> بجای [بعوض]
instead بجای اینکه
he succeeded his father بجای پدرنشست
quid pro quos بجای عوض
quid pro quo بجای عوض
to pass for قلمدادشدن بجای
for بجای از طرف
in place of بجای درعوض
instead of celebrating بجای جشن
stead بجای بعوض
elsewhere بجای دیگر
in somebody's place بجای کسی
back to your seats برگردید بجای خود
hardwired connection می بجای ورودی و سوکت
were i in his skin اگر بجای او بودم
O.K. اصط لاحی که بجای
instead of vice versa بجای برعکس این
instead of the reverse بجای وارونه این
take your mirks فرمان بجای خود
on your marks فرمان بجای خود
instead of the other way around بجای برعکس این
instead of working بجای اینکه او کار بکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com