English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
English Persian
glibly باسانی بسهولت
Other Matches
readily بسهولت
facile باسانی
slipover بسهولت جابجاشونده
with ease به اسانی بسهولت
facile باسانی قابل اجرا
step into بسهولت بدست اوردن
handier بسهولت قابل استفاده
hands down بدون کوشش بسهولت
hair trigger باسانی حرکت کننده
handiest بسهولت قابل استفاده
handy بسهولت قابل استفاده
blowy بسهولت باطراف منتشر شونده
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
self liquidating باسانی تبدیل بپول شونده
squashy بسهولت خرد وله شونده
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
ratchet effect اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
chromophil باسانی رنگ شونده رنگ دوست
chromatophil باسانی رنگ شونده رنگ دوست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com